داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ تو یه گرگی و من بره. شایگان ابراهیمپور | بی قانون
✅ تو یه گرگی و من بره
شایگان ابراهیمپور | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
اگه از من بپرسن تنها چیزی که از دنیا فهمیدی چی بوده؟ بعد چند ثانیه خیره شدن به یه گوشه و دست کشیدن به ریشام میگم: تنها چیزی که فهمیدم اینه که دنیا خیلی غیر قابل پیشبینیه. بعد یه پک به سیگارم میزنم و با تاکید میگم: خیلی. احتمالا بعدش هم یه آهنگ پس زمینه پخش میشه و من خیره میشم به همون گوشه.
احتمال اینکه هیچوقت هیچ احدالناسی این سوال رو ازم نپرسه و تا آخر عمر ازم بپرسن ببخشید جناب این اطراف دستشویی کجاست؟ خیلی بالاست. چون همیشه اون اتفاقی که دوست داری نمیوفته.
یعنی اینجوریه که دنیا ازت میپرسه دوست داری چی بهدست بیاری؟ بعد تو میگی دوست دارم هم دکتر بشم، هم مهندس، هم خواننده، هم بازیگر و... که دنیا میگه: خره داری اشتباه میخونی. اون لیست باباته. لیست خودت اون زیره.
شروع میکنی به خوندن لیست خودت که توی اولین خواستهات نوشته شده ازدواج! هر چی با خودت فکر میکنی یادت نمیاد کی این رو نوشتی. از دنیا میپرسی مطمئنی این لیست منه؟ میگه آره. میگی من ازدواج خواستم؟ میگه نه. مامانت اومد گفت تنهایی باعث شده این بچه توی تصوراتش سیگار بکشه. اون بالا مالاها یه دختر با کمالات بنویس یه کم سر و سامون بگیره. اگه نمیخوای خط بزن. تو هم میگی نه نه! آدم که رو حرف مادرش حرف نمیزنه.
بعد چند وقت دنیا باعث میشه از یکی خوشت بیاد. دنیا ازت میپرسه مطمئنی دوستش داری؟ میگی آره. میپرسه یعنی اگه بگه نه افسرده میشی؟ میگی صد در صد. میگه تا حالا افسرده شدی؟ میگی نه. میگه پس یه کاری میکنم بهت بگه نه. میپرسی چرا؟ میگه تا الان هم کم کاری کردم که افسرده نشدی. به صورت پیش فرض افسردگی توی صدر لیست قرار میگیره. قانونشه. بعد جدا ازهمه این داستانها تا حالا خودت رو تو آینه دیدی؟ سگ تو رو ببینه پارس نمیکنه. فکر میکنه درختی.
تو هم به امید این که دنیا خواستههای بعدیت رو برات مهیا میکنه، میپذیری و سعی میکنی با این شکست کنار بیای. خواسته بعدیت اینه که مشغول به کاری بشی که مورد علاقهت باشه. به دنیا که میگی با تعجب میپرسه تو کار نداری؟ بنده خدا، مسئولهای کشورت توی ایجاد شغل موندن، بعد تو از من با این همه مشغله میخوای کار مورد علاقهت رو بهت بدم؟ تهش میتونم توی اسنپ یا تپسی دستت رو بند کنم. خوبه؟
تو هم میگی دمت گرم یعنی میخوای بهم پراید بدی؟ میگه یعنی تو پراید هم نداری؟ به نظرت من اگه یه پراید داشتم به تو میدادمش؟ خودم باهاش کار میکردم که با امثال تو دیگه سر و کله نزنم. ببین بذار یه حقیقتی رو بهت بگم. توی من باید گرگ باشی. یعنی حتی خود من هم جدیدا تصمیم گرفتم گرگ شم. الان نون تو گرگ بودنه. ببین یه آشنا دارم اگه بتونی یه سی بذاری رو خودت یه گرگ خوب از توت درمیاره.
میگی تو به عنوان دنیا که هیچی به ما ندادی یه برادری کن سی بده بهم بذارم رو خودم حداقل گرگ شم، که برمیگرده میگه لعنتی تو حتی سی هم نداری؟ اصلا میدونی چیه؟ اشتباه گرفتی. من فقط یه گرگ سادهام. بدو برو تا نخوردمت. بعد برمیگرده رو به ماه و شروع میکنه به زوزه کشیدن. اونجاست که متوجه میشی دنیا از چیزی که فکرمیکردی هم غیرقابل پیشبینیتره.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon