💎 تحلیل عقلانی تاریخ.. 💎 بسیار مهم حتما بخوانید

💎 تحلیل عقلانی تاریخ

💎 بسیار مهم حتما بخوانید.

🔶 هرودوت در کتاب اول خود ضمن گزارش نبرد کوروش با کرزوس(شاه لیدی)، ضمن اینکه گزارش میدهد کوروش ابتدا تصمیم به اعدام کرزوس میگیرد ولی بعدا پشیمان میشود، در بند ۸۷-۹۵ میگوید:

کرزوس … چون دید که پارسیها خانه های مردم را غارت میکنند، رو به کوروش کرده گفت:«شاها آیا اجازه دارم بگویم در چه باب فکر میکنم یا باید خاموش بنشینم؟» کوروش جواب داد:«هر چه خواهی بگو» کرزوس پرسید این جمعیت با این جد چه میکنند؟ کوروش:«شهر تو را غارت میکنند و خزانۀ تو را می‌ربایند» کرزوس:«نه شهر مرا غارت نمیکنند و نه خزاین مرا میربایند، من دارای چیزی نیستم، آنچه میکنند با مال و منال توست» کوروش از این جواب متنبه شد و اطرافیان خود را دور کرده به کرزوس گفت:«عقیده تو در باب این اوضاع چیست؟»… در ادامه کرزوس پیشنهاد میکند که عشر اموال غارت شده را به بهانه نیاز خدا بگیرند و جالب اینکه کوروش نیز این فریبکاری را می‌پذیرد!

🔆 (اصل متن در کتاب ایران باستان مرحوم پیرنیا صفحه ۲۵۰)

🔶 درباره این متن باید استدلال کنم که بر حسب نظر هگل، هر ماده‌ تاریخی برای تبیین عقلانی دگرگونی‌های تاریخ نمی‌تواند به کار گرفته شود. ایران‌ستیزانی که با این دست از نقل قول‌ها به دنبال این هستند که وقایع«Die Begebenheiten» را به گونه‌ای بازسازی کنند که جریان تاریخ از روند عقلانی آن خارج شود، به این دلیل که به مبانی فلسفه تاریخ مراجعه نمی‌کنند، نمی‌توانند دریابند که در همه انواع تاریخ ‌نویسی، توضیح معنای وقایع به اصل و فرع تقسیم می‌شود. مورخ می‌بایست تاریخ را به گونه‌ای تحلیل کند که بیانگر عقل در تاریخ باشد، تا سیر عقلانی وقایع برجسته شود. پرسش این است که، شخصی، یعنی _مردان تاریخ جهانی _ و به دنبال آن، این‌که کوروش چنین سخن‌هایی گفته است دقیقا چه چیزی را می‌خواهد در تبیین دگرگونی‌های تاریخ توضیح بدهد؟

🔶 از همین روی، این دست از نوشته‌ها که وقایع کم‌اهمیت را وارد می‌کند، برای تبیین «معنای دگرگونی‌های تحول تاریخ» هیچ وجهی ندارد. من برای این گفته خودم دلیل دارم که آن را به استناد تأملی درباره ایران می‌آورم. مشخصا در باره شیخ فضل‌الله نوری شایعاتی نیز پراکنده شده بود، اما جواد طباطبایی به این مسئله واقف است، که نمی‌توان برای تبیین تاریخ، این مسئله را وارد و برجسته کرد. پس از این ‌جهت، او به این دلیل که می‌خواهد وقایع را سامان عقلانی بدهد، زمانی هم که به این مسئله اشاره می‌کند، در حد اختصار است تا این نکته را برجسته کرده باشد که برای فیلسوف، «جدال بر سر مسائل حقوقی میان فضل‌الله نوری و‌ میرزای نائینی» برای توضیح #مشروطیت، برجسته‌تر است تا استناد به مسائلی که نمی‌توانند معنای دگرگونی‌های تاریخ ایران را در آستانه دوران جدید نشان دهند!

✍ تحلیل از بهروز زواریان. در این متن و‌ پس پشت آن به مفاهیم فلسفه تاریخ هگل نیز گوشه چشمی وجود داشته است.

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken