🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken
🔶 رنه دکارت فیلسوف مدرن …🔶 انسان ضامن خداوند است... ✍ بهروز زواریان
🔶 رنه دکارت فیلسوف مدرن.
🔶 انسان ضامن خداوند است.
✍ بهروز زواریان
🔶 اگر بپذیریم که تاریخ فلسفه غربی، از قرن هفدهم به بعد بسط "کوژیتو=میاندیشم" دکارت است، بیجهت نیست که استدلال کنیم، کشتی فلسفه با میاندیشم دکارت به ساحل امن خود نشسته است. فلسفه دکارت، صرفا اندیشههای فیلسوفی نیست که در انزوا و فارغ از هیاهو، به بار نشسته باشد، بلکه فریاد اروپایی است که از سلطه خرفات به تنگ آمده است و نماینده قوم فقط آن را فریاد زده است.
🔶 وانگهی، کتاب تاملات علیرغم حجم بسیار محدود آن_شش تامل_ همچنان بر تارک فلسفه جدید قرار گرفته است. لحن و سبک نگارش دکارت در این اثر دورانساز، اگرچه همواره میان ترس و یاس از وحشت حمله کلیسا به آرای فیلسوف و امید به پذیرش آن آراء در نوسان است، اما بیشتر نشاندهنده ترسی است که فیلسوف از مرجعیت کلیسا داشته است.
🔶 اما به هر روی به آن نحو که از نامههای دکارت به نزدیکان و دوستانش برمیآید، فیلسوف علیرغم وحشت از تکفیر کلیسا، بسیار زیرکانه، اصول فیزیک خود را در تاملات طراحی میکند تا این نکته را برجسته کرده باشد که ذهن مخاطب او ناخودآگاه با اصول فلسفه او پیش برود تا هم آرای خود را در معرض بررسی قرار داده باشد و هم خود را از تکفیر کلیسا_دکارت شاهد محاکمههای گستردهای بود که در قرون وسطی علیه عالمان و فیلسوفان اعمال میشد_ رهانده باشد. هرچند پس از مرگ او در سال ۱۶۶۳، علیرغم اینکه فیلسوف، توجه کلیسا را خریده بود، در فهرست کتابهای #ضاله قرار گرفت(رک به آدرین بایه، زندگینامهنویس دکارت).
🔶 ایضا، با نگاهی تیزبینانه میتوان دریافت که دکارت در چاپ اول تاملات اگرچه از رابطه نفس و بدن سخن به میان آورده است، اما سپستر، این رابطه جای خود را به مفارقت حقیقی نفس و بدن میدهد و این مسئله در دورهای که ارسطو هنوز تنها مرجع حقیقی به شمار میآمد میتوانست برای فیلسوف خطرناک باشد.
🔶 همچنین از سویی به نظر میرسد که دکارت، با جابه جا کردن جایگاه انسان و خدا به لحاظ تبعیت، در پی این است که برای نخستین بار جایگاه حقیقی انسان را به او بازگرداند و نشان دهد که اگر ارباب کلیسا تا کنون خدا را ضامن وجود انسان میدانستند، اکنون اگر من اندیشندهای وجود نداشته باشد پس خدا واجد معنای خاصی نخواهد بود. به این ترتیب جایگاه خدا_انسان به لحاظ تبعیت آنها از یک دیگر عوض شده و انسان ضامن خدا میشود.
🔶 به نظر نمیرسد که دکارت آنقدر ساده لوح بوده باشد که نداند جایگاه تاملات ششگانه او چگونه باید چیده میشده است.
🔶 اما در هر صورت نتیجه مقدماتی آرای این فیلسوف، حاوی پیام مهمی است که نشانگر تطابق کامل با زندگی شخصی او است. او که به رستگاری ابدی علاقهای نداشت، همین عقاید را در ساختار تاملات پیاده کرد و نشان داد که بشر اگر قادر باشد روش درست به کار گرفتن عقل را متوجه شود، آنگاه بر طبیعت سیطره پیدا خواهد کرد.
@MinervaEule1776
https://t.me/denkenfurdenken