✍علی اکبر جوانفکر …🔻قضاوت تاریخ❗️

#یادداشت

✍علی اکبر جوانفکر


🔻قضاوت تاریخ❗️

رييس كل دادگستري استان تهران امروز (شنبه) گفت: اعتراض آقای مشایی به رای صادره به دادگاه تجديدنظر مي‌رود و اعتراض در پرونده جوانفكر به دليل غيابي بودن راي، ابتدا در دادگاه بدوي مورد رسيدگي قرار مي‌گيرد.

این اظهارات در حالی انجام شده است که شعبه اول دادگاه انقلاب یک رای نوبرانه را علیه آقای مشایی و بنده صادر کرده است که در نوع خود اگر بی نظیر نباشد حتما کم نظیر است.

موضوع اتهامی بنده و آقای مشایی اجتماع و تبانی با هدف ارتکاب جرم علیه امنیت کشور است. این اتهام را در قانون برای مواردی آورده اند که پلیس به یک خانه تیمی تروریستی هجوم آورده و آنها را قبل از هر گونه اقدامی و به هنگام اجتماع و برنامه ریزی و تبانی برای فعالیت های ضد امنیتی بازداشت کرده است.

آقای مشایی در 24 اسفندماه سال گذشته، در ملاء عام سخنرانی و اقدام به آتش زدن یک نسخه از حکم ظالمانه صادره علیه آقای بقایی کرده و فیلم آن نیز در شبکه های مجازی منتشر شده است. روشن نیست که این اقدام چه ارتباطی با عنوان اتهامی مورد اشاره دارد؟

از آنجا که اتهام مزبور ، بسیار مضحک به نظر می رسد ، قاضی دادگاه در اقدامی غیرقانونی به ادعاهای واهی نهادهای اطلاعاتی استناد جسته است تا تعداد اتهامات آقای مشایی را افزایش دهد و به زعم خودش ، از این طریق برای حکم ظالمانه صادره علیه ایشان مشروعیت ایجاد کند.

غیرقانونی بودن اقدام قاضی از آن جهت است که ادعاهای مطروحه در گزارش نهادهای اطلاعاتی قبلا از سوی بازپرس رد شده است و آقای غضنفرآبادی قاضی محترم دادگاه نمی توانسته است در حکم خود به آنها استناد کند.

اینک قرار است همان دادگاه و همان قاضی به واخواهی بنده نسبت به حکم ناحق و ظالمانه صادره رسیدگی کند. آیا به راستی قاضی دادگاه ، حکم خود را که غیابی صادر کرده است ، نقض و حکم دیگری صادر خواهد کرد؟

اتهام ناحق بنده و آقای مشایی تبانی است و برای رسیدگی به این اتهام ، باید هر دوی ما در یک دادگاه محاکمه شویم اما قاضی با انتقال زورمندانه آقای مشایی به جلسه دادگاه ، او را بدون حضور بنده و البته بدون پاسخگویی آقای مشایی محاکمه و حکم صادر کرده است و اکنون قرار است بنده را نیز بدون حضور آقای مشایی محاکمه کند که در نوع خودش بی سابقه است.

به موجب تبصره سوم ماده 406 قانون آیین دادرسی کیفری، در جرایمی که فقط جنبه حق‌اللهی دارند، هرگاه محتویات پرونده، مجرمیت متهم را اثبات نکند و تحقیق از متهم ضروری نباشد، دادگاه می‌تواند بدون حضور متهم، رأی بر برائت او صادر نماید. به این ترتیب آقای غضنفرآبادی فقط می توانست رای به برائت بنده بدهد نه محکومیت 5 سال و یک ماه زندان؟!

اکنون در مرحله رسیدگی به درخواست واخواهی بنده، قاضی نمی تواند رای خود را بشکند و بنده را از اتهامات ناروای نسبت داده شده ، تبرئه نماید زیرا در آن صورت حکم صادره علیه آقای مشایی نیز اعتبار خود را از دست خواهد داد.

اینک می توان گفت که شعبه اول دادگاه انقلاب ، یک اقدام تاریخی را انجام داده است زیرا نه فقط نحوه برگزاری جلسات محاکمه و حکم غیرقانونی صادره، بلکه سوءاستفاده از رسانه ها از جمله رسانه ملی علیه متهمان بیگناه نیز مورد قضاوت تاریخ و انسانهای منصف قرار خواهد گرفت.

از آنجا که هیچ مرجعی برای رسیدگی به تظلم خواهی بنده و جناب آقای مشایی وجود ندارد، ما به خدای مهربانی تظلم خواهی می کنیم و ایمان داریم که چرخ گردون به اراده الهی ، همه کسانی را که در طراحی ظلم و بی عدالتی نقش آفرین بوده و هستند، به زیر خواهد کشید.


@antioligarchie