📍بحران خودکامگی حکومت📍. 📍 دودمان قاجاران📍. 📍عصر ناصری📍

📍بحران خودکامگی حکومت📍
📍 دودمان قاجاران📍
📍عصر ناصری📍

💠 با شکستی که ایرانیان در جنگ های ایران و روس متحمل شدند و هم چنین با «سستی گرفتن ارکان حکومت ناصرالدین شاه»، گونه ای از آگاهی نوین میان مردم ایران حضور پیدا کرد.

💠 اما بر اثر اینکه نظام سنت قدمایی به درجه از جمود رسیده بود، توضیح این آگاهی جدید نیازمند تدوین نظام نوینی از مفاهیم بود که با آن جمود نمی توانستیم معنای آن «آگاهی جدید» را دریابیم. در این شرایط، میان سستی گرفتن ارکان حکومت، و پدیدارشدن گروه های اجتماعی جدید، فضایی شکل گرفت که می توان از آن به «تکوین فضای عمومی» تعبیر کرد. این فضا چنان بسطی یافته بود که حتی برخی از کارگزاران حکومتی ایران نمی توانستند از آن دور بمانند.

💎 قضیه هرات که به محمدشاه واگذار شده بود در ابتدا به خوبی پیش می رفت. اما محمدشاه در جایی از نامه های خود به صراحت می گوید که ما می توانستیم که سرزمین های به اسارت رفته را پس بگیریم و اما تنبلی کردیم. اگرچه شاه ایران در‌پیشگاه مردم پاسخی نمی داد اما از لحن او در نامه ها مشخص است که در پیشگاه خود و مردم خجالت زده بوده است‌.

💠 قشون ایران در این شرایط زحمت ها کشیدند اما شاه می گوید ما همه امور را فقط به عهدنامه ای واگذار کرده بودیم و به قول و تعهد انگلیس ایمان داشتیم(کذا)!

💠 بدیهی است که شاه دچار بیماری نقرس، و حضور وزیر و مرشد کاملی همچون میرزا آقاسی، ایران را در دست بازی های عرفانی و خیال اندیشی هایی سوق داد که نهایت آن جز سقوط حکومت ایران نمی توانست باشد.

💠 نامه محمدشاه، در واقع نشان دهنده پدیدارشدن افکار عمومی، در بیرون قلمرو سلطنت است که در آن تجربه های ادبی از نوع جدید ممکن می شد. از نخستین نمونه های این نوشته های انتقادی رساله «دستور الاعقاب» میرزا مهدی نواب تهرانی معروف به بدایع نگار است که پنج سال پس از نامه محمدشاه نوشته شده است.

💎 «...مردم می دانند که چه می خواهند، اما نمی دانند آن را چگونه به دست آورند».

💎 جوادطباطبایی/ تاملی درباره ایران؛ (صفحات؛۲۱ الی ۲۵).

💠 چاه به چشمه ای که از آن آب می نوشیدیم حَسرَت می بُرد

💠 حفظ ایران و مرزهای سرزمینی آن کانون تأمل درباره ایران است.

💠 @MinervaEule1776

💠https://t.me/denkenfurdenken