انقلابمان را دزدیده اند برای بازگشتش تلاش می کنیم! تمام مطالب منتشره در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار میابد. ادمین: @WT_XT
در باب محموداحمدینژاد/ بااندکیتلخیص/ احمدزیدآبادی
در بابِ محموداحمدینژاد/ بااندکیتلخیص/ احمدزیدآبادی
از نگاه من محمود احمدینژاد، به عنوان یک مدیر اجرایی، آدم متوهمی است. "توهم" موجود شاخ و دم داری نیست؛ هر فردی که نسبتِ بین امکانات، موانع و محدودیت های منابع ثروت و قدرت را با واقع بینی ارزیابی نکند؛ اهل توهم است. با این تعریف، بسیاری از افراد در دایرۀ وهم اندیشی قرار می گیرند؛ اما شاید فرق احمدینژاد با دیگران در این باشد که او به توهمات خود پر و بال و بیشتری برای پرواز میدهد و آنها را بیباکانه از پردۀ ذهن خود بیرون میافکند.
با این حال، اگر بپنداریم که انسان موجودی عاقل است و از متوهمان پرهیز میکند؛ بیراه رفتهایم. عقل برای ادارۀ جامعه و حل مشکلات آن، معمولاً هنگامی مورد اعتماد بشر است که اوضاع سیاسی و اجتماعی، کم و بیش رو به راه باثبات باشد؛ اما همین که حجم مشکلات از حدی فراتر رود، نخستین قربانی آن، همین عقل است به گونهای که بشر نه فقط اعتماد خود را به آن از دست میدهد؛ بلکه به عنوان مانعی بر سر راه خود از انبوه مشکلات کمرشکن به شمارش میآورد و اجازۀ نفس کشیدن به آن نمیدهد.
با این حساب، توهم احمدی نژاد اگر در دوران آخر ریاست جمهوری اش، قاتل جانش شده بود؛ امروزه سبکبار از تحمل هر نوع بار اجرایی، در پناه سربرآوردن ابرچالشهای اقتصادی و اجتماعی در جامعه، قاتوق نانش شده است.
به نظرم احمدی نژاد به قدرت شهود و غریزۀ خود، این وضعیت را درک کرده است. از همین رو، او بدون آنکه چندان پردهپوشی کند، خود را در مقام رهبر اپوزیسیون حرکتهای اجتماعی آینده تعریف میکند. البته شاید او از ابتدا در این اندیشه نبوده و تنها به قصد دفاع از همکاران خود وارد منازعه با برخی نهادهای قدرتمند شده است؛ اما به گمانم در مسیر پیش آمده، تغییر وضعیت داده است.
می توان به سادگی گفت که این هم یکی دیگر از توهمات احمدی نژاد است که راه به جایی نخواهد برد؛ اما گمان نمی کنم موضوع به این سادگی باشد. از قضا زمینۀ اجتماعی برای اقبال به نوع توهمات احمدی نژاد روز به روز مساعدتر می شود و آنچه در این میان به او کمک می کند جسارت و بیباکی عریان اوست که در حملۀ صریح و بی پردۀ او بخصوص به قوۀ قضائیه تبلور می یابد.
می توان فرض کرد که این وضع موقت است و او به زودی به سزای عمل خود خواهد رسید و یا گرفتار تیر غیب عنصری خودسر خواهد شد. اگر از این مورد دوم صرف نظر کنیم؛ برخورد با احمدی.نژاد چندان هم سهل و آسان نیست؛ البته نه لزوماً بدین علت که او صاحب اسرار مگویی است و از آن به عنوان سپری امنیتی برای خود استفاده می کند. به خلاف نظر رایج، به باور من احمدی نژاد و حلقۀ یارانش، اطلاعات محرمانۀ ویژه ای در اختیار ندارند و حداکثر برگ برندهشان در این مورد، احتمالاً پشت پردۀ برخی قضایایی است که شاید سعید مرتضوی برایشان نقل کرده باشد؛ قضایایی که افشای آنها ممکن است برای برخی افراد دردسرهایی در پی داشته باشد؛ اما بعید است که امکان باج خواهی بزرگی به آنها بدهد.
مشکل برخورد با احمدینژاد به این علت است که نمیتوان با ابزارهای مرسوم صدای او را خاموش کرد چرا که به فرض اگر او محصور یا زندانی شود؛ از هر راه ممکن اقدام به نامه پراکنیهای تند و تیز خواهد کرد. شاید اصلاً حصر یا زندان مطلوب او باشد؛ زیرا در موقعیت یک محصور یا زندانی همدردی عمومی و توجه رسانهای بیشتری را به سمت خود جلب خواهد کرد.
قاعدتاً به همین علت است که جناح اصطلاحاً اصولگرا اخیراً می کوشد تا به جای تهدید به برخورد، او را به کلی نادیده بگیرد. به نظرم احمدینژاد از نادیده گرفتن بیش از هر واکنش دیگری خشمگین میشود و از همین رو، لحن کلام خود را به طور پلکانی بالا میبرد تا طرف مقابل ناچار به واکنش شود.
بدینترتیب، رفتار احمدینژاد چالشی واقعی برای "اصولگرایان" ایجاد کرده است؛ اما اصلاحطلبان هم از این چالش برکنار نیستند. احمدی نژاد با زبان صریح و بی پردۀ خود، عملاً امتیاز نقد دستگاه قدرت را که روزگاری اصلاح طلبان به مدد آن توجه افکار عمومی را به سوی جلب میکردند؛ از آنها گرفته است. در واقع، واکنش اصلاحطلبان در مقابل حملات احمدینژاد به نهادهای حاکم، در چشم بسیاری از افراد موضعی کاملاً محافظهکارانه است.
طبعاً اصلاحطلبان در برابر رفتار احمدینژاد به یک زبان سخن نمیگویند. عدهای برخورد شدید و محاکمۀ او را طلب میکنند؛ برخی نوع کنش او را دستاویزی برای نزدیکی بیشتر با نهادهای قدرت قرار دادهاند و تعدادی نیز پیگیر تسویه حساب دعوای انتخاباتی سال ۸۸ با جناح مقابل با تکیه بر اصل "دیدید ما گفتیم!" هستند. این نوع واکنشها اما برای افراد عادی نهفقط چنگی به دل نمیزند بلکه اسباب آزردگی آنان را هم فراهم میکند.
با این حساب، احمدینژاد موقعیت را برای ظهور دوباره خود مناسب میداند اما اینبار از موضعی کاملاً متفاوت.
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie