📍ملاصدرا خدا را از دسترس خارج می‌کند📍.. 💠 نقد 💠

📍ملاصدرا خدا را از دسترس خارج می کند📍

💠 نقد 💠

💠 صدرالدین شیرازی مؤسس حکمت متعالیه برهان صدیقین را این گونه بیان می کند: اگر وجود که بنابر اصالت الوجود اصیل است، بی نیاز از غیر باشد، پس مطلوب ما حاصل و واجب الوجود اثبات می شود، ولی اگر مستغنی بالذات نباشد، در این صورت معلول ذاتا نیازمند به سوی وجودی غنی بالذات خواهد بود؛ زیرا تحقق امری که ذاتا فقیر و عین تعلق و ربط است، بدون وجود مستقلی غنی و تام، محال است.

💠 بدترین نوع فلسفه این است که با یک تعریف آغاز شود و ملاصدرا همین کار را انجام داده است.

💠 ملاصدرا در برهان فوق، وجود امر مطلق= خدا را در پس الفاظ پنهان می کند؛ به صورتی که ما برای شناخت خدا می بایست اول "وجود" و "اصالت الوجود" و "بی نیازی از غیر" و "مستغنی بالذات" و "غنی" و "فقیر" را فهم کنیم تا به شناخت خدا نائل شویم. این درست است که ملاصدرا خدا را به مثابه یک بنیاد وضع می کند اما با پنهان کردن او در نهاد لفاظی هایی که فقط بر گسست و جدایی میان انسان و خدا دامن می زند، خدا را از دسترس ما خارج می کند؛ و در فراسوی مرزهای جهان تجربی قرار می دهد. این در حالی است که امر مطلق نه در آن سوی مرزهای جهان محدود که "درون ماندگار" فهم می شود و در تمام تجربیات بشر، با بشریّت شریک است. در واقع اگر خدا به عنوان یک امر نامشروط تلقی شود فقط از مجرای جهان محدود می تواند شناخته شود. این بیانی است که نشان می دهد اگر جهان ما در امر مطلق فانی شود(آنگونه که #دروغ_گویان حکمت متعالیه با آن نگاه مطرود سنتی اذعان می کنند)، خدا ناشناخته می ماند؛ خداوند از مجرای کرد و کار همین جهان هویدا می شود و به عبارت دیگر، خدا از کانال موجودات کرانمندِ محدود پا به عرصه هستی می گذارد.

💠 بااحترام؛ بهروززواریان.

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken