‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘..۲۰ تیر زادروز فرخنده حاجی زاده.. فرخنده است

‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۲۰ تیر زادروز فرخنده حاجی زاده

می گوید : به قاعده قبله هیچ کس نمی خوابد / می خواهد گرد روی خودش در تشییعی بی پایان دور بزند
فرخنده است.
نویسنده، شاعر و ناشر ایرانی، مدیر انتشارات "ویستار"، برندهٔ اولین جایزهٔ جهانی آزادی انتشارِ" انجمن قلم" و "اتحادیه ناشران آمریکا"، عضو هیئت دبیران "کانون نویسندگان ایران "(از تیرماه ۱۳۸۷ تا شهریور ۱۳۹۳) و خواهر قربانی قتل‌های زنجیره‌ای، حمید حاجی‌زاده، و پسرش کارون.

فرخنده در بیستم تیر سال ۱۳۳۱ در بزنجانِ بافت کرمان زاده و از کودکی با ادبیات و موسیقی آشنا شد. در ۱۳ سالگی ازدواج کرد ودر ۱۴ سالگی پسرش پژمان را به دنیا آورد؛ بعد از تولد فرزنددومش پیمان، تحصیل رااز سرگرفت و تا پایان کارشناسی ادبیات ادامه داد
در سال ۱۳۵۳ عضو انجمن ادبی "خواجوی کرمان" شد . اولین مطلب ادبیش در سال ۱۳۵۴ به چاپ رسید. از سال ۱۳۵۷ به عنوان کتابدار به استخدام وزارت علوم درآمد. در سال ۱۳۶۵، بنیانگذار و مسئول کتابخانهٔ دانشکده ادبیات "دانشگاه کرمان" شد. انگیزهٔ گردآوری "کتاب‌شناسی اساطیر و ادیان" این دوره در ذهنش شکل گرفت. اولین قصه اش "وهم سبز "را در سال ۱۳۶۷ نوشت.سال ۱۳۶۸ به "دانشگاه تهران" منتقل شد. از سال ۱۳۶۹، در کارگاه شعر و قصهٔ استاد"رضا براهنی" ادبیات را به صورت جدی‌ پی‌گیری کرد. و همزمان از محضر استادان "حسن انوری"، "سیروس شمیسا"، "هاشم توفیق‌ سبحانی"و "اصغر دادبه" بهره برد؛ و وزن شعر را ازشاعرسرشناس "هوشنگ ابتهاج" آموخت.
آثار منتشر شده او عبارتند از ۱- «خاله‌ سرگردان چشم‌ها»، ۲- «خلاف دموکراسی»، ۳- «گفتمان ادبی صِفر»، ۴- «از چشم‌های شما می‌ترسم»، ۵- «کتابشناسی اساطیر و ادیان»، ۶- «تقدیم به کسی که قاتلم نبود»، ۷- «طلعت منم!»، ۸- «بازاندیشی یک»، ۹- «سینه‌ی سهراب»، ۱۰- «زن عجم خوبه یا تی.ان.تی؟»، ۱۱- «من، منصور و آلبرایت" ۱۲- «نامتعارفه آقای مترجم!»، (همراه با سی دی فارسی و انگلیسی)، ۱۳- اعلام می کنم! (همراه با سی دی صوتی صدای شاعر)
از ایـن آثـار قـصه‌ های«خلاف دموکراسی»، «PIR» ,"ژاندارم" و گزارش قصه «سینه‌ی سهراب» را محمدمهدی خرمی. قصه «مانع» را علی هداوند، قصه‌ «دست های تنهایی» را منصوره وحدتی به زبان انگلیسی ترجمه کرده اند . قصه‌های "آن یکی"، "جنسیت متفاوت"، " نسبت ما یک به یک "، " آن دیگری"، «تاجِ گل» و «تصمیمِ آنی» نیز به وسیله‌ی پریا لطیفی خواه زیر نظر دکتر محمد مهدی خرمی به زبان انگلیسی ترجمه شده است. رمان های از «چشم‌های شما می‌ترسم» , «خاله‌ی سرگردان چشم ها»، چند شعر و قصه‌های «خلاف دموکراسی» و «ادامه» به وسیله دکتر هاشم خسروشاهی به زبان ترکی استانبولی و قصه‌ «خلاف دموکراسی» به زبان چکی توسط خانم زوزانا ...، قصه‌ «تقدیم به کسی که قاتلم نبود» به همت لیلا کرمی به زبان ایتالیایی و قصه‌ی «وهم سبز» به زبان کردی ترجمه شده اند.( تمام آثار ترجمه شده او چاپ ومنتشر شده اند). نگارش گزارش قصه در ادبیات ایران را ازابداعات او می دانند.
فرخنده همراه با نگارش و چاپ آثارش همواره به فعالیت های اجتماعی- فرهنگی و ادبی نیز مشغول بوده است . عضویت وهمکاری با شورای کتاب کودک، مسئولیت انتشارات ویستار، مدیر مسئولی و سردبیری مجله‌ی بایا به مدت ده سال تا لغو امتیاز ، عضویت در کانون نویسندگان ایران، عضویت در اتحادیه ناشران و کتابفروشان ، عضویت در تعاونی توزیع کنندگان ، عضویت و همکاری در پایه‌گذاری جمع صنفی فرهنگی زنان ناشر، همکاری در تأسیس بنیاد فرهنگی زنان، شرکت در کنفرانس ادبیات معاصر دانشگاه نیویورک، شرکت در انجمن ادبی نیما در شیکاگو، شرکت در کنفرانس ادبیات و موسیقی تأتر ادئون (پاریس)، شرکت در سمینارهای متعدد دانشگاه‌های کشور از جمله گرگان، زاهدان، سبزوار، اهواز، سنندج، بابل و...، برگزاری میزگردهای مختلف ادبی، شرکت در سمینار ادبیات معاصر ترکیه (همسایه در را باز کن!) در آنکارا و استانبول، برگزاری شب‌های شعر و قصه در "کافه کتاب ویستار "، انتشار فصلنامه‌ی"قال و مقال"، راه اندازی کتابخانه اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و در حال حاضر برگزاری "کارگاه قصه نویسی" در موسسه "بهاران".
فرخنده سال ها با بیماری سرطان وشیمی درمانی های طولانی دست و پنجه نرم کرد .
اول اسفند ۱۳۸۷ بازنشسته شد و امروز رو به پنجره‌یی در خیابان پروشات چشمی به گل‌های لاله عباسی، مرجان و شمعدانی دارد و چشمی به صفحه‌ی مانیتور که مبادا کلمات بپرند و فکر می‌کند به آنچه نمی‌داند چیست و آمده نشسته کنار کلمات، گوشه‌ی روح لرزانش، بی آن که بداند مقصد کجاست؟ گو که هرگز در قید حدود و ثغور به مفهوم جغرافیای آن نبوده و نگذاشته مرز و سیم‌خاردار و دیوار آهنین تعریف محدود و حقیر خود را به او تحمیل کنند.

@bargi_az_tarikh

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘