داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ موضوع انشا: به شرط بقا، میخواهید در آینده چکاره شوید؟. فاطمه ناصری | بی قانون
✅ موضوع انشا: به شرط بقا، میخواهید در آینده چکاره شوید؟
فاطمه ناصری | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
حمل بر خودستایی نباشد ما خیلی خانواده تاثیرگذاری هستیم. فک و فامیل ما به تنهایی توانستهاند باعث خلق آثار خوفی در ادبیات شوند. اصلا شما که خیلی با شعورید و فرت و فرت کتاب بیشعوری را توی پاچه بقیه میکنید، به این فکر کردهاید این ایده طلایی چطور به ذهن نویسنده رسیده؟ بابابزرگم.
یک بار که کَرَم منتکش با خاورش آمده بود بقالی بابابزرگ اینا که سیگار بهمن کوچک بخرد فضل و کمالات بابابزرگ ما را که دید جیغکشان و لواشکخوران رفت آن طرف دنیا و یک نفس کتاب بیشعوری را نوشت. بعدا که دید اسمش خیلی ضایع است عوضش کرد و گذاشت «خاویر کرمنت».
یا مثلا یک روزی دیدیم عمه زریمان دست یک اجنبی را گرفته و همینجور که طرف را روی زمین خرکش میکند، داد میزند: «یکی بیاد بگه این زبون بسته چی داره میگه؟ گم شده تو شهر غریب». عمه دبلیو زری که چندسال بود چمدانش را بسته بود تا شوهر بیغیرتش از آمریکا برایش دعوتنامه بفرستد پرید وسط و شروع کرد به کشیدن موهای غریبه حیوانکی. «حالا برای من دعوتنامه آوردی؟ خود گور به گور شدهاش کو؟ ایشالا خبر مرگشرو برام بیاری». و یک سری از این جملات هم ضمیمه کیفش کرد و کوبید توی سر طرف. بعد عمو حمیدمان که یک چند جمله انگلیسی از آهنگ جکسون، میکائیلشان، یاد گرفته بود آمد و معرکه را دست گرفت و گفت: «بابا پولای این بدبخت رو تو ترمینال زدن میگه بهم پول بدید برم ولایتمون». بعد از هرکسی یک پولی گرفت و داد به زبون بسته كه هاج و واج مانده بود. طفلی هرچه داد میزد: «آيم نات بگر» کسی محلش نداد. عمو هم دستش را گرفت که ببرد راهیاش کند. اما من خودم از بالای پشت بام دیدم سر کوچه نرسیده پولها را از مرد غریبه گرفت و یک اردنگی به منتهیالیهاش زد و راهیاش کرد. طرف داشت میرفت که عمو ازش پرسید: «هی یارو، وات ایز نیمات که بریم واسه بچه محلا تعریف کنیم». طرف هم در حالیکه اشک و فینش را پاک میکرد، داد زد: «اورول، جورج اورول». بعدها یک نسخه از کتاب قلعه حیواناتش را برایمان فرستاد و از الهام بخش بودنمان تشکر کرد.
من هم میخواهم در آینده مثل خانوادهام فرد مفیدی برای جامعه باشم و توی این اوضاع گرانی و ارز و دارو الهام بخش نوشتن کتابی مثل20 هزار فرسنگ زیر خط فقر باشم.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon