پاسخ یکی دیگر از مخاطبان به نقد مخاطب م رحمانی در خصوص حب وطن👇.. با سلام

پاسخ یکی دیگر از مخاطبان به نقد مخاطب م رحمانی در خصوص حب وطن👇

با سلام

ناظر به مطلب کاربر محترم "م.رحمانی" در نقد مفهوم مصطلح وطن،
به نظرم این نقد ایشان وقتی وارد بود که وطن دوستان، عشق به وطن را ملازم با نفرت و نفی اغیار تلقی میکردند.

اما اینکه انسان برای اولا درک و ثانیا نشر رسالت عشق، باید به هر حال از نقطه ای آغاز کند، امری بدیهیست.
و با توجه به بعد طبیعی وجود انسان و شدت اتصال فطرت و طبیعت در طی مراحل کمال انسانی در این دنیا، میتوان وطن را جایی و خاکی هم دانست که طبیعت ما اعم از املاح معدنی و گوشت و پوست و استخوانمان در آن و از آن رشد کرده و این خود مناسبتیست برای عشق و علاقه.

در واقع تفسیر مفهوم کلی وطن در روایتی که حب وطن را نشانه ایمان دانسته است، به بهشت، از باب ذکر مصداق است که در تفاسیر روایی آیات قرآن هم به کرات مشاهده میشود؛ اما این به معنای مصداق انحصاری نیست، به خصوص که کلام عام باشد و در روایت مذکور هم الوطن به نشانه "ال" افاده عموم میکند؛ یعنی هر وطنی.

بله بهشت هم یکی از مواطن ماست به موجب علقه فطری.
و آن منطقه جغرافیایی محل رشد ما نیز یکی دیگر از مواطن ماست به موجب علقه طبیعی.
و البته که دایره این علاقه با سیر فی الارض و انس با خاکهای دیگر، گسترده و گسترده تر هم گشته و میل به جهان وطنی می یابد، اما هرگز به معنای نفی علاقه اولیه به آن منطقه شروع حرکت انسانیمان نیست.

حاصل کلام آنکه وطن هر جاییست که به مناسبتی، بعدی از وجود انسان به آن علاقه یافته و با آن پیوندی عمیق برقرار میکند.

لازم به ذکر است با چنین نگاهی، تجزیه طلبی هم معنایی ندارد و حرکت به سوی بسط مرزها و اتحاد بیشتر است و نه در جهت معکوس، یعنی محدودتر کردن مرزها و افزایش فاصله ها.

💢عقل سرخ

@antioligarchie