🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken
🔶 در خصوص این یادداشت کوتاه باید افزود که بنابر نقل قول جوادطباطبایی، تا کنون نوشتهای که برنار قدیس این تمثیل را در آن آورده است
🔶 در خصوص این یادداشت کوتاه باید افزود که بنابر نقل قول جوادطباطبایی، تا کنون نوشتهای که برنار قدیس این تمثیل را در آن آورده است به دست نیامده و این عبارت را نخست، یکی از شاگردان او به نام گیّوم نقل کرده است. وانگهی، دیگران با تفسیرهای متفاوتی که از آن آوردهاند، در سدههای آتی، این عبارت و آن تفسیرهای گوناگون به یکی از پایههای بحثهای میان هواداران سنت و مدافعان اندیشه جدید تبدیل شد(جواد طباطبایی).
🔶 من گمان میکردم که برای شناخت اندیشه جدید میتوان بیمقدمه وارد فلسفه جدید شد و مانند بحثهای روشنفکرانه که هیچگاه منطق تحول مفاهیم را از نظر نگذرانده است به فهمی از منطق اندیشه جدید دست یافت؛ شاید این مسئله برای بسیاری از ما بدیهی باشد که «کشتی فلسفه» با دکارت به ساحل امن خود نشست، اما آنچه که ایضاح منطقش نیازمند اجتهاد در مفاهیم میباشد کاملا برای ما مبهم است. _تا جایی که این مکان، دقیقا، همان راه باریکی است که در دو سوی آن پرتگاهی عمیق وجود دارد؛ به نحوی که در اطراف آن راه که البته بیشباهت به حرکت بر روی لبه تیغ نیست: «سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت»!_
🔶 تا کنون کدامیک از روشنفکران به منطق تحول مفاهیم توجه جدی نشان داده بودند تا با طرحِ #تحریرمحلنزاع و تبیین منطق جدال قدیم و جدید، بحث از سنت و مدرنیته را به صورت جدی مورد مطالعه قرار دهند؟
🔶 این در حالی است که من با مطالعه تدریجی و مکرر و از سر دقت این اثر مهم جوادطباطبایی، رسوبهایی بسیار مبهم و البته ناقص، در ذهنم نشسته است که نشان میدهد برای فهم اندیشه جدید راهی جز رجوع به سدههای پنجم و ششم یعنی متون و آثار پدرانکلیسا و... و پیگیری و ردیابی آن، در سدههای ۱۱ تا ۱۴ به خصوص مناقشه متاخران بر مبنای قدما_و به قطع یقین شناسایی محلنزاع #قدما و #متاخرین وجود ندارد_.
✍ بهروز زواریان.
💠 @denkenfurdenken 💠