📍خدایگان علیه بنده📍.. 💠 این عنوان، در واقع کلید فهم و از وجهی مدخل ورود به پدیدارشناسی روح است

📍خدایگان علیه بنده📍

💠 این عنوان، در واقع کلید فهم و از وجهی مدخل ورود به پدیدارشناسی روح است. هگل به خوبی به چالش نهیلیسم یا شک باوری دهه ۱۷۹۰ تا اوایل دهه ۱۸۰۰ پی برده بود. نهیلیسم در این دوره به معنی شک کردن در تمامی باورها و اعتقادات و باور به عدم فراروی از تجربه حسی بود. به عنوان مثال دیوید هیوم استدلال کرده بود که هیچ دلیلی برای این وجود ندارد که نشان دهد چیزی فراتر از تجربه وجود دارد. از این روی هگل ملزم بود که نشان دهد که عقل می تواند استقلال مطلق خود را برای غلبه و شناخت جهان حفظ کند و از سطح تجربه فراتر برود.

💠 هگل هرچند صریحا از نهیلیسم سخن به میان نیاورد اما مجبور بود که با این چالش مقابله کند و نشان دهد که عقل این توان را دارد که خدا یا مطلق را بشناسد. از این روی او در عین حال باید در این میان نشان می داد که آگاهی فرد این توان را دارد که جهان را در تحت سیطره خود بگیرد و بر آن غلبه کند. او در این باره اینگونه استدلال می کند: خدایگانی که بر بنده پیروز می شود، یعنی به عنوان نمونه حاکمی که کسی را محکوم می کند، نمی تواند محکوم را به کلی نابود کند و از میان بردارد. چراکه حاکم یا خدایگان از طریق بنده است که به خودش واقف می شود. او باید بنده را به رسمیت بشناسد و او را به عنوان موجودی تلقی کند که جایگاه عقلانی دارد. اما خدایگان بنده را به بند می کشد و او را به عنوان یک #حیوان تلقی می کند که در وقت‌ ضرورت امیال و خواسته های او را ارضاء کند.

💠 ولی در عین حال خدایگان پی می برد که اگر بنده را به عنوان موجودی عقلانی به رسمیت نشناسد دیگر نمی تواند استقلال مطلق داشته باشد. اما چرا؟ هدف هر آگاهی فردی ای این است که بر دیگری غلبه کند. اما اگر خدایگان بنده(=رعیت) را نابود کند دیگر کسی نیست که بتواند بر او مسلط شود. از این جهت خدایگان پی می برد که باید #رعیت را به عنوان موجودی عقلانی به رسمیت بشناسد. چراکه اگر او بنده را نابود کند تیشه بر ریشه خودش زده است.

💠 بااحترام/ تقریر از بهروززواریان/ با عنایت به فصل خدایگانی و بندگی پدیدارشناسی روح و کتاب هگل اثر فردریک بیزر

💠 تابع قوانین جاری کشور

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken