«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» 🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۴:۴۰ ۱۳۹۷/۰۲/۲۸ 📍 تز شماره نوزدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 از نیمههای دهه چهل خورشیدی، تصفیه حساب با بخشهایی از نمودهای فرهنگی جدید ایران، که بر پایه عناصری از جدید در قدیم بسط یافته بود شتابی بیسابقه پیدا کرد …🔷 تفسیر ایدئولوژیکی ناحیههایی از نظام سنت، در صورت 《اخبار دیو و پری و غول بیابان و کوه و دریا》جانشین فهم مبتنی بر آگاهی ملی و بسط جدید آن «جدیدهای در قدیم» شد.. 🔷 این تفسیر ایدئولوژیکی، در ظاهر جدید، همان سخن 《باطل ممتنع》برای تصفیه حساب با یک سده و نیم دگرگونی برای ایجاد نظام نوآئین بود که با پایان دوره گذار، ایران را در آستانه دوران جدید قرار داده بود.. 🔶 در فاصله دهههای آغاز اصلاحات در دارالسلطنه، تا پیروزی جنبش مشروطهخواهی مردم ایران، و از تاسیس مشروطیت تا تجربههای نوآئین نیمه نخست دهه چهل خورشیدی، کوششهایی برای بسط عناصری از «جدید در قدیم» ایران ممکن شد که همچون شالودهای برای نوزایی ایران بود.. 🔷 با تفسیر ایدئولوژیکی ناحیههایی از نظام سنت، مانعی در برابر مسیر نوخواهی ایجاد شد و به نوعی هزیمت در سپاه این نوزایی افتاد.. 🔷 از این جهت، نقادی این تفسیر ایدئولوژیک نظام سنت باید راه را بر بازگشت دوبارهای برای بازگشت به عناصر ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۰۹:۲۹ ۱۳۹۷/۰۲/۲۵ 💠 دریغ است ایران که ویران شود/ کنام پلنگان و شیران شود …🔶 بیست و پنجم اردیبهشت ماه، روز پاسداشت 《زبان فارسی》 و بزرگداشت 《حکیم اب 🔶 «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۳۵ ۱۳۹۷/۰۲/۲۴ 🔶 تز شماره هژدهم درباره ایران.. ✍ دکتر سیدجواد طباطبایی 💠 《تاریخ پایهای بیهقی》، به خلاف تاریخنویسی ایدئولوژیکی و تاریخگریزی سنتمداری، ناظر بر 《تاریخ بیداری》به عنوان تاریخ و بسط آگاهییابی 《ملی》است.. 💠 برعکس، سنتمداری و تفسیر ایدئولوژیکی، به رغم اختلافهای اساسی که میان آن دو وجود دارد، به تعبیر بیهقی که در فصل دیگری خواهم آورد، 《هنگامه میسازند》، سخن 《باطل ممتنع》و داستانهایی از 《خرافات》میگویند《تا خواب آرد نادانان را چون شب بر ایشان خوانند》 …🔶 مهمترین قرینهای که میتوان بر وحدت دو امر متضاد آورد این است که تاریخ سنت، از دیدگاه سنت، همچنانکه تفسیر ایدئولوژیکی مفرداتی از نظام سنت قدمایی، به ضرورت مبتنی بر نوعی سنتمداری و مندرج در تحت انواع بازگشت به خویشتنی است که مقصد آن بازگشت، به تعبیر بیهقی، 《اخبار دیو و پری و غول بیابان و کوه و دریا》ست.. 🔶 مهم نیست که سنتمداری آگاهی را در بازگشت به سنت، که مکان آن را نیز ایدئولوژی ** او تعیین میکند، تفسیر ایدئولوژیکی سنت، با تفسیر به رای مفرداتی از نظام سنت، آگاهی کاذب جدید را عین علم قدیممیداند؛ جایی که این هر دو روش به هم میرسند، لامکان 《باطل ممتنع》است تا باز، به تعبیر بیهقی، 《حالها با ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۲/۲۳ 💠 نقاشیای از تصویر گئورگ ویلهلم فردریش هگل، فیلسوف آلمانی، که در سن ۲۱ سالگی از او کشیده شده بود جالب توجه است که هگل در این سن خطاب میشد! «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۴۳ ۱۳۹۷/۰۲/۲۲ 🔶 تز شماره هفدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 تدوین تاریخ نظام سنت قدمایی، اگر نتواند بسط جدید نظام سنت قدمایی را به عنوان سنت جدید توضیح دهد، دو خطر میتواند داشته باشد:. 🔶 خطر دوگانه نادرست خواندن نص قدیم بر دو مبنای قدیم و جدید …🔶 چنانکه در مکتب تبریز توضیح دادهام، حسین نصر سنت مدار برای اینکه بتواند برای سنتمداری خود جعل تاریخ کند، 《جاویدان خرد》ابوعلی مسکویه رازی را به حکمت خالده سنتمداران جدید اروپایی خلط کرده است …🔶 او از این حیث مرتکب اشتباه شده است که سنتمداری به ضرورت مبتنی بر فهم سنت نیست، بلکه در موارد بسیاری، سنتمداری، به عنوان ایدئولوژی ستیز، جهل به سنت نیز هست.. 🔶 دریافت مسکویه رازی از《جاویدان خرد》مصداق 《جدید در قدیم》بود، در حالی که حکمت خالده سنتمداران، فروکاستن جدید به سنت قدیمی است که، به صورتی که به عنوان تجدد ستیزی عرضه میشود، جز در ایدئولوژی آنان وجود نداشته است …🔶 همچنان که کوشش برای تفسیر برادرکشی هابیل و قابیل، به عنوان نخستین صورت پیکار طبقاتی، نفهمیدن معنای نظام سنت و جهل به مبانی پیکار طبقاتی است …🔶 سنتمدار و تفسیر ایدئولوژیکی نظام سنت، دو صورت متفاوت تصفیه حساب با سنت است. بنابراین: 🔻🔻🔻🔻. 🔶 ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۱۱ ۱۳۹۷/۰۲/۲۱ 🔶 پانوشت: لازمه نقد دکتر سیدجواد طباطبایی.. ✍ 💠 ما پیش از این نوشتیم که فهم تاملی درباره ایران بدون تبیین مختصات ایدئالیسم آلمانی ناقص باقی میماند. اینکه دکتر سیدجواد طباطبایی هگل را میشناسد گفتهای از سر بازیچه نیست.. 🔷 وانگهی من فقط مایل هستم که به استدلالهای ابتدایی هگل، در فلسفه تاریخ او اشاره کنم، تا مخاطب دریابد که سیدجواد طباطبایی برای نوشتن این تاریخ پایهای تا کدامین قسمت از اعماق ایدئالیسم آلمانی نفوذ کرده است. آنگاه با اجتهاد در آن و کتاب تاملی درباره ایران تازه متوجه میشود که ماجرا از چه قرار است؟!. 🔶 هرچند در این مختصر نمیتوان همه وجوه بحث هگل را وارد کرد اما برای مخاطبی که دستکم یک بار کتاب تاملی درباره ایران را مطالعه کرده باشد روشن خواهد شد که طباطبایی به کدامین قسمت از مختصات ایدئالیسم آلمانی و به خصوص هگل نظر دارد. هگل درباره نقد انواع تاریخنویسی، مینویسد که من سه شیوه تاریخنویسی میشناسم:. 🔷 Ursprüngliche Geschichte …🔶 Reflektiere Geschichte …🔶 und Philosophische …🔶 تاریخ نویسی نوع یک، همان تاریخ نویسی دست اول یا نوعی از تاریخنویسی است که مورخ خود در وقایع حضور دارد و آنها را برجسته میکند …🔶 تاریخن ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۵۲ ۱۳۹۷/۰۲/۲۱ 📍 تز شماره شانزدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 تاریخنویسی ایرانی ایران، به عنوان 《مشکل》اگر بخواهد، تنها، رشتهای در نظام دانشهای غربی نباشد، موضوع آن باید تبیین این 《انقلاب》در ناحیههایی از نظام اندیشیدن ایرانی باشد …🔷 تدوین تاریخ وقایع، شاهان، سلسلهها، جنگها و … که تا کنون تنها صورت تاریخنویسی بوده است، با بخشهایی از نظام سنت قدمایی اعتبار خود را از دست داده است …🔷 بدیهی است که میتوان تاریخ وقایع و نیز در قلمرو اندیشه، تاریخ دگرگونیهای نظام سنت قدمایی را نوشت، اما تاریخنویسی 《پایهای》ایران، زمانی میتواند آغاز شود که نخست، منطق 《انقلاب》در ناحیههایی از نظام اندیشیدن تدوین شده باشد …🔷 منطق این 《انقلاب》که در دوران جدید تاریخ ایران در ناحیههایی از اندیشیدن ایرانی روی داده است_چنانکه به برخی وجوه آن در تبریز و حکومتقانون اشاره کردهام و در جلد سوم «تاملی درباره ایران» وجوه دیگر آن را بررسی خواهم کرد_باید پرتویی بر نظام سنت قدمایی بیاندازد و زوایای ناشناخته آن را روشن کند …🔶 این تبیین به لحاظ روشی، منطق جدید را اصل توضیح قرار میدهد و بدینسان، ناحیههایی از سنت قدیم را جدید میداند و از این رو سنت سنتی وجود ندارد.. 🔶 آن ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۰۱ ۱۳۹۷/۰۲/۲۰ 🔶 تز شماره پانزدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 از صد و پنجاه سال پیش، در دورههایی با تکیه بر این وجوه 《جدید در قدیم》ایرانیان تجربههایی در تجددخواهی کردهاند که برخی از آن تجربهها از اهمیت ویژهای برخوردار هستند …🔶 از مشروطیت 《ایرانی》تا شعر نیمایی و کوشش برای تدوین معیارهای موسیقی ملی در مکتب صبا و … پدیدارهایی ملی و جدید هستند، به این معنا که تنها مردمانی که از دیرباز در جامعهای پایدار به ملت تبدیل شده بودند، میتوانستند چنین گامهایی بردارند.. 🔶 چنین گامهای بلندی به سوی، در کشوری فراهم آمده از قبایل و جامعهای کوتاه مدت ممکن نمیشد، همچنان که در کشورهای همجوار ایران تا کنون ممکن نشده است …🔶 همه پدیدارهای فرهنگی جدید ایران، قرینههایی هستند بر اینکه جامعه دراز مدت شالوده استواری برای دولتهای کوتاه مدت فراهم آورد، اما پدیدارهای فرهنگی پایدار را 《ملی》آفریده است …🔶 تبیین شرایط امکان این پدیدارها، که به نوعی میبایست از پیآمدهای 《انقلاب》در ناحیههایی از نظام اندیشیدن بوده باشد ممکن نخواهد شد، اگر نتوان ایران را به عنوان 《موضوع》تحلیل 《مشکل ایران》** سامان داد.. 🔶 اینکه سرنوشت این نوآوریها چه بوده است، موضوع بحث کنونی من [=د ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۰۵ ۱۳۹۷/۰۲/۱۹ 🔶 تز شماره چهاردهم درباره ایران.. 💠 حتما بخوانید و منتشر کنید ….. ✍ دکتر 🔶 در تاریخ و تاریخ فرهنگ ایران پیش از آغاز دوران جدید پیوسته وجوه جدیدی وجود داشته است.. 🔶 تجربههای ایرانیان در صد و پنجاه سال اخیر، در تجددخواهی، همچون گامهایی برای بازیابی این نقطههای قوت بوده است. درباره اهمیت دریافت ایرانیان از 《ت》، 《》و 《وحدت در کثرت ممالک محروسه ایران》 پیشتر اشارههایی آوردم، و در فصل سوم بار دیگر نیز توضیحی خواهم آورد …🔶 از تبدیل شرع به مجموعه قانونهای جدید، با پیروزی جنبش مشروطهخواهی مردم ایران، تجربههایی در نوشتن نثر، از راه ترجمه داستانهای اروپایی، تجربههایی در نمایشنامهنویسی و … تا تکوین شعر فارسی جدید و تحولی که با کلنل علینقیوزیری و به ویژه مکتب ابوالحسن صبا، تا آغاز دهه پنجاه شمسی در موسیقی ملی ایران صورت گرفت، همه وجوهی از آن 《جدید در قدیم》تاریخ ایرانزمین است …🔶 پس از دهه چهل شمسی آنچه زیر لوای 《آنچه خود داشت》، 《بازگشت به خویشتن》و … صورت گرفت، تصفیه حساب با این وجوه 《جدید در قدیم》بود.. 🔶 یکی از نتایج پرداختن به بحث جدال قدیم و جدید، کوشش برای تمیز میان اجتهادهای بر مبنای آن وجوه《جدید در قدیم》و بازگشت به قدما در صورت نوعی از تجددخواهی ملی است ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۰۱:۰۶ ۱۳۹۷/۰۲/۱۸ 🌐 تبیین نسبت قدرت و فرد.. ✍ سیامک سپهرنیا 🔶 در ایران آنچه مانع تبیین نسبت قدرت و فرد است، مشکل خودآگاهی، «خدایگان» و «بنده» ایرانی است. یعنی «خدایگان» ایرانی از اوان تجلی بیرونی خود، آگاهی از خود نداشته است …🔶 وانگهی، حامل قدرت در ایران به این دلیل که از خود، آگاهی نداشته-یعنی چیستی قدرت را نمیدانسته است- همواره در قامت ارباب، غیر را نفی کرده است.. 💠 اینکه هگل میگوید: 《در ایران یک نفر آزاد است》، درست به همین معنی است که حامل قدرت در مقام نفی غیر، آزاد است. ولی نکتۀ مهم، مرادی است که به طور مستتر هگل از آزادی یک نفر آن را لحاظ میکند. منظور هگل از آزادی یک نفر، آزادی فلسفی و مدرن نیست، بلکه صورت حیوانی آزادی است_آزادی که بدون آگاهی از غیر آزاد است_.. 💠 محل تحریر نزاع و چرایی عدم گذار به تجدد درست در این مکان است. روح حاکم بر تجدد تکثر و تنش است، تکثر و تنش به این معنا که تجدد سعی بر آن دارد که تنش واقع میان «خدایگان» و «بنده» را بدون نفی هیچکدام از طرفین پیکار، مبدل به وحدت کند.. 🔶 زمانی صورت مدرن میتواند به خود بگیرد که خدایگان، -بنده- را موضوع آگاهی خود قرار دهد تا بدین طریق بتواند از خود آگاهی پیدا کند و به خودآگاهی برس ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۵۲ ۱۳۹۷/۰۲/۱۶ 💎 خاستگاه خوبیها و بدیها.. ✍ امام محمد غزالی 💠 حتمابخوانید …🔶 دکترسیدجواد طباطبایی در فصل پایانی کتاب خواجه نظام، گفتار در تداوم فرهنگی ایران با نقل فقرهای از غزالی، نشان میدهد که او، با وارد کردن مفرداتی از آنچه که در سیاستنامهها درباره فر ایزدی آمده است، با بازپرداخت ایرانشهری، پادشاه را خاستگاه همه خوبیها و بدیها میداند و مینویسد:. 🔶《پس بباید دانستن که آبادانی و ویرانی جهان، از پادشاهان است که اگر پادشاه عادل بود، جهان آبادان بود و، ایمن بود، چنانکه به وقت اردشیر و افریدون و بهرامگور و کسری انوشیروان بود، و چون پادشاه ستمگر بود، جهان ویران شود، چنانکه به وقت ضحاک و افراسیاب و یزدگرد و مانند ایشان》 (غزالی، نصیحهالملوک، ۸۳، و طباطبایی، خواجهنظامالملکطوسی، ۱۷۶). …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۳۲ ۱۳۹۷/۰۲/۱۶ 🔶 تز شماره دوازدهم.. ✍ دکتر سیدجواد طباطبایی 🔶 این مقولات تاریخی، برخی از خلاف آمد عادتهای تاریخ ایران است، اگرچه هنوز توان تبیین آنها را نداریم. تاریخنویسی ناسیونالیستی، که جز تجلیل ایران خیالی، به عنوان قرینه 《شرقآرمانی》ادوارد سعید، هدفی را دنبال نمیکند، و تاریخنویسی 《کلنگستانی》و نیز وجوه گوناگون تاریخنویسیهای ضد ناسیونالیستی، دو روی سکه بیوطنی هستند.. 🔷 ایران، موضوع ایران به عنوان 《مشکل》، نه ایران ناسیونالیستی است نه ایران 《کلنگستان》. موضوع تاریخ ایران واقعی، تبیین حقیقت بغرنج ایران و مفهوم آبستن آن است …🔶 تاریخنویسی جدید ایران باید این حقیقت بغرنج و این مفهوم آبستن را موضوع خود قرار دهد. از این دیدگاه، به رغم اینکه تاریخهای بسیاری برای ایران و فرهنگ آن نوشتهاند، اما هنوز 《تاریخ و تاریخنویسی ایرانی》امری عدمی است.. 💎 تاملی درباره ایران/ جلدیکم/ ای بر نظریه انحطاط ایران/ صفحه ۵۸ و ۵۹.. 💠 از ایران باید دفاع کرد چه به ننگ و چه به نام (دکتر سیدجوادطباطبایی) …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۷:۲۷ ۱۳۹۷/۰۲/۱۴ 💎 شاه آرمانی دارای فره ایزدی.. 💠 بسیار مهم و کلیدی🔻🔻🔻 🔶 شاه آرمانی در ایران دارای 《فره ایزدی》است و گاهی حتی پیش از تولد هم فره ایزدی را مییابد.. 🔶 با به وجود آمدن 《》دارای فره ایزدی همه امور کشور دستخوش دگرگونی بنیادین، یا به گفته حکیم فردوسی《دگرگونهتر》میشود و بد، جای خود را به خوبی میدهد. زیرا ر خاستگاه و سرچشمه بخت و خوبی و زیبایی و سایه آن همچون سایه همای خجسته و فرخنده است.. 🔶 این دگرگونی فقط به کشورداری و فرمانروایی مربوط نمیشود بلکه حتی در قلمرو امور طبیعی دگرگونیهای بنیادینی صورت میگیرد. و از این حیث شاه آرمانی در اندیشه ایرانشهری، مانند رئیس اول مدینه فارابی، 《همچون پروردگار بر روی زمین》عمل میکند و از برکت وجود او همهجا آبادان و زمین به کام مردمان میشود.. 🔶 میتوان از تحلیل دکتر جواد طباطبایی در این فقره مفهوم مخالفی در عین موافقت استنتاج کرد که بر اساس آن هر فرمانروایی شاه نیست. وانگهی، اگر که او فره نداشته باشد با توجه به فقره فوق از او جز خرابی و و ویرانی و عدم کام بردن مردمان از زمین و زمان نتیجه نمیشود. به عنوان مثال در بیتهای زیر که از شاهنامه حکیم فردوسی برگزیده شده است این معنا را به خوبی از نظر بازپرداختاندی ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۵۳ ۱۳۹۷/۰۲/۱۳ 🔶 شانیت واژه «استاد» 🔶 واژه «استاد» دارای شأنیتی است که بهتر است در برابر این فضای مبتذل ضد فلسفه، از آن شأنیت محافظت به عمل آوریم.. 🔶 وانگهی در سدههای میانۀ اروپا، واژه «استاد» «وفقط» در مورد به کار میرفت و در سدههای میانۀ متأخر به دلیل شأن، در حق او نیز به کار گرفته شد.. 🔶 این واژه که روزانه و [ناآگاهانه] در باب بسیاری از افراد به کار گرفته میشود دقیقهای است که عدم توجه به آن در این فضای مبتذل ضدفلسفه و انحطاط اندیشه، ما را از چاله خیال به چاه توهم سوق میدهد.. 🔷 از گفت و گویی. ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۶:۰۶ ۱۳۹۷/۰۲/۱۳ ⭕️ نقدی کوتاه بر ترجمه فلسفه تاریخ هگل.. ✍ بهروززواریان 💠 چنانکه پیش از این هم اشاره کردیم، ترجمه ابراهیم ملک اسماعیلی از درسگفتارهای فلسفه تاریخ هگل، بسیار مغلوط و مشوش است. من بدون این که بخواهم وارد حاشیه و جزئیات شوم، فقط نمونهای کوچک از این برگردان مغلوط را میآورم. هگل در مقدمه فلسفه تاریخ خود و از باب طرح موضوع مینویسد:. 🔶 Der Gegenstand dieser Vorlesung ist die Philosophische Weltgeschichte, das heißt, es sind nicht allgemeine Reflexionen über dieselbe, welche wir aus ihr gezogen hätten und aus ihrem Inhalte als dem Beispiele erläutern wollten, sondern es ist die Weltgeschichte selbst*. در این فقره تمام سخن هگل ناظر بر این است که فلسفه تاریخ او نه معطوف به صرف روایت و نه انعکاس و بازتابهای این تاریخ جهان است، بلکه تمام این درسگفتار، ناظر بر خود 《تاریخ جهان》 است.. 💠 ملک اسماعیلی اگر مترجمی تیزبین بود پس از ترجمه این فقره، به پاورقی خود هگل مراجعه میکرد. وانگهی هگل پس از پایان عبارت …sondern es به پاورقی ارجاع میدهد و مینویسد:. 🔶 Ich kann kein kompendium dabei zugrunde legen: in meinen 《Grundlinien Philosophie des rechts $۳۴۱ ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۳:۴۹ ۱۳۹۷/۰۲/۱۲ 🔶 اهمیت نهاد وزارت.. ✍ خواجهنظامالملک طوسی 🔷 حتما بخوانید …💠 هرگاه که مجهولان و بیاصلان و بیفضلان را عمل فرمایند [افزوده از ما: یعنی کاری به آنان بسپارند] و معروفان و فاضلان و اصیلان را معطل بگذارند و یکی را پنج شغل فرمایند و یکی را حتی یک عمل نفرمایند، دلیل بر نادانی و بیکفایتی وزیر باشد.. 🔶 پس اگر وزیر، کافی و دانا نباشد علامت آن است که زوال ملک و دولت و فساد کار پادشاه میطلبد و بدترین دشمنان است. از آن جهت که چون ده عمل را به یک نفر میسپارند، و نه مرد را حتی یک عمل نمیسپارند، در آن مملکت مردمان معطل و محروم بیش از آن باشند که مردم با عمل، و چون چنین باشد🔻🔻🔻🔻. 🔶 این بیکاران هم کاری میکنند (سیاستنامه، خواجه نظام، ۲۲۳) …🔶 نقل از دکتر سیدجوادطباطبایی؛ خواجهنظام الملکطوسی، گفتار در تداوم فرهنگی ایران. …💠 از ایران باید دفاع کرد چه به ننگ و چه به نام (دکتر سیدجوادطباطبایی) …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۹:۵۸ ۱۳۹۷/۰۲/۱۱ 💠 ناصرالدین شاه قاجار در حالی که مردم در فقر و فلاکت دست و پا میزدند به دو چیز میاندیشید: ۱) گرد کردن مال مردم و ۲) گرد کردن سب «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۲:۱۳ ۱۳۹۷/۰۲/۱۱ 💎 تز شماره دوازدهم.. ✍ دکتر.. 🔷 حتما بخوانید و منتشر کنید [بسیارمهم] 🔶 ایران به عنوان مشکل ناظر بر فهم وضع پیچیده ایران و بازسازی آن به عنوان 《موضوع تامل نظری》در ظرف ذهن است. اگر اشارههای این 《درآمد》، بهرهای از حقیقت داشته باشد باید گفت که این ایران واقعیتی پیچیده است و توضیح آن نیز از مجرای شرح 《مسائل》 آن ممکن نیست:. 🔶 قرون وسطای ایران به دنبال نوزایش آن آمده است نه برعکس؛ تشکیل دولت《ملی》آن، همزمان با تکوین ملت ممکن نشده است؛ تداوم تاریخی این کشور و ملت آن از پیآمدهای تکوین دولت ملی آن نیست، بلکه ملت ایران دولتهای 《خود》را تا زمانی نگاه داشته است که در خدمت حفظ سرزمینی و هویت ایرانی بودهاند، اهداف 《ملی》هویت ایرانی را پیش برده و تمدن و فرهنگ مردمان آن را به سرزمینهای دوردست برده و آنها را پراکندهاند؛. 🔷 در دورهای از تاریخ ایران، ایرانیان از اندیشیدن نظری بازایستادند، اما نوعی از اندیشیدن در ادب ایران ممکن شده است …🔷 این ادب ایرانی در زبانهای گوناگونی که اقوام ایرانی به آن زبانها سخن میگویند جاری است و 《ما》یعنی همه ایرانیان، حتی آنجا که زبان یکدیگر را درنمییابیم، همدیگر را میفهمیم_جای شگفتی نیست که این معنا یکی از زیباترین مضمونهای ادب ا ... «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۳:۳۱ ۱۳۹۷/۰۲/۰۹ 💠 حکم اخراج دکتر صادق سجادی!!.. 💠 جرم: نقد ریاست مرکز دایرهالمعارف اسلامی! «تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۰:۴۳ ۱۳۹۷/۰۲/۰۹ 🔶 هگل را از کجا آغاز کنیم؟!.. 💠 Nur für uns (فقط برای ما) 🔶 پس از چندین ماه تامل و مطالعه بیوقفه درباره مدخل ورودی فلسفه هگل، چند روز پیش بر من مبرهن شد که مجرای ورودی به فلسفه هگل، فلسفه تاریخ او است. من برای این گفته خودم دلیل محکمی دارم …🔶 به نظر میرسد که فلسفه تاریخ هگل، دقیقا همان نقطهای است که ما میتوانیم تا حدودی به هگل نزدیک شویم. اما چگونه؟. 🔶 من همواره فلسفه هگل را به دریای ژرفی تشبیه کردهام که تا حدودی میتوان به آن نزدیک شد. هنگامیکه نزدیک به ساحل میشویم، یا خطر میکنیم و تنمان را به آب میزنیم یا اینکه میایستیم و از دور به دریا نگاه میکنیم.. 🔶 وانگهی، فرق است میان نگاهکردن و دیدن؛ کسی که میخواهد تفکر ژرف هگل را دریابد و تن خود را به دریای تفکر او بزند، اگر شنا نداند در همان ساحل غرق میشود و جان میسپارد و دریا جسد او را پس میدهد.. 🔶 از این روی من با تامل دریافتم که فلسفه 《تاریخ هگل》 دقیقا همان ساحلی است که میتوانم تا حدودی وارد آن شوم و سرم را در ساحل به زیر آب فرو ببرم. همچنین بر این مسئله واقف هستم که هیچ اطمینانی وجود ندارد که در ساحل هم خطر ما را تهدید نکند، اما دستکم هنگامی که نفسمان بند آمد میتوانیم سرما ... ‹ 8 9 10 11 12 13 14 ›
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۴:۴۰ ۱۳۹۷/۰۲/۲۸ 📍 تز شماره نوزدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 از نیمههای دهه چهل خورشیدی، تصفیه حساب با بخشهایی از نمودهای فرهنگی جدید ایران، که بر پایه عناصری از جدید در قدیم بسط یافته بود شتابی بیسابقه پیدا کرد …🔷 تفسیر ایدئولوژیکی ناحیههایی از نظام سنت، در صورت 《اخبار دیو و پری و غول بیابان و کوه و دریا》جانشین فهم مبتنی بر آگاهی ملی و بسط جدید آن «جدیدهای در قدیم» شد.. 🔷 این تفسیر ایدئولوژیکی، در ظاهر جدید، همان سخن 《باطل ممتنع》برای تصفیه حساب با یک سده و نیم دگرگونی برای ایجاد نظام نوآئین بود که با پایان دوره گذار، ایران را در آستانه دوران جدید قرار داده بود.. 🔶 در فاصله دهههای آغاز اصلاحات در دارالسلطنه، تا پیروزی جنبش مشروطهخواهی مردم ایران، و از تاسیس مشروطیت تا تجربههای نوآئین نیمه نخست دهه چهل خورشیدی، کوششهایی برای بسط عناصری از «جدید در قدیم» ایران ممکن شد که همچون شالودهای برای نوزایی ایران بود.. 🔷 با تفسیر ایدئولوژیکی ناحیههایی از نظام سنت، مانعی در برابر مسیر نوخواهی ایجاد شد و به نوعی هزیمت در سپاه این نوزایی افتاد.. 🔷 از این جهت، نقادی این تفسیر ایدئولوژیک نظام سنت باید راه را بر بازگشت دوبارهای برای بازگشت به عناصر ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۰۹:۲۹ ۱۳۹۷/۰۲/۲۵ 💠 دریغ است ایران که ویران شود/ کنام پلنگان و شیران شود …🔶 بیست و پنجم اردیبهشت ماه، روز پاسداشت 《زبان فارسی》 و بزرگداشت 《حکیم اب 🔶
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۳۵ ۱۳۹۷/۰۲/۲۴ 🔶 تز شماره هژدهم درباره ایران.. ✍ دکتر سیدجواد طباطبایی 💠 《تاریخ پایهای بیهقی》، به خلاف تاریخنویسی ایدئولوژیکی و تاریخگریزی سنتمداری، ناظر بر 《تاریخ بیداری》به عنوان تاریخ و بسط آگاهییابی 《ملی》است.. 💠 برعکس، سنتمداری و تفسیر ایدئولوژیکی، به رغم اختلافهای اساسی که میان آن دو وجود دارد، به تعبیر بیهقی که در فصل دیگری خواهم آورد، 《هنگامه میسازند》، سخن 《باطل ممتنع》و داستانهایی از 《خرافات》میگویند《تا خواب آرد نادانان را چون شب بر ایشان خوانند》 …🔶 مهمترین قرینهای که میتوان بر وحدت دو امر متضاد آورد این است که تاریخ سنت، از دیدگاه سنت، همچنانکه تفسیر ایدئولوژیکی مفرداتی از نظام سنت قدمایی، به ضرورت مبتنی بر نوعی سنتمداری و مندرج در تحت انواع بازگشت به خویشتنی است که مقصد آن بازگشت، به تعبیر بیهقی، 《اخبار دیو و پری و غول بیابان و کوه و دریا》ست.. 🔶 مهم نیست که سنتمداری آگاهی را در بازگشت به سنت، که مکان آن را نیز ایدئولوژی ** او تعیین میکند، تفسیر ایدئولوژیکی سنت، با تفسیر به رای مفرداتی از نظام سنت، آگاهی کاذب جدید را عین علم قدیممیداند؛ جایی که این هر دو روش به هم میرسند، لامکان 《باطل ممتنع》است تا باز، به تعبیر بیهقی، 《حالها با ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۰۹ ۱۳۹۷/۰۲/۲۳ 💠 نقاشیای از تصویر گئورگ ویلهلم فردریش هگل، فیلسوف آلمانی، که در سن ۲۱ سالگی از او کشیده شده بود جالب توجه است که هگل در این سن خطاب میشد!
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۴۳ ۱۳۹۷/۰۲/۲۲ 🔶 تز شماره هفدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 تدوین تاریخ نظام سنت قدمایی، اگر نتواند بسط جدید نظام سنت قدمایی را به عنوان سنت جدید توضیح دهد، دو خطر میتواند داشته باشد:. 🔶 خطر دوگانه نادرست خواندن نص قدیم بر دو مبنای قدیم و جدید …🔶 چنانکه در مکتب تبریز توضیح دادهام، حسین نصر سنت مدار برای اینکه بتواند برای سنتمداری خود جعل تاریخ کند، 《جاویدان خرد》ابوعلی مسکویه رازی را به حکمت خالده سنتمداران جدید اروپایی خلط کرده است …🔶 او از این حیث مرتکب اشتباه شده است که سنتمداری به ضرورت مبتنی بر فهم سنت نیست، بلکه در موارد بسیاری، سنتمداری، به عنوان ایدئولوژی ستیز، جهل به سنت نیز هست.. 🔶 دریافت مسکویه رازی از《جاویدان خرد》مصداق 《جدید در قدیم》بود، در حالی که حکمت خالده سنتمداران، فروکاستن جدید به سنت قدیمی است که، به صورتی که به عنوان تجدد ستیزی عرضه میشود، جز در ایدئولوژی آنان وجود نداشته است …🔶 همچنان که کوشش برای تفسیر برادرکشی هابیل و قابیل، به عنوان نخستین صورت پیکار طبقاتی، نفهمیدن معنای نظام سنت و جهل به مبانی پیکار طبقاتی است …🔶 سنتمدار و تفسیر ایدئولوژیکی نظام سنت، دو صورت متفاوت تصفیه حساب با سنت است. بنابراین: 🔻🔻🔻🔻. 🔶 ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۱۱ ۱۳۹۷/۰۲/۲۱ 🔶 پانوشت: لازمه نقد دکتر سیدجواد طباطبایی.. ✍ 💠 ما پیش از این نوشتیم که فهم تاملی درباره ایران بدون تبیین مختصات ایدئالیسم آلمانی ناقص باقی میماند. اینکه دکتر سیدجواد طباطبایی هگل را میشناسد گفتهای از سر بازیچه نیست.. 🔷 وانگهی من فقط مایل هستم که به استدلالهای ابتدایی هگل، در فلسفه تاریخ او اشاره کنم، تا مخاطب دریابد که سیدجواد طباطبایی برای نوشتن این تاریخ پایهای تا کدامین قسمت از اعماق ایدئالیسم آلمانی نفوذ کرده است. آنگاه با اجتهاد در آن و کتاب تاملی درباره ایران تازه متوجه میشود که ماجرا از چه قرار است؟!. 🔶 هرچند در این مختصر نمیتوان همه وجوه بحث هگل را وارد کرد اما برای مخاطبی که دستکم یک بار کتاب تاملی درباره ایران را مطالعه کرده باشد روشن خواهد شد که طباطبایی به کدامین قسمت از مختصات ایدئالیسم آلمانی و به خصوص هگل نظر دارد. هگل درباره نقد انواع تاریخنویسی، مینویسد که من سه شیوه تاریخنویسی میشناسم:. 🔷 Ursprüngliche Geschichte …🔶 Reflektiere Geschichte …🔶 und Philosophische …🔶 تاریخ نویسی نوع یک، همان تاریخ نویسی دست اول یا نوعی از تاریخنویسی است که مورخ خود در وقایع حضور دارد و آنها را برجسته میکند …🔶 تاریخن ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۵۲ ۱۳۹۷/۰۲/۲۱ 📍 تز شماره شانزدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 تاریخنویسی ایرانی ایران، به عنوان 《مشکل》اگر بخواهد، تنها، رشتهای در نظام دانشهای غربی نباشد، موضوع آن باید تبیین این 《انقلاب》در ناحیههایی از نظام اندیشیدن ایرانی باشد …🔷 تدوین تاریخ وقایع، شاهان، سلسلهها، جنگها و … که تا کنون تنها صورت تاریخنویسی بوده است، با بخشهایی از نظام سنت قدمایی اعتبار خود را از دست داده است …🔷 بدیهی است که میتوان تاریخ وقایع و نیز در قلمرو اندیشه، تاریخ دگرگونیهای نظام سنت قدمایی را نوشت، اما تاریخنویسی 《پایهای》ایران، زمانی میتواند آغاز شود که نخست، منطق 《انقلاب》در ناحیههایی از نظام اندیشیدن تدوین شده باشد …🔷 منطق این 《انقلاب》که در دوران جدید تاریخ ایران در ناحیههایی از اندیشیدن ایرانی روی داده است_چنانکه به برخی وجوه آن در تبریز و حکومتقانون اشاره کردهام و در جلد سوم «تاملی درباره ایران» وجوه دیگر آن را بررسی خواهم کرد_باید پرتویی بر نظام سنت قدمایی بیاندازد و زوایای ناشناخته آن را روشن کند …🔶 این تبیین به لحاظ روشی، منطق جدید را اصل توضیح قرار میدهد و بدینسان، ناحیههایی از سنت قدیم را جدید میداند و از این رو سنت سنتی وجود ندارد.. 🔶 آن ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۰۱ ۱۳۹۷/۰۲/۲۰ 🔶 تز شماره پانزدهم درباره ایران.. ✍ دکتر 🔷 از صد و پنجاه سال پیش، در دورههایی با تکیه بر این وجوه 《جدید در قدیم》ایرانیان تجربههایی در تجددخواهی کردهاند که برخی از آن تجربهها از اهمیت ویژهای برخوردار هستند …🔶 از مشروطیت 《ایرانی》تا شعر نیمایی و کوشش برای تدوین معیارهای موسیقی ملی در مکتب صبا و … پدیدارهایی ملی و جدید هستند، به این معنا که تنها مردمانی که از دیرباز در جامعهای پایدار به ملت تبدیل شده بودند، میتوانستند چنین گامهایی بردارند.. 🔶 چنین گامهای بلندی به سوی، در کشوری فراهم آمده از قبایل و جامعهای کوتاه مدت ممکن نمیشد، همچنان که در کشورهای همجوار ایران تا کنون ممکن نشده است …🔶 همه پدیدارهای فرهنگی جدید ایران، قرینههایی هستند بر اینکه جامعه دراز مدت شالوده استواری برای دولتهای کوتاه مدت فراهم آورد، اما پدیدارهای فرهنگی پایدار را 《ملی》آفریده است …🔶 تبیین شرایط امکان این پدیدارها، که به نوعی میبایست از پیآمدهای 《انقلاب》در ناحیههایی از نظام اندیشیدن بوده باشد ممکن نخواهد شد، اگر نتوان ایران را به عنوان 《موضوع》تحلیل 《مشکل ایران》** سامان داد.. 🔶 اینکه سرنوشت این نوآوریها چه بوده است، موضوع بحث کنونی من [=د ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۰۵ ۱۳۹۷/۰۲/۱۹ 🔶 تز شماره چهاردهم درباره ایران.. 💠 حتما بخوانید و منتشر کنید ….. ✍ دکتر 🔶 در تاریخ و تاریخ فرهنگ ایران پیش از آغاز دوران جدید پیوسته وجوه جدیدی وجود داشته است.. 🔶 تجربههای ایرانیان در صد و پنجاه سال اخیر، در تجددخواهی، همچون گامهایی برای بازیابی این نقطههای قوت بوده است. درباره اهمیت دریافت ایرانیان از 《ت》، 《》و 《وحدت در کثرت ممالک محروسه ایران》 پیشتر اشارههایی آوردم، و در فصل سوم بار دیگر نیز توضیحی خواهم آورد …🔶 از تبدیل شرع به مجموعه قانونهای جدید، با پیروزی جنبش مشروطهخواهی مردم ایران، تجربههایی در نوشتن نثر، از راه ترجمه داستانهای اروپایی، تجربههایی در نمایشنامهنویسی و … تا تکوین شعر فارسی جدید و تحولی که با کلنل علینقیوزیری و به ویژه مکتب ابوالحسن صبا، تا آغاز دهه پنجاه شمسی در موسیقی ملی ایران صورت گرفت، همه وجوهی از آن 《جدید در قدیم》تاریخ ایرانزمین است …🔶 پس از دهه چهل شمسی آنچه زیر لوای 《آنچه خود داشت》، 《بازگشت به خویشتن》و … صورت گرفت، تصفیه حساب با این وجوه 《جدید در قدیم》بود.. 🔶 یکی از نتایج پرداختن به بحث جدال قدیم و جدید، کوشش برای تمیز میان اجتهادهای بر مبنای آن وجوه《جدید در قدیم》و بازگشت به قدما در صورت نوعی از تجددخواهی ملی است ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۰۱:۰۶ ۱۳۹۷/۰۲/۱۸ 🌐 تبیین نسبت قدرت و فرد.. ✍ سیامک سپهرنیا 🔶 در ایران آنچه مانع تبیین نسبت قدرت و فرد است، مشکل خودآگاهی، «خدایگان» و «بنده» ایرانی است. یعنی «خدایگان» ایرانی از اوان تجلی بیرونی خود، آگاهی از خود نداشته است …🔶 وانگهی، حامل قدرت در ایران به این دلیل که از خود، آگاهی نداشته-یعنی چیستی قدرت را نمیدانسته است- همواره در قامت ارباب، غیر را نفی کرده است.. 💠 اینکه هگل میگوید: 《در ایران یک نفر آزاد است》، درست به همین معنی است که حامل قدرت در مقام نفی غیر، آزاد است. ولی نکتۀ مهم، مرادی است که به طور مستتر هگل از آزادی یک نفر آن را لحاظ میکند. منظور هگل از آزادی یک نفر، آزادی فلسفی و مدرن نیست، بلکه صورت حیوانی آزادی است_آزادی که بدون آگاهی از غیر آزاد است_.. 💠 محل تحریر نزاع و چرایی عدم گذار به تجدد درست در این مکان است. روح حاکم بر تجدد تکثر و تنش است، تکثر و تنش به این معنا که تجدد سعی بر آن دارد که تنش واقع میان «خدایگان» و «بنده» را بدون نفی هیچکدام از طرفین پیکار، مبدل به وحدت کند.. 🔶 زمانی صورت مدرن میتواند به خود بگیرد که خدایگان، -بنده- را موضوع آگاهی خود قرار دهد تا بدین طریق بتواند از خود آگاهی پیدا کند و به خودآگاهی برس ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۲:۵۲ ۱۳۹۷/۰۲/۱۶ 💎 خاستگاه خوبیها و بدیها.. ✍ امام محمد غزالی 💠 حتمابخوانید …🔶 دکترسیدجواد طباطبایی در فصل پایانی کتاب خواجه نظام، گفتار در تداوم فرهنگی ایران با نقل فقرهای از غزالی، نشان میدهد که او، با وارد کردن مفرداتی از آنچه که در سیاستنامهها درباره فر ایزدی آمده است، با بازپرداخت ایرانشهری، پادشاه را خاستگاه همه خوبیها و بدیها میداند و مینویسد:. 🔶《پس بباید دانستن که آبادانی و ویرانی جهان، از پادشاهان است که اگر پادشاه عادل بود، جهان آبادان بود و، ایمن بود، چنانکه به وقت اردشیر و افریدون و بهرامگور و کسری انوشیروان بود، و چون پادشاه ستمگر بود، جهان ویران شود، چنانکه به وقت ضحاک و افراسیاب و یزدگرد و مانند ایشان》 (غزالی، نصیحهالملوک، ۸۳، و طباطبایی، خواجهنظامالملکطوسی، ۱۷۶). …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۳۲ ۱۳۹۷/۰۲/۱۶ 🔶 تز شماره دوازدهم.. ✍ دکتر سیدجواد طباطبایی 🔶 این مقولات تاریخی، برخی از خلاف آمد عادتهای تاریخ ایران است، اگرچه هنوز توان تبیین آنها را نداریم. تاریخنویسی ناسیونالیستی، که جز تجلیل ایران خیالی، به عنوان قرینه 《شرقآرمانی》ادوارد سعید، هدفی را دنبال نمیکند، و تاریخنویسی 《کلنگستانی》و نیز وجوه گوناگون تاریخنویسیهای ضد ناسیونالیستی، دو روی سکه بیوطنی هستند.. 🔷 ایران، موضوع ایران به عنوان 《مشکل》، نه ایران ناسیونالیستی است نه ایران 《کلنگستان》. موضوع تاریخ ایران واقعی، تبیین حقیقت بغرنج ایران و مفهوم آبستن آن است …🔶 تاریخنویسی جدید ایران باید این حقیقت بغرنج و این مفهوم آبستن را موضوع خود قرار دهد. از این دیدگاه، به رغم اینکه تاریخهای بسیاری برای ایران و فرهنگ آن نوشتهاند، اما هنوز 《تاریخ و تاریخنویسی ایرانی》امری عدمی است.. 💎 تاملی درباره ایران/ جلدیکم/ ای بر نظریه انحطاط ایران/ صفحه ۵۸ و ۵۹.. 💠 از ایران باید دفاع کرد چه به ننگ و چه به نام (دکتر سیدجوادطباطبایی) …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۷:۲۷ ۱۳۹۷/۰۲/۱۴ 💎 شاه آرمانی دارای فره ایزدی.. 💠 بسیار مهم و کلیدی🔻🔻🔻 🔶 شاه آرمانی در ایران دارای 《فره ایزدی》است و گاهی حتی پیش از تولد هم فره ایزدی را مییابد.. 🔶 با به وجود آمدن 《》دارای فره ایزدی همه امور کشور دستخوش دگرگونی بنیادین، یا به گفته حکیم فردوسی《دگرگونهتر》میشود و بد، جای خود را به خوبی میدهد. زیرا ر خاستگاه و سرچشمه بخت و خوبی و زیبایی و سایه آن همچون سایه همای خجسته و فرخنده است.. 🔶 این دگرگونی فقط به کشورداری و فرمانروایی مربوط نمیشود بلکه حتی در قلمرو امور طبیعی دگرگونیهای بنیادینی صورت میگیرد. و از این حیث شاه آرمانی در اندیشه ایرانشهری، مانند رئیس اول مدینه فارابی، 《همچون پروردگار بر روی زمین》عمل میکند و از برکت وجود او همهجا آبادان و زمین به کام مردمان میشود.. 🔶 میتوان از تحلیل دکتر جواد طباطبایی در این فقره مفهوم مخالفی در عین موافقت استنتاج کرد که بر اساس آن هر فرمانروایی شاه نیست. وانگهی، اگر که او فره نداشته باشد با توجه به فقره فوق از او جز خرابی و و ویرانی و عدم کام بردن مردمان از زمین و زمان نتیجه نمیشود. به عنوان مثال در بیتهای زیر که از شاهنامه حکیم فردوسی برگزیده شده است این معنا را به خوبی از نظر بازپرداختاندی ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۱:۵۳ ۱۳۹۷/۰۲/۱۳ 🔶 شانیت واژه «استاد» 🔶 واژه «استاد» دارای شأنیتی است که بهتر است در برابر این فضای مبتذل ضد فلسفه، از آن شأنیت محافظت به عمل آوریم.. 🔶 وانگهی در سدههای میانۀ اروپا، واژه «استاد» «وفقط» در مورد به کار میرفت و در سدههای میانۀ متأخر به دلیل شأن، در حق او نیز به کار گرفته شد.. 🔶 این واژه که روزانه و [ناآگاهانه] در باب بسیاری از افراد به کار گرفته میشود دقیقهای است که عدم توجه به آن در این فضای مبتذل ضدفلسفه و انحطاط اندیشه، ما را از چاله خیال به چاه توهم سوق میدهد.. 🔷 از گفت و گویی. ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۶:۰۶ ۱۳۹۷/۰۲/۱۳ ⭕️ نقدی کوتاه بر ترجمه فلسفه تاریخ هگل.. ✍ بهروززواریان 💠 چنانکه پیش از این هم اشاره کردیم، ترجمه ابراهیم ملک اسماعیلی از درسگفتارهای فلسفه تاریخ هگل، بسیار مغلوط و مشوش است. من بدون این که بخواهم وارد حاشیه و جزئیات شوم، فقط نمونهای کوچک از این برگردان مغلوط را میآورم. هگل در مقدمه فلسفه تاریخ خود و از باب طرح موضوع مینویسد:. 🔶 Der Gegenstand dieser Vorlesung ist die Philosophische Weltgeschichte, das heißt, es sind nicht allgemeine Reflexionen über dieselbe, welche wir aus ihr gezogen hätten und aus ihrem Inhalte als dem Beispiele erläutern wollten, sondern es ist die Weltgeschichte selbst*. در این فقره تمام سخن هگل ناظر بر این است که فلسفه تاریخ او نه معطوف به صرف روایت و نه انعکاس و بازتابهای این تاریخ جهان است، بلکه تمام این درسگفتار، ناظر بر خود 《تاریخ جهان》 است.. 💠 ملک اسماعیلی اگر مترجمی تیزبین بود پس از ترجمه این فقره، به پاورقی خود هگل مراجعه میکرد. وانگهی هگل پس از پایان عبارت …sondern es به پاورقی ارجاع میدهد و مینویسد:. 🔶 Ich kann kein kompendium dabei zugrunde legen: in meinen 《Grundlinien Philosophie des rechts $۳۴۱ ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۳:۴۹ ۱۳۹۷/۰۲/۱۲ 🔶 اهمیت نهاد وزارت.. ✍ خواجهنظامالملک طوسی 🔷 حتما بخوانید …💠 هرگاه که مجهولان و بیاصلان و بیفضلان را عمل فرمایند [افزوده از ما: یعنی کاری به آنان بسپارند] و معروفان و فاضلان و اصیلان را معطل بگذارند و یکی را پنج شغل فرمایند و یکی را حتی یک عمل نفرمایند، دلیل بر نادانی و بیکفایتی وزیر باشد.. 🔶 پس اگر وزیر، کافی و دانا نباشد علامت آن است که زوال ملک و دولت و فساد کار پادشاه میطلبد و بدترین دشمنان است. از آن جهت که چون ده عمل را به یک نفر میسپارند، و نه مرد را حتی یک عمل نمیسپارند، در آن مملکت مردمان معطل و محروم بیش از آن باشند که مردم با عمل، و چون چنین باشد🔻🔻🔻🔻. 🔶 این بیکاران هم کاری میکنند (سیاستنامه، خواجه نظام، ۲۲۳) …🔶 نقل از دکتر سیدجوادطباطبایی؛ خواجهنظام الملکطوسی، گفتار در تداوم فرهنگی ایران. …💠 از ایران باید دفاع کرد چه به ننگ و چه به نام (دکتر سیدجوادطباطبایی) …💠جاویدان خرد. 💠 تابع قوانین جاری کشور. ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۹:۵۸ ۱۳۹۷/۰۲/۱۱ 💠 ناصرالدین شاه قاجار در حالی که مردم در فقر و فلاکت دست و پا میزدند به دو چیز میاندیشید: ۱) گرد کردن مال مردم و ۲) گرد کردن سب
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۱۲:۱۳ ۱۳۹۷/۰۲/۱۱ 💎 تز شماره دوازدهم.. ✍ دکتر.. 🔷 حتما بخوانید و منتشر کنید [بسیارمهم] 🔶 ایران به عنوان مشکل ناظر بر فهم وضع پیچیده ایران و بازسازی آن به عنوان 《موضوع تامل نظری》در ظرف ذهن است. اگر اشارههای این 《درآمد》، بهرهای از حقیقت داشته باشد باید گفت که این ایران واقعیتی پیچیده است و توضیح آن نیز از مجرای شرح 《مسائل》 آن ممکن نیست:. 🔶 قرون وسطای ایران به دنبال نوزایش آن آمده است نه برعکس؛ تشکیل دولت《ملی》آن، همزمان با تکوین ملت ممکن نشده است؛ تداوم تاریخی این کشور و ملت آن از پیآمدهای تکوین دولت ملی آن نیست، بلکه ملت ایران دولتهای 《خود》را تا زمانی نگاه داشته است که در خدمت حفظ سرزمینی و هویت ایرانی بودهاند، اهداف 《ملی》هویت ایرانی را پیش برده و تمدن و فرهنگ مردمان آن را به سرزمینهای دوردست برده و آنها را پراکندهاند؛. 🔷 در دورهای از تاریخ ایران، ایرانیان از اندیشیدن نظری بازایستادند، اما نوعی از اندیشیدن در ادب ایران ممکن شده است …🔷 این ادب ایرانی در زبانهای گوناگونی که اقوام ایرانی به آن زبانها سخن میگویند جاری است و 《ما》یعنی همه ایرانیان، حتی آنجا که زبان یکدیگر را درنمییابیم، همدیگر را میفهمیم_جای شگفتی نیست که این معنا یکی از زیباترین مضمونهای ادب ا ...
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۳:۳۱ ۱۳۹۷/۰۲/۰۹ 💠 حکم اخراج دکتر صادق سجادی!!.. 💠 جرم: نقد ریاست مرکز دایرهالمعارف اسلامی!
«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی» ۲۰:۴۳ ۱۳۹۷/۰۲/۰۹ 🔶 هگل را از کجا آغاز کنیم؟!.. 💠 Nur für uns (فقط برای ما) 🔶 پس از چندین ماه تامل و مطالعه بیوقفه درباره مدخل ورودی فلسفه هگل، چند روز پیش بر من مبرهن شد که مجرای ورودی به فلسفه هگل، فلسفه تاریخ او است. من برای این گفته خودم دلیل محکمی دارم …🔶 به نظر میرسد که فلسفه تاریخ هگل، دقیقا همان نقطهای است که ما میتوانیم تا حدودی به هگل نزدیک شویم. اما چگونه؟. 🔶 من همواره فلسفه هگل را به دریای ژرفی تشبیه کردهام که تا حدودی میتوان به آن نزدیک شد. هنگامیکه نزدیک به ساحل میشویم، یا خطر میکنیم و تنمان را به آب میزنیم یا اینکه میایستیم و از دور به دریا نگاه میکنیم.. 🔶 وانگهی، فرق است میان نگاهکردن و دیدن؛ کسی که میخواهد تفکر ژرف هگل را دریابد و تن خود را به دریای تفکر او بزند، اگر شنا نداند در همان ساحل غرق میشود و جان میسپارد و دریا جسد او را پس میدهد.. 🔶 از این روی من با تامل دریافتم که فلسفه 《تاریخ هگل》 دقیقا همان ساحلی است که میتوانم تا حدودی وارد آن شوم و سرم را در ساحل به زیر آب فرو ببرم. همچنین بر این مسئله واقف هستم که هیچ اطمینانی وجود ندارد که در ساحل هم خطر ما را تهدید نکند، اما دستکم هنگامی که نفسمان بند آمد میتوانیم سرما ...