⛔️از فیلم‌های منتشر شده با عنوان باید خون گریست بگذرید و بخوانید و ببینید قانون در مورد آن فیلم چه می‌گوید!

⛔️از فیلم های منتشر شده با عنوان باید خون گریست بگذرید و بخوانید و ببینید قانون در مورد آن فیلم چه می‌گوید! اگر قانون در مورد فیلم حقیقت می‌گوید پس باید اجرا شود...

📃اگر یک رهبر در ایران خلاف جهت ملت حرکت کند، آیا عزل او ممکن خواهد بود؟!//بخش اول

🔻آنچه در ادامه می‌خوانید تفسیر و نگرش شورای نگهبان در رابطه با برکناری رهبری و یا فقدان شرایط رهبری می‌باشد...
از توجیه شورای نگهبان درخصوص عزل و یا فقدان شرایط رهبری برمی‌آید که درواقع سیستم جمهوری اسلامی به گونه‌ای طراحی گردیده است که به هیچ صورت نمی‌توان یک رهبر را که خلاف جهت ملت حرکت کند و یا تصمیم گرفته و سخنی به زبان آورد، به جهت قانونی عزل نمود. درحقیقت در ساختار نظام، رهبری برطبق "اراده خداوند بر ملت تحمیل" می‌شود که براساس آیات قرآن مجید چنین عقیده‌ای خلاف واقع می‌باشد. درحقیقت باید گفت درصورت عدم حضور امام معصوم، رهبری باید به صورت انتخابی مورد تایید قرار بگیرد نه انتصابی.

📚در کتاب "حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران" که البته در دانشگاه‌های کشورمان نیز تدریس می‌شود، می‌توانید گواه این یادداشت را ملاحظه بفرمائید.

🔻در کتاب مذکور که با عنوان قراردادیِ "ایران، قوانین و احکام" به چاپ رسیده، آورده‌اند که: ایجاد ولایت و جعل آن به‌دست فرد یا گروهی از جمله خبرگان نیست، همین‌طور عزل از مقام ولایت یا سلب ولایت از کسی که مجعول از جانب خداست توسط هیچ‌کس ممکن نیست و لذا مسئله عزل رهبری از سوی هیچ قدرتی ممکن نیست الّا از جانب کسی که این مقام به او واگذار شده است! چنانچه پس از مدتی معلوم شود که بعضی از شرایط لازم رهبری در ولی امر نیست، وی خودبه‌خود معزول و برکنار شده است! و هیچ‌یک از افراد مردم و امت اسلامی نه‌تنها موظف به اطاعت از او نیستند بلکه هرگونه اطاعت از او حرام و چه‌بسا در تقویت باطل باشد!

🔻این توجیه در ادامه می‌افزاید: اعضای خبرگان فقط درصورتی که به این نتیجه برسند که رهبر، فاقد شرایط رهبری است و یا از ابتدا واجد آن نبوده است، این عدم صلاحیت را تشخیص و نتیجه را به مردم اعلام می‌کنند.
شورای نگهبان توجیه مذکور را براساس اصل ۱۱۱ قانون اساسی مستند می‌سازد، اما توضیح نمی‌دهد که عزل خودبه‌خودی درواقع چگونه و در چه چهارچوبی قابل اجراست!

🔻در ادامه توجیه آورده‌اند: ولایت مطلقه‌ای که در اصل ۵۷ به‌آن اشاره شده است، بدین معناست که اگر کسی به دلیل شرایط لازم ولایت به این مقام نائل آید، هیچکس دیگری بالاتر و برتر از او نخواهد بود که بتواند او را از مقام خود عزل کند! زیرا اگر کسی یا گروهی بتوانند رهبر را عزل یا نصب کنند درواقع آن شخص یا گروه است که دارای ولایت مطلقه می‌باشد نه رهبر!
درواقع حکومت، در این توجیه رهبری را در غیاب امام معصوم دارای مقامی بالاتر از مردم دانسته و با تاکید بر روی کلمه "هیچکس" نه‌تنها مجلس خبرگان بلکه مردم را دارای حق انتخاب نمی‌داند چراکه همانگونه که در توجیه آمده است، برخلاف تاکید قرآن مجید حکومت، رهبری را برطبق انتصاب می‌داند نه انتخاب!

🔻در ادامه به‌شکل صریح‌تر می‌افزاید: جعل و ایجاد ولایت به ید حاکم علی‌الاطلاق یعنی خداوند است و چنانچه برای کسی یقین حاصل گردد که خلیفه واقعی او چه کسی است باید از او اطاعت کند ولو اینکه او در شرایطی مبسوط‌الید نباشد!

🔻در ادامه تفسیر شورای نگهبان با نکته جالبی برخورد می‌کنیم که آورده‌اند: طبیعی است که بر پذیرش یا عدم پذیرش هر امر آثار و "تبعات" مستقلی مترتب است که به‌هرحال نتیجه ای است که هرکس خود آن را کشت نموده است!!!

‼️در پایان بخش اول در توضیحات کوتاه فوق، اندکی تامل کنید و بخش دوم را مطالعه بفرمائید:
شیعیان براساس آیه ۵۵ سوره مائده بر جانشینی و ولایت علی(ع) استدلال می‌کنند که کاملا به‌جا و حقیقت است. حتّی برخی آن را قویترین دلیل بر امامت ایشان برشمرده‌اند. وجه استدلال چنین است که این آیه با «إِنّما» آغاز شده و بر اساس نظر بسیاری از متخصصان زبان عربی وقتی جمله‌ای با «انما» آغاز شود مفهومش "منحصر کردن" مفهوم جمله است. مثلا در اینجا مفهوم آیه منحصر شدن ولایت در خداوند، حضرت رسول(ص) و "کسانی" است که در رکوع "انفاق" می‌کنند(یعنی همان امام معصوم).
در توجیه شورای نگهبان تناقض‌های متعددی وجود دارد که از جمله آن‌ها می‌توان اشاره نمود به:
اطاعت حرام و تقویت باطل!
عدم ارائه راه‌کار مشخص پس از اعلام تشخیص عدم صلاحیت!
انتصابی بودن ولایت و عدم توانایی در عزل قانونی توسط مجلس خبرگان و مردم!
خود‌به‌خود معزول شدن رهبری!
وظیفه "فقط" اعلام عدم صلاحیت رهبری توسط خبرگان به مردم!
تناقض در متن اصل ۱۱۱ و تفسیر شورای نگهبان!
مقام بالای رهبرِ غیرمعصوم نسبت به مردم برطبق تفسیر اصل ۵۷ قانون اساسی!
اطاعت ولو در شرایط مبسوط‌الید نبودن!
و در آخر: تهدید مردم با عناوینی همچون "پذیرش و عدم پذیرش"، "آثار و تبعات"، "کشت کردن نتیجه"!