💐🍃💐 …. 🔹روزی دو غیر مسلمان خسته و تشنه در بیابان گم شدند …ناگهان از دور مسجدی را دیدند

💐🍃💐

#داستانک #طنز

🔹روزي دو غیر مسلمان خسته و تشنه در بيابان گم شدند.

ناگهان از دور مسجدي را ديدند.
ديويد به استيو گفت:
به مسجد كه رسيديم من ميگويم نامم امين است تو بگو نامم محمد است.
استيو گفت:
من به خاطر آب نامم را عوض نميكنم.

به مسجد رسيدند.
روحانی مسجد گفت:
نامتان چيست؟
يكي گفت نامم استيو است و ديگري گفت نامم امين است.

روحانی گفت:
براي استيو آب بياوريد و امين تو تا افطار صبر کن، چون ماه رمضان است.....’’’’’’.....!



به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇