‍ ☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️..۳۰ آذر زادروز اسرافیل شیرچی.. (زاده ۳۰ آذر ۱۳۴۱ بابل) خوشنویس

‍ ☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️

۳۰ آذر زادروز اسرافیل شیرچی

( زاده ۳۰ آذر ۱۳۴۱ بابل ) خوشنویس

اسرافیل شیرچی زاده ۳۰ آذر و در شناسنامه ۷ دی است. او فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، استاد انجمن خوشنویسان، پژوهشگر خط و فرهنگ و هنر ایرانی است.
بهترین ویژگی آثار او پرداخت به مبانی خط و نقاشیخط شکسته نستعلیق با قلم های ریز و درشت در بوم های نقاشی به ابعاد ۳ متر تا ۱۰ متر و سیاه مشق های نستعلیق و مرغ بسمل های منحصر به فرد خویش با رنگ مایه های فرهنگ ایرانی است.
شمار بسیاری از آثار این هنرمند صاحب نام و پرکار در کتابهای نفیس به چاپ رسیده است. آثاری همچون: سیمای رستم در شاهنامه فردوسی، شهریار شهر غزل، تاب شکسته، گلبانگ حافظ، آواز شقایق، تماشاگه راز، مطرب عشق، گلستان خط ایران، کتاب سلطانی سلطان، سریر صبح خیزان، پژوهش و گفتگوهای فراوان در زمینه هنر و هنرمندان، پوستر و کارت پستالهای بدیع و خوشرنگ و نمایشگاههای بسیاری در داخل و خارج از کشور و داوری در فستیوال هنری خارجی.
اسرافیل شیرچی در روستای خراسانی محله بابل زاده شد و در دبستان مهر تحصیل کرد. وی در دوران مدرسه استعداد وافر خویش را به نقاشی نشان داد و همزمان با دروس مدرسه، به امور نقاشی و خط می پرداخت. در هفت سالگی خوشنویسی را با شعر زیبای عباس یمینی شریف "کتاب" من یار مهربانم آغاز کرد و مورد تحسین معلمین و اطرافیان قرار گرفت.
شیرچی نقش پدر و مادرش را در گرایش او به هنر مخصوصا نقاشی و خط مهم می داند. آنان دو چراغ روشن می کردند تا فرزندشان در بین دو چراغ با نور بیشتری به درس خواندن و مسائل هنری اش بپردازد. پدر و مادر شیرچی از صدای خوش برخوردار بودند و شب ها همسایه ها کنار پرچین خانه ها با فانوس می نشستند و پدر و مادر با کتولی و امیری و نجواهای محلی، میزبان گوش همسایه ها بودند و شیرچی هم از این مجلس احساس شادی و غرور می کرد.
شیرچی جوان مشتاقانه در دشتها و تپه ماهورهای رنگین روستا به نقاشی و خوشنویسی می پرداخت و عطر اقلیم رنگی او را سرمست کار و تلاش می کرد تا اینکه در سال ۱۳۵۵ در چهارده سالگی به شهر بابل آمد و به گروه نقاشان آزاد بابل پیوست که چند نقاش مهم از جمله احمد نصراللهی، بهروز امیری، رحیم مولائیان و.... عضو آن بودند. او سالها در کنار آنان به نقاشی می پرداخت و به شیوه نقاشان امپرسیونیست همراه آنها به روستاهای پیرامون بابل می رفتند و نقاشی می کردند و نقاشی ها در یک مکان جمع می شد و عصرها نقدها و نظرها روی آثار شروع می شد و از برگزیده آثار در انتهای سال نمایشگاهی برگزار می شد.
شیرچی به عنوان جوان ترین عضو گروه شور و شوق بسیاری را برای یادگیری و پیشرفت داشت. او در سالهای ۵۶_۱۳۵۵ که استاد غلامحسین امیرخانی به شهر بابل آمد، به عنوان جوان و طالب یادگیری به حلقه استاد امیرخانی پیوست و با نگاه عاطفت استاد امیرخانی خط را به صورت حرفه ای تر شروع کرد و از تعالیم استاد مهدی فلاح که همشهری و دوست ایشان هم بود بهره مند می شد.
اسرافیل شیرچی در سال ۱۳۶۲ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. به گفته خود شیرچی رشته نقاشی برای تعالی و دیدن زیبایی های خط بسیار لازم بود. او در دانشگاه از تعالیم و راهنماییهای استادان حلیمی، پاکباز ، آیت اللهی، محصص و ممیز برای ترکیب بندی مبانی هنرهای تجسمی و زیبایی شناختی بهره مند می شد و با آنان رفت و آمد خانوادگی داشت و از دریای اندیشه های استادان بنام بهره ها می برد.
شیرچی در سال ۱۳۶۳ مدرس انجمن خوشنویسان ایران شد ولی شیوه تدریس وی متفاوت بود. بیشتر برداشت های دانشکده هنرهای زیبا را به شاگردان و علاقمندانش منتقل می کرد، در این سالها از تعالیم استاد کابلی هم بهره مند بود. او در کلاس هایش از عنصر شعر و موسیقی و اصول و مبانی هنرهای تجسمی هم سخن می گفت. کلاس با جان شعر و تغزل حافظانه و نام بردن از استادان بزرگ هنر ایران و جهان احوال معنوی پیدا می کرد و شاگردان تا دیروقت در کلاس می ماندند و بهره می بردند.
شیرچی همزمان با تدریس به عرضه آثار هنری می پرداخت و سعی داشت نمایشگاهها را در تهران و شهرستانها برگزار کند. به همین دلیل از او هنرمندی پرکار، جستجوگر و مردمی ساخته شد و آثارش را به خانه ها و گالری ها و مجموعه ها و موزه های دنیا برد.
شیرچی تا کنون بیش از ۷۰ نمایشگاه انفرادی و ۱۰۰ نمایشگاه جمعی با هنرمندان طراز اول ایرانی و خارجی داشته است.

‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘