در دستگاه قضایی غربی، که بیطرف و به شدت مورد اعتماد طرفین دعوی است، می‌گویند اگر ادله نشان داد، متهم قاتل است او را از جامعه دور م

در دستگاه قضایی غربی، که بیطرف و به شدت مورد اعتماد طرفین دعوی است، می گویند اگر ادله نشان داد، متهم قاتل است او را از جامعه دور می‌کنیم ولی با گرفتن جانش از او انتقام نمی‌گیریم. چرا؟ چون ممکن است در تشخیص میزان جرم او یا حتی گناهکار بودنش اشتباه کنیم. اگر شما کسی را اعدام کنید، دوباره نمی‌توانید زنده‌اش کنید. ولی اگر کسی بیست سال در زندان مانده باشد و مشخص شود که بی‌گناه بوده، می‌توان او را از زندان آزاد کرد و اعاده حیثیت شود و تاوان بگیرد. همانطور که با رواج آزمایش دی ان ای، بیش از ۸۵۰ قاتل محکوم شده در آمریکا آزاد شدند چون آزمایش دی ان ای بیگناهی اشان را ثابت کرد، ما در ایران چند نفر مشابه داشتیم؟

می‌توانیم بحث را گسترده‌تر بکنیم و بپرسیم مفهوم جرم قتل در جامعه ایران چیست؟ چرا مصداق قتل عمد این قدر وسیع است؟ چرا رفتارهای هیجانی منجر به قتل هم، قتل درجه یک و مستوجب قصاص دانسته می‌شود؟ اگر قتل های هیجانی و بدون نقشه قبلی، قتل درجه یک و مستوجب قصاص دانسته نمی شد، الان ریحانه جباری زنده بود و پس از سالها، از زندان آزاد می شد. همینطور بسیاری از کسانی که در نزاع خیابانی مرتکب قتل شدند از جمله نوجوانان زیر ۱۸ سال در صف اعدام.
ایران جامعه خشنی است، راحت درباره کشتن حرف می زنیم و مجازات بسیاری از جرایم مرگ است. اگر می خواهیم از خشونت جامعه بکاهیم باید با کاستن از خشونت دستگاه قضایی و پلیس شروع کنیم. باید تعریف قتل و مجازات مرگ را محدود کنیم.
*پایان

@antioligarchie