🔹قاضی، پشت یک میز بزرگ که روی آن را تلی از پرونده و کتاب، شلخته کرده بود؛ نشسته بود …

#داستانک

🔹قاضی،پشت یک میز بزرگ که روی آن را تلی از پرونده و کتاب،شلخته کرده بود؛ نشسته بود...
خود قاضی هم به غایت با میزش تناسب داشت: خیلی بزرگ و خیلی شلخته!
با بی رغبتی و تحقیر به هیکل لاغر و نحیف ما از گوشه چشم نگاهی کرد و پرونده قطور ما را پیش چشمش باز کرد و عینک کوچکی را بر چشم گذاشت و نگاهی به پرونده انداخت
هر چه میز و قاضی بزرگ بودند،عینک کوچک بود...!
بعد کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و،کاملا کلیشه ای و کسالت بار و تکراری شروع کرد به گفتن:
بچه! تو فکر کردی کی هستی؟فکر کردی مملکت صاحاب نداره؟میدونی چند تا شهید دادیم؟میدونی برای هر میز،توی این مملکت چند نفر خونش به خاک ریخته؟ این بود آرمان های ما؟ این بود فلان؟ آیا این بود بهمان؟ این میزها نتیجه خون شهداست
نکنه انتظار داری ما اجازه بدیم یه جقله ی منحرفی مثل تو به ریش همه چیز بخنده؟
عجب دنیای وارونه ای ! طبیعتا برخی جملاتی که او به من میگفت؛ می بایست من به او می گفتم...
در هر حال پشت میزش سنگر گرفته بود و حرف و تکه و فحش به من پرت می کرد...
خوب که خودش را خالی کرد،دوباره نگاهش را پایین انداخت و ادامه داد:
به اتهام نشر اکاذیب رایانه ای و توهین به مقامات و تشویش اذهان عمومی باید از خودت دفاع کنی.
این برگه را بردار و دفاعیاتت را مکتوب کن.
گفتم:این اتهام خیلی کلیه حاج آقا! اگر امکان داره مصادیقش رو بفرمایید تا بدونم توی چه فضایی باید از خودم دفاع کنم؟!
گفت: نیازی نیست.ما کلی گفتیم،تو هم کلی از خودت دفاع کن.
اصرار کردم که حق دارم مصداق اتهامات را ببینم.
بین این همه برگه که لای پروتده ی ماست،حد اقل یکیشو بکشید بیرون ببینیم چی به چیه...
آخر پذیرفت و پرونده قطور ما را ، بست و مثل فال حافظ، شانسی باز کرد و دست گذاشت روی یک مورد که ظاهرا این که چنین چیزی پیدا کرده، خیلی خوشحالش کرده و این تفال برایش با خوش شانسی همراه بوده...
گفت : بفرما!این یکیش ! به روحانیت هم توهین کردی؟ این اراجیف چیه نوشتی؟این چه تیتریه؟ "*چه زمانی ساواکی از آخوند محترم تر میشود؟"
یواش یواش داشت آماده میشد که دوباره برود بالای منبر و دهان پر کند از وعظ و ملامت که پریدم وسط حرفش
گفتم : آقای قاضی اینو من ننوشتم...
گفت: پس کدوم "...ی" نوشته؟!
گفتم:امام خمینی...
بعد من به قاضی خیره شدم و قاضی به افق...
:::::::::::
*ساواکی پیش من محترم تر است از آخوند فاسد...!
امام خمینی/۲۰ مهر ۱۳۵۸
#شهبازی_زاده_حسین


به آنتی اولیگارشی بپیوندید.