⭕️📝جریان انحرافی (۱).. بسم رب الشهداء و الصدیقین

⭕️📝جریان انحرافی (۱)

بسم رب الشهداء و الصديقين

🔹نخست بايد اظهار تاسف و بلكه تالّم كنم كه عرصه سياست ما بدين شدت ملتهب، هيجان‌زده، و غير متأمّلانه است.

🔹در دانشگاهی درباره جريان انحرافی و بوي‍‍‍ژه انحراف آقای مشايی مورد پرسش قرار گرفتم. سپس آنچه را در اين زمينه بر من گذشته بود و در دل داشتم در كمال آرامش و صداقت بيان كردم. در چند روز بعد آماج رگباری از تمجيد و تقبيح واقع شدم در حالی كه هنوز هم برغم همه آن لعن و نفرين‌ها و احسنت و آفرين‌ها متحيرم كه چرا عرصه سياست‌ورزی ما بايد اين چنين بيقرار و احساساتی باشد.

🔹گفته بودم با توجه به حرف و حديث‌هایی درباره انحراف آقای مشایی كنجكاو شدم كه انحراف چيست و در كجا رخ داده است. مطالبی از ايشان يافتم و با دقتی مضاعف خواندم و گوش كردم. به‌علاوه، در چند شماره از روزنامه‌ای، حاج آقای شريف‌زاده كه ظاهراً آشنایی زيادی با آقای مشایی دارند مفصلاً به شرح آراء و نظرات ايشان پرداخته بود و بنده آنها را نيز با دقتی بسيار زياد مطالعه كردم بلكه رگه‌ای از انحراف در آنها پيدا كنم. سپس افزودم كه با توجه به آنچه "تاكنون" از ايشان خوانده و شنيده‌ام بنده هيچ‌گونه انحرافی در آراء و انظار ايشان نيافتم.

🔹بلافاصله بيفزايم كه نيافتن هيچگونه رگه انحرافی در آراء ايشان نبايد حمل بر آن شود كه بنده با يكايك آراء و تحليل‌های ايشان موافق هستم، همانطور كه كاملاً قابل انتظار است كه ايشان هم با تمام آراء و تحليل‌های بنده موافق نباشند. روشن است كه عدم توافق ميان آراء افراد هيچ مجوزی برای منحرف خواندن هيچ‌كس نمی‌شود. همچنين روشن است كه اين عدم وجود توافق در تمام مواضع و تحليل‌ها امری است كه ميان عموم فعالان و تحليل‌گران هر عرصه‌ای كاملا متداول و رايج است.

🔹اينك بيفزايم كه همين سخن كه "بنده تاكنون هيچ‌گونه انحرافی در آراء آقای مشایی نيافته‌ام"، سخنی كه بنظرم چندان و بلكه اصلاً مهم هم نيست، هم قدری نادقيق نقل شد و هم غوغایی در فضای رسانه‌ای ميان فعالان سياسی برخی گرايش‌ها ايجاد كرد.

🔹اكنون بسيار متاسفم كه چرا عرصه سياست ما اولاً بايد بدين ميزان احساسی و التهاب‌پذير باشد و ثانياً جناح‌ها، به عوض طرح و معرفی سياست‌ها و برنامه‌ها و عملكرد خود و نقد آنِ جناح‌های ديگر، بايد با برچسب‌هایی چون منحرف و امثال آن به ترور شخصيت يكديگر بپردازند. آری! البته جای تحليل و نقادی از نوع نظری و انديشه‌ای همچنان باقی می‌ماند كه حاصل آن می‌تواند در مواردی منحرف خواندن مواضع يكديگر بشود. امّا اين نوع نقادی ديگر مناسبتی با فضای سياسی‌ـ‌رسانه‌ای ندارد و در محيط‌های آكادميك بايد صورت بگيرد.

🔹امّا چرا ارزيابی بنده كه "بنده تاكنون هيچ‌گونه انحرافی در آراء آقای مشایی نيافته‌ام" سخنی است كه به نظرم چندان و بلكه اصلا مهم نيست؟ اولاً برای اينكه جای اين سخن در عرصه سياسی‌ـ‌رسانه‌ای نيست. ثانياً و بسيار بنيانی، چه اهميتی دارد كه بنده يا هر استاد دانشگاهی يا حوزوی ديگری چنين ارزيابی‌هایی حاوی خودشيفتگی معرفت‌شناختی اظهار كنيم؟

🔹براستی اگر مجاز بدانيم كه هر استاد دانشگاهی يا حوزوی بدون ارائه شواهد و تحليل و موازين ارزيابی خود بتواند احكامی از اين قبيل نسبت به سايرين صادر كند از نقادی و تضارب آراء و "رشد" و "تعالی" اعضای جامعه چه باقی می‌ماند؟ آيا در اين صورت عرصه حساس و پيچيده سياسی به كودكستانی با چند تا آقا معلم تبديل نخواهد شد؟ و آيا بدين ترتيب، عرصه سياست را فوق‌العاده ضعيف و پوشالی نكرده‌ايم؟ آيا نتيجتاً و ناخواسته، انقلاب را بشدت تضعيف و نحيف نكرده‌ايم؟

🔹عزيزانم! جنبش‌های دانشجویی آرمان‌طلب مستقل! رجال سياسی و رسانه‌ای مستقل و وطن‌دوست! بياييم ياد بگيريم برای غنا و رشد و استحكام هر چه بيشتر عرصه سياست‌مان، كمتر هورا بكشيم، كمتر برچسب بزنيم، و بيشتر درباره ارزش‌ها و بينش‌ها و تحليل‌ها و سياست‌ها و عواقب آنها فكر كنيم.

🔸"ولتكن منكم امه يدعون الی الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون".

💢 سعید زیباکلام

به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie