🔶 بحران خودکامگی و بسط آگاهی نوآئین.. ✍ دکتر جواد طباطبایی

🔶 بحران خودکامگی و بسط آگاهی نوآئین

✍ دکتر جواد طباطبایی

🔆 متن اختصاصی/ به مناسبت یکصد و دوازدهمین سالروز صدور فرمان مشروطیت/ حتما بخوانید و منتشر کنید.

🔶 نیم سده عصر ناصری، دهه‌های بسط «آگاهی نوآئین» گروه‌هایی از عامه مردم از واقعیت مناسبات قدرت سیاسی بود. در این دوره، ساز و کارهای قدرت‌سیاسی، بیش از پیش، بازتابی در میان مردم پیدا کرده بود، اما آنچه به ویژه در نظر این گروه‌ها_و، البته، حتی در میان نخبگان و روشنفکران ایرانی_ نمودار می‌شد، «ظاهر تباهی #شاه و #درباریان» بود و نه منطق مناسبات قدرت.

🔶 طباطبایی سپس با عطف به آنچه که در دفتر نخست این مجلد آمده است می‌افزاید:«آن‌چه که در آنجا و نوشته‌های رجال حکومتی آمده است، مبین این وحدت نظری است که میان این گروه‌های نامتجانس درباره ماهیت سرشت قدرت سیاسی پیدا شده بود».

🔶 در نظر همه آنان، شاه در نهایت، در کانون همه انتقادها قرار می‌گرفت، در حالی که رفتار ناصرالدین‌شاه قاجار، با تحولی که در شیوه فرمانروایی پیدا شده بود، برهانی بر این وحدت نظر به شمار می‌آمد.

🔶 نکته‌هایی که در «صورت استنطاق با میرزا محمد رضای کرمانی» از زبان قاتل شاه درباره اوضاع ایران و رفتار نسنجیده شاه آمده، در واقع نشانگر تصوری است که در میان گروه‌هایی از عامه مردم از مناسبات قدرت ایجاد شده بود. میرزا رضای کرمانی در سبب قتل شاه به تصریح می‌نویسد:« سال‌ها است که سیلاب ظلم بر عامه رعیت ایران جاری است»(صوراسرافیل؛ سال اول، شماره ۹، صفحه۶). [به نقل از پانوشت کتاب تأملی درباره ایران، صفحه ۷۷].

🔶 طباطبایی از این جهت و با مقدماتی که پیشتر فراهم آورده است می‌نویسد: صورت استنطاق میرزا رضا که می‌بایست برهانی بر تبهکاری قاتل شاه باشد، بیانیه‌ای علیه نظامی است که نیم سده بر ایران فرمان راند، اما آن‌چه جای شگفتی دارد، این است که با ژرف‌تر شدن «بحران نظام خودکامه و بسط آگاهی نوآئین مردم ایران، ویژگی‌های خودکامه نظام حکومت آشکارتر می‌شد».

🔶 در حالی که شاه بیش از آن‌که به خودکامگی میل کند در هاویه «فلسفه» بی‌التفاتی به کار جهان هبوط می‌کرد.

🔶 در فقره زیر صورت استنطاق کرمانی، قاتل شاه را می‌خوانید که از متن کتاب تأملی درباره ایران می‌آوریم:

🔶 کرمانی در صورت استنطاق خود و سبب قتل شاه می‌‌گوید: « پادشاهی که پنجاه سال سلطنت کرده باشد هنوز امور را اشتباه به عرض او برسانند و تحقیق نفرماید؛ و بعد از چندین سال سلطنت، ثمر آن درخت، وکیل‌الدوله، آقای عزیزالسلطان، امین خاقان و این اراذل و اوباش و‌ بی ‌پدر و مادرهایی که ثمره این شجره شده‌اند و بلای جان مردم شده باشند، چنین شجری را باید قطع کرد که دیگر این نوع ثمر ندهد. ,٬ماهی از سر گنده گردد نی زدم٬! اگر ظلمی می‌شد از بالا می‌شد»(همان منبع به نقل از تأملی درباره ایران).

========================================

🔶 پس بی‌جهت نیست که طباطبایی سپس در فصل تجدید مطلع درباره سنت بیافزاید که مشروطیت انقلابی دفعی برای نابودی نظام خودکامه‌ای بود که از دهه‌ها قبل همسایگان جنوبی و شمالی برای تقسیم کشور به دو منطقه نفوذ شالوده خودکامگی را استوار کرده بودند و برای بقای آن از هیچ فسادی فروگذار نمی‌کردند. وانگهی؛ مشروطیت و استقرار #حکومت‌قانون آغاز دوره‌ای بود که حتی در صورت تعطیل شدن اساس مشروطیت، اثرهای آن هرگز از ذهن مردم ایران زدوده نمی‌شد(جواد طباطبایی).


📚 تأملی درباره ایران؛ جلد دوم؛ بخش دوم؛ نظریه حکومت قانون در ایران؛ مبانی نظریه مشروطه‌خواهی؛ صفحه ۷۷_۷۸.

🔘 تقریر از بهروززواریان.

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken