هایدگر در بند یکم کتاب وجود و زمان می‌نویسد:.. Einleitung

هایدگر در بند یکم کتاب وجود و زمان می نویسد:

Einleitung

Die Exposition der frage nach dem sinn von Sein

Erste Kapital

Notwendigkeit, Struktur und vorrang der Seinsfrage

$1: Die Notwendigkeit einer ausdrücklichen Wiederholung der frage nach dem Sein

Die gennante frage ist heute in vergessenheit gekommen, obzwar unsere zeit als Fortschritt anrechnet die "Metaphysik" wieder zu bejahen. Gleichwohl hält man sich der Anstrengungen einer neu zu entfachenden " #γιγαντομαχία_περι_τής_όυσιας " für enthoben. Dabei ist die angerührte frage doch keine bliebige. Sie hat das Forschen von #Plato und #Aristotles in Atem gehalten, "als tematische frage Wirklicher untersuchung". Was die beiden gewonnen, hat sich in "Logik" Hegel's durchgehalten. Und was ehemals in der höchsten Anstrengung des Denkens den phänomenen abgerungen wurde. Wenngleich bruchstückhaft und in ersten anläufen, ist längst trivialisiert.

💠 برگردان جمادی این چنین است:

🌐 درآمد

🌐 ایضاح پرسش از معنای هستی

🌐 ضرورت، ساختار و تقدم پرسش هستی

$۱: ضرورت اعاده گویا و بَیِّن پرسش در باب هستی

پرسش یاد شده را امروز به دست نسیان سپرده اند، هرچند زمانه ما را همچون پیشرفتی در تایید دگرباره متافیزیک برمی شمردند با این همه تصور بر آن است که بارمساعی برای از نوبدافروختن "نبرد غول ها بر سر هستی"

γιγαντομαχία περι τής όυσιας

از دوش ها برداشته شده است. پرسشی که در اینجا بر آن دست نهاده ایم البته پرسشی دلبخواه نیست. این پرسش پژوهش افلاطون و ارسطو را در جوش و خروش نگه داشته است، اما از پی آن در مقام پرسشی موضوعی در جستاری واقعی مسکوت مانده است. آنچه آن دو فرآوردند تا به منطق هِگِل برسد در گونه گونی اَشکالِ کژ و مژ گشته و در لفاف های رنگ مالیده همچنان دوام آورده است. و آنچه در روزگار پیشین از طریق جد و جهدی تمام در تفکر از پدیدارها فراچنگ آمده بود، اکنون دیری است که ناچیز و خوارمایه گشته است.

💠 ترجمه پیشنهادی ما:

🌐 ضرورت تکرار شفاف پرسش هستی

پرسش یادشده امروزه به فراموشی سپرده شده است، هرچند زمانه ما همچون پیشرفت تایید دگرباره متافیزیک محسوب می شود. با این همه تصور برآن است که کوشش های جدید برای برافروختن نبرد غول ها بر سر هستی

γιγαντομαχία περι τής όυσιας

کاهش یافته است. با این حال پرسشی که بر آن دست نهاده شده است البته پرسشی دلبخواه نیست. این پرسش، پژوهش افلاطون و ارسطو را در جوش و خروش نگه داشته و البته به عنوان "پرسشی موضوعی در کندوکاو واقعی مسکوت مانده است". آنچه که آن دو به دست آوردند در دگرگونی های متعدد و رنگ مالیده تا زمانی که به منطق هِگِل برسد دوام آورده است. و آن چیزی که در بالاترین جهد، در تفکر از پدیدارها هرچند به صورت ناقص و ابتدایی به دست آمده بود، مدت هاست که ناچیز شده است.

💠 روشن است که این برگردان هم خالی از اشکال نخواهد بود. ولی ما برای شناخت جریان فلسفه در غرب، راهی نداریم جز اینکه با آن مواجه شویم؛ البته عمر کوتاه ما و وسعت این اندیشه، اجازه بررسی تمام این آثار را نخواهد داد و این گوهر بنیادین، به تدریج آشکار خواهد شد. از سویی من با کتاب "نقد عقل محض" کانت به ترجمه #بهروزنظری و ویراستاری محمد مهدی اردبیلی نظری انداختم؛ بسیار روشن است که ترجمه استاد ارجمند و محترم #میرشمس_الدین_ادیب_سلطانی بر این ترجمه برتری #انکارناپذیری دارد و با آن قابل قیاس نیست. ما نیازمند این هستیم که برای درک خود جایگاه تک تک این اندیشمندان را #هجی کنیم؛ با این وصف امید دارم که اساتید محترم پس از این سکوت های بی منطق وارد گود شوند.

💠 بامهر؛ #بهروززواریان. ۱۳۹۶/۶/۲۲
۴بامداد

💠 جایی برای آنان که می اندیشند؛ چاه به چشمه ای که از آن آب می نوشیدیم حَسرَت می بُرد

۱. پنجشنبه ها:تحلیل آثار #دکتر_سروش و دکتر #سیدجوادطباطبایی

۲. طول هفته: فلسفه به زبان ساده
🔻🔻🔻🔻🔻
https://t.me/denkenfurdenken