🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علم‌سیاست و علم‌حقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken


🔶 من در واقع در پی این بودم تا با آوردن این فقره این نکته را توضیح بدهم که در «مشروطیت» برای نخستین‌بار انسان بر روی صندلی در «مجل

💎 من نمی‌خواهم توضیح این بحث را به «توطئه غرب» یا «سنگ‌اندازی‌های شیخ فضل‌الله ‌نوری» یا صرفا به دخالت‌های سالدات‌‌های روس تقلیل دهم، چراکه می‌توان دریافت توضیح تاریخ با دیدگاه‌های مبتنی بر «توطئه» ممکن نیست … اما در‌می‌یابم که، مشروطیت در حال شکل گرفتن بود، «امانش ندادند»!. ✍ بهروززواریان. ...
  • گزارش تخلف

🔆 اراده عمومی

💎 «کلیسا با مرجعیت یگانه خود، هرآنچه را که در طبع مؤمن مسیحی وجود داشت و‌ مقدس بود لگدمال کرد و‌ کشت. گوییا آن‌ها پی نبرده بودند که قرن‌ها، هم‌چون گله‌ای بودند که چوپانی آن‌ها را هدایت می‌کرد» (بهروززواریان، نقل با اندکی تغییر از بخشی از تفسیر خدایگانی و بندگی از پدیدارشناسی روح‌هگل، علیرضا سیداحمدیان).. 🔶 ژان ژاک روسو در بحث از اراده عمومی گفته بود که: «چگونه می‌توان افرادی را به دفاع از آزادی فردی مجبور کرد بی‌آنکه آزادی دیگران به خطر بیفتد؟ و نیز چگونه می‌توان نیازهای عمومی را برطرف کرد، بدون این‌که ضرری به مالکیت خصوصی کسانی که در این امر شرکت می‌کنند وارد شود»؟. 🔶 روسو در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «این مشکل که به نظر می‌رسد غیرقابل رفع است، باتوجه به نخستین و عالی‌ترین همه نهادهای بشری، یا بهتر بگوییم با الهامی آسمانی راه حلی پیدا کرده است که به انسان آموخته است از فرمان‌های تغییر ناپذیر الهی تقلید کند» (روسو؛ به نقل از جواد طباطبایی).. 🔺طباطبایی، جواد، تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا، جلدنخست، دفتر نخست. جدال قدیم و جدید در الهیات و‌ سیاسات …_________________. 💎 این دیدگاه که ال ...
  • گزارش تخلف

💠 پس از انتشار مطلب دیروز من درباره عنوان «ایران، میدان میانی دو قطب مثبت و منفی» اعتراض شده است که این مطالب هیچ بنیادی ندارد

🔶 اما باید بگویم در تصویر ضمیمه شده، تمام ضروب و قیاس‌های معتبر و نامعتبر در منطق قدیم‌ را استخراج کرده‌ام …🔶 پس اگر سخنی هم گفته می‌شود، دست‌کم در صورت استدلال، ناظر بر قیاس‌های معتبر است، مگر این‌که بتوان در ماده آن‌ها مناقشه کرد که هیچ ایرادی هم ندارد …🔶 این متون من، همه ناظر بر این مبانی است، یعنی می‌دانم که هنگام تقریر یک متن در کجا ایستاده‌ام و می‌دانم که کجا می‌توانم در استدلال‌های خودم از قیاس‌های معتبر در منطق قدیم استفاده کنم. فعلا به منطق جدید و این‌که محل گسست استدلال‌های منطق جدید از قدیم کجا است، نمی‌پردازم.. 🔶 کسانی که چنین ایرادهایی می‌گیرند بهتر است، در درجه نخست کمی مجاهدت کنند تا متوجه باشند که همیشه در پس این متون استدلالی وجود دارد! ...
  • گزارش تخلف

💎 ایران، میدان میانی قطب مثبت و‌ منفی

🔶 به تعبیر جوادطباطبایی، ایرانیان همواره «خاطره‌ای مبهم» از گذشته باستانی خود داشته‌اند و به آن افتخار کرده‌اند، اما حافظه تاریخی مسئله دیگری است. حافظه تاریخی مکان تکوین «آگاهی ملی» است …🔶 در واقع می‌توان برای توضیح این مسئله پیچیده دریافت که این خاطره «فقط گونه‌ای از وحدت سلبی» است که نیروی آگاهی را در درون خود نهفته نگه می‌دارد. اما این اصل «فردیت»، فردیت سلبی، نمی‌تواند مکان اتصال و مجرای گذار از «درون» ی انتزاعی، به «بیرون» باشد.. 🔶 امر برونی، نیز به نوبه خود در «ارتباط» یک آگاهی با آگاهی دیگر، معنا پیدا می‌کند و از این روی نمی‌تواند وجوه دیگر مواد تاریخ را در حرکت رو به پیش خود نادیده بگیرد. ایران، کثرت‌ها را در درون خود حفظ می‌کند و در میان دو «قطب مثبت و منفی» همواره، در میان دو قطب قرار می‌گیرد، یعنی نسبت به قطب‌ها «بی‌تفاوت» است. این بدان معنا است که «جذب» همان «دفع» است و عکس این قاعده نیز مصداق قاعده عکس در منطق است …🔶 جذب همانا دفع است، از این جهت که انتهای قطب میانی آن، بدون اتصال به قطب منفی ممکن نیست و‌ نیز عکس چنین قاعده‌ای همواره صادق است. چراکه اصل در عکس، صدق است …🔶 ...
  • گزارش تخلف

🔶 Ich bin Kourosh (Cyrus) , König der Welt, größer König, mächtiger König, König von Babylon, König des Landes von Sumer und von A

🔶 منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهارگوشه جهان، پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه انشان، نوه کورش …. 🔶 سپس در ادامه می‌خوانیم: «من برده‌داری را برانداختم، به بدبختی آن‌ها پایان بخشیدم، فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم هیچکس از اهالی شهر را از هستی ساقط نکنند. مردوک از کردار من نیک خشنود شد و بر من و بر همه سپاهیان من برکت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت». 💎 ...
  • گزارش تخلف

‍ 🔶 ایران ورای ایدئولوژی/ آگاهی نگون‌بخت ایرانیان.. ✍ بهروز زواریان

«من ایرانیان عصر قاجاران را می‌ستایم، آن‌ها مردمانی قابل ستایش بودند»!. 🔶 ریچارد فرای، در بحث از تداوم «ایران» که شاید هیچ‌ تعبیری، آن تداوم را بهتر از این منتقل نکند با تشبیه ایران به سروهای شیراز، و این‌که سرو، در برابر بادهای ناملایم خم می‌شود اما نمی‌شکند می‌گوید: «تشبیهی که شاید بهتر بتواند این خاصیت پر تناقض و تداوم و نوپذیری را تعبیر کند، همانا سرو است، که در اشعار فارسی بسیار آمده است. این درخت مانند کاج، از توفان یا بادهای سهمگین نمی‌شکند و قابلیت انعطاف دارد، چون باد سهمیگن بوزد خم می‌شود و سر بر زمین می‌ساید و سپس با آرامش توفان راست قد می‌شود» (ریچارد فرای، عصر زرین فرهنگ ایران، به نقل از جواد طباطبایی؛ تأملی درباره ایران، جلد یکم، دیباچه‌ای بر نظریه انحطاط ایران؛ صفحه: ۲۷؛ پانوشت).. 🔶 به نظر می‌رسد که می‌توان این دریافت را در پیوند با درک وزیر مختار عصر ناصری فهم کرد. او در باره علاقه ایرانیان به گذشته تاریخی خود نقل می‌کند که: «در مدتی که در بیرون از تهران ساکن بوده است، افرادی که در آن‌جا همراه بوده‌اند شب‌ها در باره حوادث تاریخ گذشته بحث می‌کردند، حتی سربازان نیز از این ...
  • گزارش تخلف

🔶 طرح مشیت و تقدیر الهی در تاریخ.. 🔶 … «Indem Z. B

einem Individuum in einer großen Verlegenheit und Not unerwartet eine Hilfe gekommen ist, so dürfen wir demselben nicht unrecht geben, wenn es bei seiner Dankbarkeit dafür zu gleich zu Gott aufschaut …» … «Wir haben es aber in der Weltgeschichte mit Individuen zu tun, welche Völker, mit Ganzen, Welche Staaten sind».. 🔶 بر حسب نظر هگل، باور به مشیت «Vorsehung»، اگرچه ممکن است در موارد جزئی مورد توجه باشد، اما در تاریخ جهانی، دولت‌ها، اقوام و‌ امور کلی هستند که مورد توجه قرار می‌گیرند …🔶 اگرچه ممکن است، مشیت، در باره حوادث جزئی، «آن‌جا که مردی فقیر به صورت غیرمنتظره کمکی دریافت می‌کند و هم زمان سرش را به نشانه شکر بالا می‌گیرد و آن کمک را به مشیت نسبت می‌دهد وجهی داشته باشد»، اما این، برای بررسی تاریخ جهانی نمی‌تواند کارساز باشد …🔶 به نظر می‌رسد که این دیدگاه هگل، نشان می‌دهد که نمی‌توان وقایع تاریخ جهانی را به مشیت و تقدیر «Die Schickung» فروکاست. اما، در پس پشت این نگرش به تاریخ، تحلیل عقلانی تاریخ قرار دارد.. 🔶 درس‌گفتارهای فلسفه تاریخ صفحه۴۰ ...
  • گزارش تخلف

🔆 انعکاس ملکوت الهی در ناسوت.. 🔆انعکاس ناسوت در ملکوت الهی …✍ بهروز زواریان

🔶 جواد طباطبایی در بخشی از کتاب تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا، در توضیح دیدگاه لویت، در اشاره‌ای بسیار مهم می‌نویسد: الهیات آگوستین قدیس، تنها پیشرفت در مسیر میان کفر و ایمان، و عیسی مسیح و دجال را به رسمیت می‌شناخت و از این جهت الهیات او توجهی به نظام دنیوی، بحران‌های آن، و پیشرفت نشان نداده بود (طباطبایی، جواد، ۱۳۹۳، ۱۹۲).. 🔶 سپس توضیح می‌‌دهد که تنها نظام دنیوی، نظم الهی آفرینش بود، در حالی که تاریخ امپراتوری‌ها، جز گمراهی در هوای نفسانی ‌نبود. وانگهی، دنیایی که خود را مسیحی بنامد، تعارضی بیش نیست و درک مسیحی تاریخ جهان، تنها بر شالوده تعارض بنیادین میان ‌الهی و ‌های این جهان استوار است (همان).. 🔷 طباطبایی، جواد، تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا، جلدیکم، از نوزایش تا انقلاب فرانسه، دفتر نخست: جدال قدیم و جدید در الهیات و سیاسات. ===========. 💠 این در حالی است که فلسفه هگل و به ویژه فلسفه تاریخ او، تجربه حرکت روح در تاریخ است و از این جهت بدون دریافتی از فلسفه تاریخ، درک پدیدارشناسی روح او ممکن نیست. هگل از این جهت که همواره به دنبال آشتی است، تعارضی میان ملکوت الهی و ناسوت نمی‌بی ...
  • گزارش تخلف

💎 تحلیل عقلانی تاریخ.. 💎 بسیار مهم حتما بخوانید

🔶 هرودوت در کتاب اول خود ضمن گزارش نبرد کوروش با کرزوس (شاه لیدی)، ضمن اینکه گزارش میدهد کوروش ابتدا تصمیم به اعدام کرزوس میگیرد ولی بعدا پشیمان میشود، در بند ۸۷-۹۵ میگوید:. کرزوس … چون دید که پارسیها خانه‌های مردم را غارت میکنند، رو به کوروش کرده گفت: «شاها آیا اجازه دارم بگویم در چه باب فکر میکنم یا باید خاموش بنشینم؟» کوروش جواب داد: «هر چه خواهی بگو» کرزوس پرسید این جمعیت با این جد چه میکنند؟ کوروش: «شهر تو را غارت میکنند و خزانۀ تو را می‌ربایند» کرزوس: «نه شهر مرا غارت نمیکنند و نه خزاین مرا میربایند، من دارای چیزی نیستم، آنچه میکنند با مال و منال توست» کوروش از این جواب متنبه شد و اطرافیان خود را دور کرده به کرزوس گفت: «عقیده تو در باب این اوضاع چیست؟» … در ادامه کرزوس پیشنهاد میکند که عشر اموال غارت شده را به بهانه نیاز خدا بگیرند و جالب اینکه کوروش نیز این فریبکاری را می‌پذیرد!. 🔆 (اصل متن در کتاب ایران باستان مرحوم پیرنیا صفحه ۲۵۰). 🔶 درباره این متن باید استدلال کنم که بر حسب نظر هگل، هر ماده‌ تاریخی برای تبیین عقلانی دگرگونی‌های تاریخ نمی‌تواند به کار گرفته شود. ایران‌ستیزانی ...
  • گزارش تخلف

💎 ضرورت حکومت قانون.. ✍ جواد طباطبایی

💎 در عصر ناصری، بر اثر بدی اوضاع ایران که گاهی شدتی پیدا می‌کرد، در زمانهایی حتی خود شاه در اندیشه اصلاحات فرو می‌رفت، اما پیدا کردن راهی مناسب میان «خودکامگی» و «اصلاحات» ممکن نمی‌شد. اصلاحات بیش از هر چیز نیازمند تأمین آزادی‌های اساسی بود و شاه و هیأت حاکمه که بر سنت «استبداد» طولانی تکیه کرده بودند نمی‌خواستند به الزامات آزادی تن بدهند …🔶 طباطبایی، جواد، تأملی در باره ایران، جلد دوم: نظریه حکومت قانون در ایران، بخش دوم: مبانی نظریه مشروطه‌خواهی صفحه۳۹۳.. ®®®®®®®®®®®®®®®®. 🔶 بدیهی است که همه انگشت اتهام به جانب شاه دراز می‌شد؛ اما اصلاحات از آن جهت ممکن نمی‌شد که ناصرالدین میرزا، که با خوی خودکامگی بالیده بود نمی‌توانست بپذیرد که شخص خودش اولین مانع عمده در راه اندیشه اصلاحات بوده است.. 🔶 ناصرالدین میرزا، ایران را ویرانه کرد، اما می‌توان دریافت که خودکامگان همواره در «دادگاه تاریخ جهانی محاکمه می‌شوند». آن‌ها بر قدرتی تکیه کرده بودند که جهلشان به آنان اجازه نمی‌داد که بنگرند، تاریخ_به تعبیر هگل_ هم‌چون صحنه تئاتر است. ‌ عده‌ای می‌آیند، بر روی صحنه نقشی ایفاء می‌کنند «Darstellen» و از ...
  • گزارش تخلف

💎 وجوه دیگر تاریخ اروپا.. 🔶 این اشاره و‌ طرح فقط ناظر بر وجهی از تاریخ اروپا است!

🔶 ما از هنر «پیکرتراشی»، و «موسیقی» هم چیزی نمی‌دانیم‌ و شاید واگنر را هم درست نشناسیم. ما، تا زمانی که به این مبانی رجوع نکنیم، نخواهیم فهمید هنر مدرن چیست و چگونه و‌ چرا در سقف‌ یک‌ کلیسا، آمیزه‌ای از «و» در کنار هم قرار گرفته‌اند و این چه معنایی در آن‌جا دارد و اصلا به عنوان یک‌ پرسش، خود این هنر پیکرتراشی چیست و در آگاهی ما جایی دارد؟!. 🔶 اگر هم بتهوون گوش می‌دهیم این «‌‌اصوات» با بخشی از آگاهی ما ارتباط برقرار کرده است که ناظر بر وجه برون‌ذات روح است، در حالی که روح غایتش در خودش است و غایت موسیقی نیز بیرون از خودش نیست. این بدان معنا است که موسیقی که برای آرامش روح و یا جشن‌ها نواخته شود اساسا موسیقی نیست، چرا که غایتش ناظر بر چیزی بیرون از خودش شده است.. 🔶 موسیقی، آگاهی است، اما در و‌ برای خودش، بدان معنا که نظام اصوات همان آگاهی «در نسبت جزء و‌ کل» است، و مکان پدیدار شدن وجهی از روح، یعنی جایی که‌ «انسان و خدا به میقات جسمانی یک‌دیگر می‌روند».. 🔶 این‌ در حالی است که درک این ‌نکته، که‌ چگونه موسیقی هدفی بیرون از خود ندارد؟ برای ما دشوار است. باید «روح بود» و «خدا» بود، تا دریافت ...
  • گزارش تخلف

🔶 احمد زید آبادی: «ابن‌خلدون جواد طباطبایی، بود که ذهن من را کرد»

چه کسی است که عمیق بخواند و متوجه نشود که با این آثار چگونه از خواب جزم بیدار می‌شود؟!. 🔶 همیشه گمان می‌کردیم که یگانه راه، راه روشنفکری است. اما امیدمان بر باد رفت زمانی که پی بردیم با نشستن در پای درس روشنفکری، از سنت هیچ نمی‌دانیم و از مدرنیته هم هیچ نمی‌دانیم_که اکنون هم نمی‌توانیم ادعا کنیم چیزی می‌دانیم _. 🔶 ما از «علم‌سیاست» هم، هیچ نمی‌دانیم و نیز تاریخ «بسط فلسفه سیاسی» را هم درست نشناخته‌ایم. در حالی که با معدود جزوات و کتاب‌های ترجمه فکر می‌کردیم چیزکی از «تاریخ اندیشه و اندیشه سیاسی در اروپا می‌دانیم» و با خواندن جمهوری افلاطون، به جای آن‌که، بحث را «شیوه فرمانروایی مطلوب بدانیم»، آن را با نظریه جمهوری‌خواهی خلط می‌کردیم. این ستایش از فرد نیست_ که بدان نیازی ندارد_، بلکه ستایش از تفکری است که اگر درست خوانده و فهم شود، برای ما «دانش‌آموزان»، حکم پتکی را دارد که از خواب جزم و غفلت بیدارمان می‌کند.. 🔶 در پایان باید گفت: «جغد مینروا، پرواز خود را تنها با آغاز شروع می‌کند» (هگل، خطوط اساسی فلسفه حق). ...
  • گزارش تخلف

🔶 پشت دیوار چیست؟! اساسا تا تجربه نکنیم نخواهیم فهمید!

🔶 چگونه است که کاربرد «عقل و تجربه» را در امور همگانی کنار می‌گذاریم و زندگی را بر پایه مفاهیم و سنت‌هایی بنا می‌کنیم که هیچ گونه تجربه‌ای از آن‌ها نداریم؟ آیا این بدان معنا نیست که زندگی بر پایه هیچ بنا شده باشد؟ یا این بدان معنا است که ما، از بنیاد، هرگز نمی‌فهمیم، مفاهیم سنت چیست، هرچند موضوع‌های پوچ را در قالب الفاظ پوچ می‌ریزیم. ...
  • گزارش تخلف

🔶 Die Vernunft in der Geschichte.. Ich hätte diese Hoffnung um vieles nicht aufgegeben

Aber wie sehr, «fährt Sokrates fort» , würde ich getäuscht, als ich nun die Schriften des Anaxagoras selbst eifrig vornahm! Ich fand, daß er nur äußerliche Ursachen, Luft, Äther, Wasser, und dgl. staat der Vernunft aufführte.. 🔶 عقل در تاریخ. 🔶 هگل از دیدگاه خاص فلسفه خود و این اصل «Prinzip» که عقل بر جهان حکومت می‌کند، با استناد به محاوره «فایدون» افلاطون، از قول سقراط نقل می‌کند، که سقراط گفته بوده است که من هنگامی که با آناکساگوراس مواجه شدم، او را هم‌چون معلمی یافتم که می‌تواند طبیعت را حول محور عقل بر من توضیح دهد، اما این امید من، نا امید شد، زمانی که دیدم آناکساگوراس، از علل بیرونی هم‌چون «اثیر»، «آب»، یا «هوا» و چیزهایی از این دست، به جای «» برای تبیین جهان استفاده کرده است.. 🔶 هگل سپس توضیح می‌دهد که از نظر او، این اصل کاملا انتزاعی است و‌ قادر نیست که جهان را توضیح دهد. به عبارت دیگر، این اصولی که فیلسوفان پیش از سقراط برای تبیین جهان از آن استفاده می‌کردند نمی‌توانست با طبیعت مطابقت داشته باشد و این بدان معنا است که مشخص نیست که طبیعت قطعا از آن اصل زاده شده است …🔶 اما این ا ...
  • گزارش تخلف

💎 مصلوبان تیر تصلب.. ✍ بهروز زواریان

🔶 «روح زمانه فرمان به پیش داده است و این فرمان اجراء شدنی است». (هگل؛ به نقل از جواد طباطبایی. تأملی درباره ایران، بخش دوم، مبانی نظریه مشروطه‌خواهی).. 🔶 …با نگاهی به وضعیت نابسامان فلسفه، می‌توان دریافت که «اینجا» و «اکنون» «تشت فلسفه اسلامی» _بعدا توضیح خواهم داد که این اصطلاح که وارد کرده‌ام، هیچ ارتباطی به اسلام و اعتقادات مذهبی ما که به آن پایبند هستیم ندارد، اما ایضا خاطرنشان می‌کنم که نامقدس را به عنوان صفت فلسفه آورده‌ام_، با همه محتوای مشوش آن از بام اهل نظر فرو افتاده است.. 🔶 وانگهی، اهل نظر در حال حاضر نه تنها به بازخوانی جدی و نقادانه سنت نپرداخته‌اند که سده‌ها است سنت ستبر در پستوی کتابخانه‌ها در حال خاک خوردن است. فلسفه اسلامی، که البته صفت «اسلامی» را با خود به یدک‌ می‌کشد اما مشخص نیست چگونه می‌تواند اسلامی باشد، توسط اهل نظر در وضع تقلید و تکرار مکررات گرفتار آمده است. از همین روی بی‌جهت نیست که اهل نظر کنونی، تمام این فلسفه را به «قال و اقول» ‌هایی فرو بکاهند که در نهایت هیچ چیزی را رد یا اثبات نمی‌کند.. 🔶 از همین روی، تأکید ما بیش از این‌که ناظر بر خود سنت و این ناحی ...
  • گزارش تخلف

امروزه، اصلاح‌طلبی را عین اعتدال و اعتدال را، به بهانۀ رعایت مصالح، با مماشات با بسیاری از نمودهای تباهی یکی می‌دانند، غافل از این

اعتدال اصلاح‌طلبانه مماشات نیست، عدم مماشات اصلاح‌طلبانه با افراط‌های تبهکارانی است که کوشش می‌کنند راه اصلاحات را مسدود کنند. میانه روی با حرامیان افراطی، مماشات با آن‌ها و، لاجرم، ضایع کردن حقوق کسانی است که دزدان سر گردنه جان و مال آنان را به غارت برده‌اند. در منطق اصلاح‌طلبی راستین، … حتی اگر به مصالحی بتوان با حرامیان جان و مال مردم مصالحه کرد، مماشات با غارت‌گران بیت‌المال و افراط‌های ضایع‌کنندگان مصالح ملی وجهی نمی‌تواند داشته باشد …جواد طباطبایی، مکتب تبریز، انتشارات مینوی خرد، ص۴۶۵. ...
  • گزارش تخلف

💎 جدال قدیم و‌ جدید.. 🔆 تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا.. ✍ جواد طباطبایی

🔆 لازم به ذکر است که این مطلب را با توجه به آن‌چه که در پس ذهن داشتم‌، نوشته‌ام و‌ با مطالعه تدریجی و‌ دقت بیشتر آن را کامل‌تر خواهم کرد.. 🔶 بدون شک درک و دریافت تاریخ اندیشه «به نحو عام» و «تاریخ اندیشه سیاسی جدید» به نحو خاص و‌ نیز درک و دریافت نسبت میان «سنت» و «مدرنیته» بدون رجوع به مبانی و شناسایی محل نزاع «متأخرین» بر مبنای «قدما» ممکن نیست. تا کنون رسم و عادت جاری بر این بوده است که بحث از سنت و مدرنیته و نسبت میان آن‌ها، بدون رجوع به این مبانی مورد التفات باشد.. 🔶 اما با اجتهاد و‌ کوشش در درک مفاهیم و به خصوص مفهوم ستبر «سنت» می‌توان دریافت که بحث از اندیشه سیاسی جدید بدون درکی از مفهوم سنت ممکن نیست. اگرچه سنت در تداول نخستین آن به قول و فعل و مصائب عیسی مسیح در حیات ناسوتی او اطلاق می‌شد، اما با تحولی که در این مفهوم صورت گرفته بود و به خصوص با کوشش‌های اهل کلیسا، سنت در حدود همان کلیسا باز تعریف شده بود.. 🔶 از همین روی، از سوی‌دیگر، کوشش‌های نماینده جنبش اصلاح دینی اگرچه سنت‌های کلیسایی را «سنت‌های‌شیطانی» تلقی می‌کرد، اما به هر روی با شورای ترندو، سنت بار دیگر در همان حدود ...
  • گزارش تخلف

🔶 با این متن همه اساتید گروه‌های فلسفه به مبارزه و جدال علمی فراخوانده می‌شوند!

دانشجویانی که احتمالا در گروه فلسفه دانشگاه تهران حتی تا مقطع دکتری پیش رفته‌اند_و به جزوه‌نویسی خو گرفته‌اند_ هرگز از اساتید خود، منطق نظام و دستگاه مفاهیم را نشنیده و درک نکرده و نیاموخته‌اند! اما می‌توانند برای درک و تشخیص میزان بار علمی استاد خود، از استاد!!! بخواهند که این قطعات را به آن‌ها یاد دهند و یا تفسیر کنند! مگر دانشگاه و نهاد علم نیست؟ و نهاد علم هم جای طرح پرسش و آموختن؟!. 🔶 اگر دانشجو هستند و جویای دانش، و اگر چیزی به نام استاد وجود دارد پس بهتر نیست، هم اکنون آغاز کنیم؟! در غیر این صورت ننگ فلسفه نباشند و بگذارند فلسفه «für uns» باشد و برای ما (به تعبیر خود استاد: هگل). ...
  • گزارش تخلف

🔶 Und so ist die Seligkeit, in welcher das Ich alles, alles entgegengesetzt, unter seinen Füßen hat, eine Erscheinung der Zeit, gl

GWF. Hegel (۱۴. Sept. ۱۸۰۰) …. 🔶 و ایضا «تبرک/تیمن» (Seligkeit)، که «من»، هرچیزی، اعم از اموری که در تقابل با یکدیگر وضع شده‌اند، را با آن به زیر پاهای خویش می‌افکند، «پدیدار» ی زمانمند است، و در بنیاد به همان معنای وابستگی داشتن به ذات مطلقا بیگانه‌ای است که نمی‌تواند «انسان بشود»، یا ذاتی که اگر (در گذر زمان) انسان شد، حتیٰ در این «اتحاد»، یک وجود مطلقا جزئی، یک «واحد» مطلق باقی می‌ماند — [یعنی] وجودی احق و اشرف، آن‌گاه که اتحاد با زمان بناحق و ننگ‌آلوده می‌شود …🔶 گ. و. ف. هگل (۱۴ سپتامبر ۱۸۰۰). =======================. ...
  • گزارش تخلف