من به عنوان یک شهروند اعلام می‌کنم که انتخاب غیر از ایشان خیانت به اسلام است.» پس از این که حضرت امام جمله فوق را اظهار می‌دارند،

من به عنوان یك شهروند اعلام می‌كنم كه انتخاب غیر از ایشان خیانت به اسلام است.» پس از این كه حضرت امام جمله فوق را اظهار می‌دارند، آقایان ناطق نوری، مهدوی كنی، جنتی و یزدی به محل دفتر ریاست جمهوری رفته و به آیت الله خامنه‌ای اعلام می‌كنند كه نظریه حضرت امام در واقع «حكم» است و فقط لفظ حكم را ندارد و مقام معظم رهبری نیز فرمودند كه «برای من اتمام حجت شد.» و پس از این مساله تصمیم گرفتند تا مهندس میرحسین موسوی را برای بار دوم به عنوان نخست وزیر به مجلس شورای اسلامی معرفی كنند.به دنبال معرفی آقای مهندس موسوی جهت تصدی مقام نخست وزیری از سوی رئیس جمهور وقت به مجلس شورای اسلامی، دیدگاههای متعارض و مختلفی درباره دادن رأی اعتماد و یا عدم اعتماد به نامبرده در مجلس مطرح شد.
با توجه به اكثریتی كه جناح در حال شكل گیری «راست» در مجلس داشت، اگر نامزدی آقای موسوی صرفاً در مجلس مطرح می‌شد، عدم رأی اعتماد نسبت به وی احتمال قوی داشت. اما به دلیل شرایط جنگی حاكم بر كشور، حضرت امام خمینی نسبت به ابقای ایشان و عدم تغییر در نخست وزیری اعلام نظر كردند و نظریه خود را در پاسخ به نامه جمعی از نمایندگان مجلس دوم، چنین مرقوم نمودند:
«با تشكر از آقایان، اینجانب چون خودم را موظف به اظهارنظر می‌دانم به آقایانی كه نظر خواسته‌اند از آن جمله جناب حجه الاسلام مهدوی و بعضی آقایان دیگر عرض كردم آقای مهندس موسوی را شخص متدین و متعهد دانسته و در وضع بسیار پیچیده كشور، دولت ایشان را موفق می‌دانم و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمی‌دانم ولی حق انتخاب با جناب رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی است.»
با اعلام صریح و كتبی نظریه حضرت امام درباره نخست وزیری آینده، جو غالب در مجلس شورای اسلامی به نفع آقای موسوی تغییر پیدا كرد و در واقع جای اقلیت و اكثریت عوض شد. «در نهایت پس از سخنان موافق و مخالف نمایندگان، از مجموع 261 رأی، مجلس شورای اسلامی با 162 رأی موافق و 99 رأی مخالف، به نخست وزیری مهندس میرحسین موسوی رأی اعتماد داد.»

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie