وجوه افتراق میان قوانین شکلی و ماهویی کیفری ‼️..۱ - اجرای قوانین کیفری درزمان.۲ - روش تفسیر قوانین جزایی.۳ - موضوع قانون …مورد اول

وجوه افتراق میان قوانین شکلی و ماهویی کیفری ‼️

۱ - اجرای قوانین کیفری درزمان
۲ - روش تفسیر قوانین جزایی
۳ - موضوع قانون


مورد اول مربوط به قوانین ماهوی و شکلی است.
درقوانین ماهوی اصل برعدم عطف قوانین به ما سبق است
ماده ۱۰ ق. م. ا.
درقوانین شکلی اصل برعطف به ماسبق شدن قوانین است.

مورد دوم مربوط به تفسیر مضیق است.
درقوانین ماهوی اصل بر تفسیر مضیق است
وقاضی نمیتواند باتفسیر موسع مثلا ازطریق قیاس اعمل ارتکابی فردرا باقوانین جزایی تطبیق دهد وبرای آنها مجازات تعیین نماید، فقط میتواند اعمال فردرا تفسیر کند.
امادرقوانین شکلی اصل بر تفسیر موسع است وقاضی میتواند باتفسیر درمواردی که قانون ابهام دارد یاسکوت دارد آنهارابه نفع متهم تفسیر کند.
به مثال زیر توجه کنید در مورد تفسیر موسع درقوانین شکلی ⬇️


@dadgar_chnl
متهم حق دارد ظرف ۲۰ روز ازتاریخ ابلاغ حکم، نسبت به حکم محکومیت اعتراض و تجدیدنظرخواهی نماید.
حالا اگر روزآخر این مدت با یک روز تعطیلی (جمعه یاتعطیل رسمی) برخورد نماید ما میتوانیم بااستفاده از تفسیر موسع بگیم متهم میتواند در روز بعداز تعطیلی درخواست خودش را تحویل دادگاه دهد.
پس باتوجه به تفسیر موسع توانستیم این حق را به متهم بدهیم.

@dadgar_chnl
مورد سوم مربوط به نحوه رسیدگی وتعیین جرایم و مجازاتهااست.

تعیین جرایم و مجازاتها مربوط به مقررات ماهوی است.
نحوه رسیدگی و صدور حکم وعمال کیفیت اجرای مجازات مربوط به مقررات شکلی است.
@dadgar_chnl