‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘..۲۴ اسفند زادروز اسفندیار منفرد زاده

‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۲۴ اسفند زادروز اسفندیار منفرد زاده

( زاده ۲۴ اسفند ۱۳۱۹ تهران ) موسیقیدان، آهنگساز و تنظیم‌کنندهٔ آهنگ

وی از سال ۱۳۳۵ فعالیت خود را به عنوان آهنگساز در «رادیو ایران» آغاز کرد که تا ۸ سال بعد ادامه داشت. قبل از آن برای مدت کوتاهی در رادیو «نیروی هوایی» و تئاترهای لاله زار عود می‌زد و همزمان با تنظیم اپرای تخت جمشید (۱۳۴۶) و فتح بابل (۱۳۴۷) آهنگ فیلم‌های هنگامه (۱۳۴۷) و جهنم سفید (۱۳۴۷) هر دو به کارگردانی ساموئل خاچیکیان را ساخت. آهنگ دو ترانه برای صدای کورس سرهنگ زاده در فیلم حسن کچل (علی حاتمی ۱۳۴۹) نیز از ساخته‌های اوست. دوران همکاری وی با مسعود کیمیایی درخشان‌ترین دوران کار وی به عنوان سازنده موسیقی فیلم است. او در این دوران آهنگسازی فیلم‌هایی چون گوزنها، تنگنا، داش آکل، خداحافظ رفیق، رضا موتوری و قیصر را به عهده داشت که مشهورترین اثرش موسیقی فیلم قیصر است. او همچنین برای موسیقی متن دو فیلم قیصر و رضا موتوری برنده جایزه از جشنواره فیلم سپاس شد. اکثر کارهای او با صدای فرهاد و گوگوش اجرا شده‌اند.
چندین فیلم کیمیایی نیز موسیقی متن او را به همراه دارند. او از کودکی با کیمیایی دوست بوده‌است.
در سابقه و تاریخچهٔ ترانهٔ «جمعه» باید از فیلم «خداحافظ رفیق» ساختهٔ «امیر نادری» گفت و این واقعیت که، کنجکاوی برای شنیدن آن موسیقی و ترانهٔ متن و شعر و صدا، تنها عاملی بود که می‌توانست سینماروهای آن‌روزگار را به دیدن این فیلم جذب کند. فیلمی که از اولین فیلمهای نامتعارف سینمای ایران بود، با بازی بازیگرانی ناشناخته و نه چندان معروف.
«شهیار قنبری» در مجموعه‌ای از ترانه‌ سروده‌های او که با نام «دریا در من» منتشر شده، در پانویس این شعر می‌نویسد :
«در یک عصر جمعه، ترانهٔ جمعه را در خانهٔ اسفندیار نوشتم. ترانه را به امیر نادری و فیلم خداحافظ رفیق‌اش، دوستانه پیشکش کردم و او آنرا در اختیار منفردزاده گذاشت.
«منفردزاده» با قرار قبلی و با کمک «شهبال شب پره» سر راه به رستورانی که «فرهاد» شبها در آنجا می‌خواند می‌رود. ساعتی به انتظار تمام شدن نوبت خواندن فرهاد می‌نشیند و ساعت سه بامداد او را به همراه «شهبال» یکی از اعضای گروه «بلک‌کتز» که آن زمان «فرهاد» خوانندهٔ آن گروه است، برمیدارد و از «رستوران کوچینی» در حوالی «بلوار الیزابت» میرانند تا برسند به «استودیو طنین» در خیابان «ثریا» کوچهٔ «رامسر». آن‌موقع از شب، استودیو آماده است. «گرجی» صدابردار و «محمد اوشال» با قرار قبلی آنجا هستند؛ «ناصر غواص» از جوانان علاقه‌مندی که معمولاً همان دور و برها هستند هم دم دست است. دیروقت است و چیزی به پگاه نمانده، قبل از اینکه «فرهاد» از پا در بیاید و به خواب بیفتد باید کار را تمام کرد. پس «شهبال» پشت درام می‌نشیند و «محمد اوشال» روی کلیدهای پیانو خم می‌شود و گیتار هم که دست خود «فرهاد» است و «اسفندیار منفردزاده» کنترباس را به دست می‌گیرد. «شهرام غواص» را صدا می‌زنند که بیاید و «سوت» را بزند. می‌آید. می‌زند و «فرهاد» می‌خواند. کل کار و اجرا در یک برداشت ـ بدون تکرار دوباره ضبط و تمام می‌شود. ساعتی بعد که پگاه سر می‌زند، ترانهٔ «جمعه» متولد شده است. «جمعه» با صدای «فرهاد»، بی‌هیچ چشمداشت مادی و صرفاً در جهت حمایت از «امیر نادری» و فیلم «خداحافظ رفیق» به او هدیه می‌شود. این ترانه کمی بعدتر با صدای «گوگوش» هم اجرا شد و به بازار آمد؛ ولی اجرای «جمعه» با صدای فرهاد که تلخ می‌خواند بیشتر مورد قبول افتاد و ماندگار شد. او با صدای خود، این ترانه را به یاد و خاطرهٔ نسل و زمانهٔ ما پیوند زد.
منفردزاده بعد از انقلاب ترانه‌هایی برای ابی و داریوش آهنگسازی کرد. موسیقی فیلم تابوی ایرانی را نوشت و هم اکنون ساکن کشور سوئد است.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘