«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی»

«تاریخ و فلسفه خِرَدگرایی»

🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علم‌سیاست و علم‌حقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken

💎 رویکرد دکتر جواد طباطبایی به ایران.. ✍ بهروز زواریان

✍ جواد طباطبایی، در درآمد کتاب تأملی درباره ایران، نظریه «حکومت قانون» در ایران صفحه ۱۹، می‌نویسد: «تأملی درباره ایران، به گونه‌ای که در این مجلدات به برخی آن اشاره کرده‌ام، بحثی سیاسی و لاجرم ایدئولوژیکی، یعنی ناظر بر موضع‌گیری در پیکار برای قدرت، نیست، بلکه کوششی برای بحثی درباره ایران، به عنوان موضوع دانشی نوآئین است که به رغم آغاز دوران جدید تاریخ ایران از نزدیک به دو سده پیش، تأسیس آن به تعویق افتاده است» (طباطبایی، ۱۳۹۵، ۱۹).. 💎 به نظر من همین فقره و صراحت در کلام «استاد» نشان می‌دهد_ که منتقدانی که من آن‌ها را جز افرادی سطحی نمی‌بینم، زیرا به جای نقادی در پی این بودند که پروژه را فاشیستی و سلفی و … قلمداد کنند که این خود عین جهل به مبانی است، _ به خوبی پی برده‌اند که برای تخریب یک نظریه باید آن را وارد مناسبات قدرت کنند، و این صراحت البته با قدرت و‌ وضوح نشان می‌دهد که تأملی درباره ایران به معنای دقیق کلمه، نه «ایدئولوژیکی» و نه «موضعی در مناسبات قدرت سیاسی» است.. 💎 اما این فقره را از این جهت آوردم تا نشان دهم که طباطبایی در عین حال هگلی هم نیست و اگرچه این بدیهی است، اما من بای ...

💎 سلطنت مشروطه.. ✍ بهروز زواریان

💎 بر حسب آنچه که از کتاب تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا می‌توان دریافت، نیکولائوس کوزانوس، یکی از اندیشمندان دیگری است که «سلطنت» را بهترین نظام فرمانروایی معرفی می‌کند. این سلطنت، البته «مشروط» به قانون، و ناظر بر مصالح مرسله کسانی است که «پادشاه» را انتخاب می‌کنند.. 💎 وانگهی، حکومت قانون، چنانکه از رساله سیاست ارسطو می‌توان دریافت، قانون است و نه اراده فردی.. 💎 به این ترتیب، طباطبایی در ادامه توضیح درباره کوزانوس، نشان می‌دهد که او اگرچه شیوه فرمانروایی را به اعتبار شکل آن لحاظ می‌کند، اما به لحاظ مضمون، از این حیث که «حکومت قانون» است، حکومت جمهور مردم است. یعنی respublica.. 💎 اگر با زبان لاتین آشنایی داشته باشیم مدخلی در فرهنگ، وجود دارد که در معنای هفتم، respublica، را این‌گونه بیان می‌کند:. 💎 [respublica: see res] , res publica or respublica, the respublica, state, commonwealth.. 💎 که به این ترتیب، مضمون مفهوم در تفاسیر و در بستر فیلسوف قابل درک است. اما، در جایی که سلطنت وجود دارد، قدرت شاه از بیعت صریح و ضمنی مردم ناشی می‌شود و‌ «» شاه را رضایت جمهور مردم معین می‌کند.. ...

📥 اندیشه سیاسی مارسیله پادوایی.. ✍ بهروز زواریان

💎 طی هفته گذشته جدای از فرصت مطالعه مجدد، که در محاوره فایدون افلاطون_ [مرگ‌ناپذیری روح] _داشتم، و بخش‌هایی از فلسفه تاریخ هگل را نیز به اتمام رساندم، و‌ نیز برخی مطالعات در حقوق عمومی و مطالعه‌ای جانبی درباره شیوه شکل‌گیری حکومت مشروطه در سده‌های میانه، بخشی از کتاب اندیشه سیاسی جدید در اروپا_اندیشه سیاسی در منطقه فراغ ایمان_ را به پایان رساندم. گذشته از دریافتی که دانته را علی‌رغم تصور ما، اندیشمند حوزه اندیشه سیاسی معرفی می‌کند، دیدگاه مارسیله پادوایی در رساله مدافع صلح و آرامش و در جایی که پیکار ولایت مطلقه و اقتدار سیاسی عرفی به اوج رسیده بود_که این مطلقا برای ما ناشناخته است_ در جای خود جالب توجه است.. 💎 مارسیله، به دنبال دانته شاعر ملی ایتالیا، در عین حال از نظریه پردازان «‌ایتالیا» به شمار می‌رفت. وانگهی، از یک وجه، اندیشه سیاسی او در برابر ولایت مطلق پاپ و کلیسا هم‌چون نهالی بود، که بذر آن «ملی‌گرایی» را دانته در «کمدی الهی» در خاک نهاده بود و پس از آن با ماکیاوللی و اندیشه سیاسی نوآئین او آبیاری شد.. 💎 از همین روی، مارسیله در رساله خود، نقش ویرانگر را در سیاست ایتالیا برجسته ...

🔶 متاسفانه حساب کاربری من توسط ‌ها و … محدود شده است و قادر به پیام‌رسانی نیستم

این را می‌نویسم تا مخاطب دریابد که این جریان ارتجاعی چپ و برخی ‌طلبان خجول ‌علوم‌انسانی و البته خطرناک، چهره اهریمنی‌شان برای ما قابل مشاهده است.. 💠 اما اگر از این مسئله که اهمیت چندانی ندارد بگذرم، اخیرا حسام سلامت خود را وارد میدان کرده و نیز پرسش از ایران را ارتجاعی خوانده است. باید بگویم که ملت ایران! بهتر است با سه تن از فاشیست‌ها و ارتجاعیون و سلفی‌های دیگر غربی آشنا شوید …🔶 هانس بلومنبرگ. 🔶 کارل اشمیت. 🔶 کارل لویت و …. 💠 مطابق استدلال‌های استاذان ما، هرکسی که همانند این متفکران بخواهد از تاریخ پرسش کند و تبیینی از تاریخ به دست بدهد و یا الگویی عقلانی از وقایع تاریخ، در وعاء ذهن بسازد ارتجاعی است …💠 آقای هانس بلومنبرگ و کانت و دکارت و هگل که سنت غرب را مطالعه می‌کنید، با این نگاه استاذان ما_ با این که شما به سنت غربی تکیه زده‌اید تا بیاندیشید_ ورود شما را به جمع ارتجاعیون تبریک عرض می‌کنیم …🔶 از دید چپ‌ها همه ارتجاعی می‌اندیشیدند و عمل می‌کنند، اما زمانی که آزادی مطلق آن‌ها نتیجه‌ای جز وحشت و ترور نداشت، _کسانی که در مرگ استالین گریستند و «رفیق»، احسان طبری، در وصف کسی که به تنها ...

💎 هگل کاهن امر مطلق. Das ist für uns... 💎 رزنتسوایگ درباره هگل: «منشی روح جهانی» به کار برده است

در زبان آلمانی برای این واژه و این‌که «من منشی روح» هستم، واژه‌ای وجود دارد به عنوان «Sekret» در معنای پوشیده و‌ پنهانی و‌ مخفی و در مضمون منشی، واژه «Sekretär» استفاده می‌شود.. 💎 به این ترتیب در جایی که گفته شده است منشی روح است: و در جایی که هم مضمون منشی مندرج در سخن او است و هم مضمون رمز، منشی باید همواره اسرار را نگه دارد. هگل اما فلسفه را بیان و تدوین کرده یا بهتر است گفته شود که فلسفه از زبان او سخن گفته است!. 💎 وانگهی، آن‌چه که پیش از این در رمز بود اکنون مبدل به علم شده است و علم چیزی جز فلسفه نیست. از این جهت هگل منشی روح است و اگر چیزی می‌گوید به حکم آن است که از طرح و اراده روح آگاهی دارد اما دوران به جایی رسیده است که آن‌چه که در رمز بود، اکنون باید مبدل به علم شود …💎 بیش از این نمی‌توانیم سخن گفت، چراکه زمانه ما با قرار داشتن در بستر (positive)، تاب و توان و‌ شرایط این مساحی را در «وجه عمومی آن» تا اطلاع ثانوی نخواهد داشت، و‌ به این ترتیب فلسفه چیزی جز برای ما نیست!. 💎 ...

💎 تربیت شاهنشاه در ایران باستان.. ✍ بهروز زواریان

💎 در بخشی از کتاب تأملی درباره ایران، دیباچه‌ای بر نظریه انحطاط ایران درباره شخصیت شاه سلطان حسین نوشته شده است که: «او نسبتا متلون و‌ ناپایدار است، با یک‌کلمه می‌سازد و با یک‌کلمه خراب می‌کند. به زندگی بی‌رویه خود مانند می‌گساری و سایر افراط و‌ زیاده‌روی‌ها ادامه می‌دهد. این وضع به جایی رسیده است که خود را نسبت به همه خبرهای خوش بی تفاوت نشان می‌دهد» (ویلم فلور، به نقل از تأملی در باره ایران).. 💎 به نظر می‌رسد که این فقره در تمایز دریافت بین نحوه تربیت شاهزاده در ایران باستان و نحوه تربیت شاه در دوره‌ای است که ایران دچار انحطاط شده است. وانگهی چنانکه فتح‌الله مجتبایی در شاهی آرمانی، به نقل از محاوره آلکبیادس افلاطون آورده، بر این است که در آن‌جا شاهزاده را به دست هرکسی نمی‌سپردند بلکه داد گرترین و عادلترین و … مردمان به تربیت او‌ همت می‌گماشتند.. 💎 اگر بخواهم در این‌جا پرسشی طرح کنم، که پاسخ به آن با عنایت به مواد تاریخ ایران و‌ در تداوم آن، ممکن شود، ناظر بر این است که چرا آن نحوه ‌شاهزاده نتوانست چنان تداومی یابد که مفهوم، بتواند خود را با الزام زمان هماهنگ کند، تا جایی که نتیجه چنا ...

🔶 بالتاز گراثیان می‌گوید: …و این در گفتار و کردار به یکسان چابک بود

🔶 این صفحاتی از کتاب تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا است که پیشتر مطالعه کرده‌ام! ما می‌‌دانیم که در کجا ایستاده‌ایم و به این ترتیب، نه تنها در گفتار که در کردار و عمل نیز چابک هستیم.. 🔶 روشن است که این اوراق فقط سیاهه‌هایی از یک کتاب نیست، بلکه حاصل مطالعه بی‌وقفه و مداوم در این اثر است.. 🔶 من به این ادعای هگل ایمان خواهم داشت که هر آنکس که به سلاح عقل مسلح شده باشد نباید از چیزی بهراسد. و از یک سو به این دلیل که در دوره جدید ایستاده است نه تنها به عقل که به کردار نیز مسلح است.. 🔶 من روی خط ایران حرکت می‌کنم و بدیهی است که این حرکت هیچگاه نه با قدرت نسبتی خواهد داشت و نه قرار است که با برهم زدن نظم آن نسبتی داشته باشد.. 🔶 اما در حوزه عمل اگر قرار باشد، عده‌ای علیه این کشور و ملتش کوچکترین یاوه‌ای بگویند در کردار نیز چابک خواهیم بود، چنانکه دست چپ‌های خجول دانشگاه را رو کردیم.. ✍ بهروز زواریان ...

💎 خداوند موضوع اندیشه است و نه احساس.. ✍ گ. و

ف. هگل. 💎 هگل در بخشی از عقل در تاریخ اذعان کرده است که ممکن است این شائبه به وجود آید که خداوند شناختنی نیست. اما این‌که چنین سخنی گفته شده است، ناظر بر دیدگاهی است که خداوند را از دسترس خارج می‌کند [این افزوده از هگل نیست]. اگر این عقیده هگل وجهی دارد که: «خداوند خود را در دین مسیح» آشکار کرده است، پس به دنبال آن نتیجه‌ای که هگل آن را پیش از این مقدمه خود می‌آورد می‌توان به این صورت خلاصه کرد:. 💎 ممکن است گفته شود که اگر خداوند از خود خبر بدهد (Sich mitteilen)، این مسئله نه تنها باعث نمی‌شود که چیزی از خدا کم شود، که حتی همانند آن چراغ نوری است که هرقدر بیشتر بتابد چیز‌های دیگر را روشن می‌کند. بنابراین می‌توان پی برد که خداوند خود را از یک سو بر قلب و (Die Natur) و از سوی دیگر بر احساس (im Gefühl) آشکار می‌کند.. 💎 اما استاد، سپس اذعان می‌کند در زمانه ما به نحو خاص ادعا شده است که انسان همواره باید بر این عقیده استوار باشد که خداوند فقط در آگاهی بلاواسطه و بر شهود آشکار می‌شود:. 🔶 Gott sei in dem unmittelbaren Bewußtsein, in der.. ...

📍فیلسوف در راه📍.. 📥سیامک سپهرنیا

جواد طباطبایی در محله و شهری پا به دنیا گذاشت که نمودار تمام نمای گسست و دوپارگی بود. ساکنان محلۀ گسست، کسانی هستند که نه آگاهی از خود دارند و نه از غیر. سوال یکی از ساکنان محل به نام عباس میرزا، از ژوبر فرستاده ناپلئون مبنی بر این‌که: «چه قدرتی این چنین شما را بر ما برتری داده است؟ سبب پیشرفت‌های شما و ضعف همیشگی ما چیست؟ شما با فن فرمانروایی، فن پیروزی و هنر به کار گرفتن همۀ توانایی‌های انسانی آشنایی دارید، در حالی که ما در جهلی شرمناک محکوم به زندگی گیاهی هستیم و کمتر به آینده می‌اندیشیم». آغاز آگاهی از گسستی بود که سبب انحطاط ایران بود. عباس میرزا به درستی دریافته بود که تیر و کمان دیگر توان مواجهه با توپ و تفنگ ندارد. سوال وی حاکی از ضعف ما «ایرانی» در برابر غیر «غربی» بود. از اینرو تلاش‌هایی برای تجهیز قوای ایرانی شد، اما همۀ تلاش‌ها در فعل عمل صرف شد. ...

💎 بعد از شکست ایران از روس تزاری و‌ متحمل شدن معاهداتی که‌ ذیل بحران در حال نضج آگاهی ایرانیان بر خویش و تاریخ خود از آن به «وهن ب

💎 در چنین شرایطی و‌ در جایی که_ «ایران» _ به اشغال نیروهای روس درآمد، فیلسوفی دیده به جهان گشود، تا باز هم تاریخ نشان دهد که «مینروا» همیشه پرواز خود را در «تاریکی» آغاز می‌کند ‌و‌ پرسش از تاریخ را دگر باره با قلم خود بر صفحه آگاهی نقش می‌زند.. 📚 چشم تدبیرم نمی‌بیند به تاریکی جهل/ جرم بخشایا به توفیقم چراغی پیش دار. 📥 ۲۳ آذر ماه زادروز جوادطباطبایی. آقای فیلسوف زادروزت خجسته باد …💎 ...

📥 ماهنامه سراسری قلم‌یاران، روز یک‌شنبه ۲۵ آذر ماه منتشر می‌شود

در این شماره به این موارد پرداخته شده است:. 📤مقاله‌ای از جوادطباطبایی: «حلقه بی‌خردی، اباذری و همسرایان دانشکده علوم اجتماعی» …📤 هایدگر و حواری‌اش: «نگاهی نقادانه به آرای احمد فردید» …📤 نقدی بر دیدگاه‌های یوسف اباذری: «‌خردی جامعه‌شناسی».. 📤 ایران‌شناسی ایدئولوژیک …📥 هابرماس در ترازوی روشنفکران وطنی.. 💎 telegram: ...

💎 اندیشه سیاسی ایرانشهری

💎 تو‌ گفتی همه فره ایزدی است/ برو سایه رایت بخردی است (حکیم فردوسی، سراینده خردنامه). 🔶 شاه آرمانی دارای فره ایزدی، مفهوم بنیادین و اساسی نظریه اندیشه سیاسی ایرانشهری است. از همین روی خواجه نظام الملک، آگاهانه این مفهوم را در آغاز هر دو بخش سیاست‌نامه به تأکید می‌آورد تا خط فاصله میان، اندیشه سیاسی ایرانشهری و نظریه رایج خلافت را برجسته کرده باشد (طباطبایی، جواد، ۱۴۴).. 💎 بدیهی است که آنچه که در این فقره توجه را در نظر اول به خود جلب می‌کند، اشاره به تأکید خواجه بر آوردن این مفهوم اساسی در دو بخش از سیاست‌نامه است. به این ترتیب، گویا خواجه نظام در این ناحیه حساس، «برشی در زمان» ایجاد و با قطع کردن بخشی از زمان، دو‌ناحیه دیگر آن را در جایی که از یک‌‌دیگر دچار «گسست» شده بودند به یک دیگر پیوند می‌زند تا نشان دهد که «ایران» در تداوم زمان، با گسستی که در زمان به وجود آمده است، هم‌چنان تداوم داشته است …💎 اما آن‌چه که باید در لا به لای این خطوط به آن توجه کرد، نه فهم امر جدید در قدیم، که بالعکس فهم قدیم در جدید است. از همین روی می‌توان دریافت که این نسبت، در دوران جدید به نسبت، به همان وضعی ...

💠 لطفا تمام این صفحات را بخوانید

در پایان این پیشگفتار نوشته شده است، بدیهی است آن‌چه که درست و مستدل باشد را می‌پذیرم جز ایراد به برگزار‌ کردن.. 🔶 امثال کسانی که مدام در پی این هستند که پروژه‌ای را فاشیستی تلقی کنند باید بدانند نزد هیچکس پذیرفته نخواهند بود. مگر این‌که روزی جدی کنند نه این‌که از روی تفنن به دیگران نسبت فاشیسم و … بدهند. ...

💎 مدعیان قرائت هگل، از قطب علمی کشور تا پژوهشگاه‌ها، گویا دانشجویان خود را ساده گرفته و هرکاری که می‌خواهند با دانشگاه و دانشجو می

من پیشتر هم گفته‌ام که پیش از ورود به هر کتابی در درجه نخست جلد آن را می‌خوانم. من به عنوان یک دانش‌آموز از این مدرسان می‌خواهم که توضیح دهند چرا در این رساله خود از واژه Differenz به معنی، استفاده کرده است و نه فرق؟ بدیهی است که عنوان: تفاوت نظام‌های فلسفی فیشته و شلینگ است. اما چرا هگل واژه تفاوت را به کار گرفته است و نه «فرق»؟. 💎 این بحث من هرگز وارد لغت‌بازی نخواهد شد! بلکه سابقه‌ای در مفهومی دارد که هگل سپس در فلسفه تاریخ نیز واژه «gleichgültig=بی‌تفاوت» را برای توضیح بخشی از دیدگاه خود درباره فلسفه، پیش از توضیح مشیت به کار می‌گیرد. نیز بدیهی است که بر روی همین جلد واژه zur leichtern و پنج مفهوم اساسی دیگر، برای من پرسش ایجاد کرده است …💎 وانگهی، بیش از این آزارتان نمی‌دهم، دور هم در اتاق‌های دانشگاهی که نابود کرده‌اید و در آن می‌لولید خوش بگذرانید. چراکه می‌دانم فلسفه در فراغت شکل می‌گیرد، اما عده‌ای به هر روی باید زندگی خود را از راه فلسفه تأمین کنند ...

💎 نقد بخشی کوتاه از کتاب ترجمه مهدی اردبیلی

💎 محمدمهدی اردبیلی در کنار سیدمحمدجواد سیدی، مترجم دیگر کتاب، در جایی از یادداشت‌‌ها، در ترجمه کتاب هگل و پدیدارشناسی روح، اثر رابرت استرن، می‌نویسد: «در زبان انگلیسی هیچ معادل مناسبی برای Geist وجود ندارد و می‌توان آن را به spirit و mind ترجمه کرد، چراکه هردو‌معنا را در بر دارد. من اغلب از spirit استفاده خواهم کرد چراکه ترجمه انگلیسی میلر چنین کرده است» (اردبیلی، ۱۱۲).. 💎 با نظری در این جملات می‌توان خاطرنشان کرد که اردبیلی نه تنها به بندهای شورای که مورد توجه خاص هگل بوده است، توجه نکرده است که حتی بخشی از کتاب مقدس، آن‌جا که «مریم به دیدار الیصابات می‌رود» را هم مورد غفلت قرار داده است. در آن‌جا می‌خوانیم: «پس‌مریم گفت، من خداوند را تمجید می‌کند و من به رهاننده خداوند به وجد آمد».. 💎 این‌که اردبیلی واژه Geist را چنانکه پیشتر هم اشاره کردیم در پیوند با urteil و در اختلاف آن با urteil نزد کانت لحاظ کرده است یا نه، مسئله‌ای است که باید در فرصت دیگری به آن پرداخت. اما مشخص نیست که اگر واژه Geist در زبان آلمانی، نمی‌تواند معادل مناسبی در انگلیسی داشته باشد، اردبیلی چگونه آن را با spirit ...

💎 مهدی اردبیلی، به نحوی سخن می‌گوید که گویا در ایران متفکری وجود دارد

آقای اردبیلی اگر همان هگل را هم درست خوانده بود_و این‌که هگل روی آلمان ایستاده و می‌اندیشد_ می‌فهمید که نه تنها پرسش از ایران به فاشیسم ختم نمی‌شود که حتی، ایران را هم به موضوع خودش تبدیل می‌کند. جای شگفت است که اردبیلی پشت سر اباجعل پژوهشگاه علوم‌انسانی یعنی سیدجواد میری «ملقب به جاعل مینق» پنهان شده است و به او استناد می‌کند. آقای اردبیلی بهتر نیست یک بار برای همیشه تکلیف را روشن کنید؟ پرسش از ایران فاشیستی است؟ محافظه ‌کارانه است؟ سلفی یا باستان‌گرایی است؟. 💎 اگر شما و مرجع مورد استناد شما، یعنی میری، متوجه بودید که کم‌ترین توجهی به سنت ندارید و_البته حتی اگر درک کنید که «آن قرائت از سنت که سنت را تنها در صورت بفهمد، نه تنها تصفیه حساب با بسط جدید سنت که لاجرم تصفیه حساب با خود سنت نیز هست» _ درک می‌کردید که پرسش از این سنت بسیار فوری و‌ فوتی است.. 💎 در پایان باید اشاره کنم که نه به ‌هایی که با قرائت مغرضانه از هگل می‌خواهند، مارکسیسم را زنده کنند چیزی بدهکار است و نه به کمونیسم و نه مارهای‌سمی دانشکده ‌علوم‌اجتماعی! ...

💎 امروز_به تعبیر جواد طباطبایی_حتی سنت هم نمی‌تواند به زبان خود سخن بگوید و این یک وجه از است که روشنفکران و همه دانشگاه در نظام ع

امروز نسل ما علاوه بر به پرسش گرفتن آن‌ها، در یافته که طرح پرسش از بیش از هر زمان دیگری فوریت پیدا کرده است، که در غیر این صورت، این عمارت نیمه‌ویران سنت بر سر همه فرو خواهد ریخت.. 💎

روز دانشجویی که در روز جمعه برگزار شود! نه دانشجویی وجود دارد و‌ دانشگاه هم تعطیل است!

💎 در پی این بودم که در باره روز دانشجو چیزی بنویسم. من هیچگاه هموارترین راه را انتخاب نکرده‌ام

اگرچه سعی داشتم از ماه‌ها پیش مطلبی بنویسم، اما تا جایی که تأمل کردم، دریافتم که در ایران نه دانشگاهی وجود دارد و نه دانشجویی که بخواهم آن را تبریک بگویم. دانشجویی که چهار سال درس می‌خواند و می‌گوید فارغ‌التحصیل شده است! مگر تحصیل علم تمام می‌شود؟!. 💎 پرسش علم بهتر است یا ثروت از ابتدا و اساسا غلط بوده است. چون علم خودش ثروت است! اما من دلیلی بر ادعای خود دارم. دانشگاهی که پس از گذشت دهه‌ها، هنوز نتوانسته است سنت حقوق عمومی ایجاد کند، دانشکده ادبیاتی که به عنوان نمونه درباره کانت، پس از گذشت دهه‌ها از تأسیس، فقط چند کتاب تولید کرده که مدارس اروپایی از آن بهتر تولید می‌کنند و از همان‌ها هم در سه مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و‌ دکتری امتحان می‌گیرد، دانشگاه نیست، بلکه پادگان است. این وضع را به نسبت در سایر رشته‌ها می‌توان مشاهده کرد.. 💎 ما پیشتر بارها درباره دانشگاه برلین و «‌علم» سخن گفته‌ایم و‌نیازی به تکرار مکررات نیست. ...

📥 حدود اختیارات کلیسا در مارس ۱۰۷۵ میلادی. 📥 ولایت مطلقه پاپ و کلیسا

💎 حدود اختیارهایی که پاپ گرگوریوس هفتم به صورت بیانیه‌ای نظری در دفاع از ‌مطلقه آورده بود:.۱) شورای عمومی فقط با تصویب پاپ به نشست فراخوانده می‌شود..۲) نماینده او حتی در صورت دون‌پایگی بر اسقفان تقدم بالشرف دارد..۳) نص و‌ کتاب بدون اجازه او اعتبار شرعی ندارد..۴) نمی‌توان قیدی بر احکام پاپ وارد کرد، ولی او می‌تواند احکام هرکسی را تغییر دهد …۵) پاپ حتی می‌تواند افراد غایب را از مقام آن‌ها برکنار کند و به زعامت کلیسایی که مایل است نصب کند..۶) اگر کسی به درگاه پاپ پناه آورد کسی نمی‌تواند او را محکوم کند و اوست که فقط می‌تواند از درفش‌های امپراتور استفاده کند..۷) فقط پاپ می‌تواند بنابر زمان قانون بگذارد..۸) فقط پاپ می‌تواند در قلمرو کلیسا دگرگونی ایجاد کند و …. 💎 چنانکه می‌توان دریافت، بر خلاف آن‌چه که در نخستین سده‌های میانه جدایی میان «دین و‌دولت» مذهب مختار اندیشه سیاسی بود، پاپ گرگوریوس هفتم میان «مرجعیت روحانی=auctoritas» و «اقتدار سیاسی امپراتور=potestas» خلطی انجام داده بود و در نهایت خطاب به شورای اسقفان که به سال ۱۰۷۶ تشکیل شده بود، گفته بود که: «چنان عمل کنید که جهانیان بدانند که ...