🔶 حکومت قانون، حکومت با اساس

🔶 حکومت قانون، حکومت با اساس

🔶 عمادالعلمای خلخالی، در میان نظام‌های سیاسی فقط به 《سلطنت》 توجه دارد و مانند همه نویسندگان مشروطه‌خواه، آن را به مطلقه و مشروطه تقسیم می‌کند.

🔶 وانگهی، سلطنت مطلقه، فاقد 《قانون مخصوصی》است و در آن هیچ ضابطه‌ای در کار نیست. چنانکه به گفته عماد‌العُلما، گاهی:《آدمکش را می‌نوازند، بی‌تقصیر را می‌کُشَند، بی‌کفایت را حکومت می‌دهند، کارگزار را معزول می‌کنند، اموال مردم را می‌چاپند، به رقاصی پنجاه هزار تومان می‌بخشند، رعیت را غارت می‌کنند》(جوادطباطبایی، نظریه حکومت قانون در ایران، مبانی مشروطه‌خواهی، جلد دوم، صفحه ۴۳۹).

🔶 بدیهی است که در نظام‌ سلطنت مستقل، حکمران خودش عین قانون تلقی می‌شود و از این‌روی هیچ حد و حدودی برای او متصور نیست و اما در نظام سلطنت مشروطه(=دولت با اساس) است که حدود اختیارات او در محدوده قانون قرار می‌گیرد.

🔶 به این ترتیب به نظر می‌رسد که نوشته عمادالعلما و سایر نوشته‌های نویسندگان مشروطه‌خواه، بیش از این‌که بخواهد در عمل بر علیه قدرت شاه بشورد، از یک وجه، توجه مردم را به 《 #ضرورت‌قانون‌خواهی 》 سوق می‌دهد.

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken