ادامه👇.. 📝 نٙمی درد دل، از یمی خون دل. یا

ادامه👇

📝 نٙمی دردِ دل، از یَمی خونِ دل
یا
لطفاً مردم را به پای دیگ پلوی سفارت انگلستان رهسپار نکنیم!


🔴 منکوب شدن احمدی‌نژاد در دو سال آخر ریاست‌ش، امضای برجام، مرگ هاشمی رفسنجانی به عنوان محور جناح تحت فشار قرار دهنده مسئولین صالح، قدرت گرفتن هر چه بیشتر رؤسای مجلس و قوه قضائیه، تداوم فضای امنیتی و سیطره هر چه بیشتر سینه‌چاکان ولایت که از ولایت چماق بزرگی درست کرده‌اند، به حاشیه رانده شدن آرمانخواهی و مطالبه، و در انتها رد صلاحیت احمدی‌نژاد به عنوان نماد مبارزه انقلابی با وضع بد موجود آن هم بدون هرگونه توضیح قابل قبول باعث شد به کلی تئوری تحت فشار بودن مسئولین خیرخواه و اداره مظلومانه کشور غیر قابل توضیح و بلکه خنده‌دار بشود.

🔹در حقیقت ما در دو راهی سختی گرفتار آمده‌ایم. یا باید برای توجیه انقلابی‌گری مظلومیت‌ها و رنج‌های مردم را لگدکوب کنیم و سیل نارضایتی‌ها را نادیده بگیریم که نمی‌توانیم یا اینکه حساب‌مان را جدا کنیم و بگوییم ما نحوه اداره دیگری را برای کشور می‌پسندیم که این را هم به خاطر عشق و علاقه‌مان به اسلام و انقلاب و رهبری صحیح نمی‌دانیم. خصوصاً که کینه عظیم ما از استکبار مانع از این است که رنج خود به بیگانه عرضه داریم.

🔹این را هم باید بفهمیم که نارضایتی اصلی مردم ما وضع جیب‌شان نیست، بلکه از قدرت‌طلبی‌ها و ویژه‌خواری‌ها و باندبازی‌ها خسته‌اند. چیزی که تاب و توان‌شان در مقاومت در قبال سختی‌ها را ازشان ربوده.

🔹خلاصه ما دود نداریم که به چشم کسی برود. حقیقتا دل سوخته‌ای داریم که سال‌ها در عبادت‌ها و همراهی‌ها و مجاهده‌های هر چند ناچیزمان خرج این انقلاب کرده‌ایم و حیثیت و آبروی خودمان را گذاشته‌ایم و نسبت به سرنوشت این مسیر که خودمان به عنوان کلیت مردم ایران با زجر و زحمت آبیاری کرده‌ایم نگرانیم و حسرت خون شهدا و زحمات بسیجیان و امثالهم را می‌خوریم و می‌ترسیم از آن روزی که مردم بگویند کل این مسیر اشتباه بود و همه غربت‌ها و رنج‌ها به هدر برود.

🔹ما برای کمک آمده بودیم و اگر نخواستند سر ستیز هرگز بر نمی‌داریم. اگر رسانه‌های بزرگ و پر مخاطب جای ما پابرهنه‌های بی‌جیره مواجب که مثلا یک کانال فکسنی داریم را پر کرده خوب بکند. شاید واقعا دیگر نیازی به ما ندارند.

🔹اگر هم چیزی در گوشه و کنار می‌نویسیم صرفاً به خاطر نگرانی شدیدمان از سرنوشت این انقلاب و کشور است. منتظر بودیم و هستیم بالاخره راهی باز بشود که عدالتخواهی و آزادیخواهی واقعی را از داخل مسیر انقلاب باز کند و می‌ترسیم از اینکه مردم‌مان خواسته‌شان را به درگاه بیگانه و پناه پلوی سفارت انگلستان ببرند که بر خلاف آنچه تصور می‌شود دیر و دور نیست و در آن صورت «نه تو مانی و نه من»! می‌ترسیم برای انقلابی که گویا به مثابه روح از کالبد خود یعنی نظام خارج شده است و دیگر به سادگی نمی‌تواند به مردمانش بگوید: «ایشالا درست می‌شه»

به همین سادگی

💢محمدمهدی میرزایی‌پور


به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇