برای ما که در آلمان زندگی می‌کنیم و یا قصد ورود به آلمان جهت تحصیل و یا کار را داریم, آموختن زبان آلمانی را دیگر نمی‌شود امری تفنن

برای ما که در آلمان زندگی می کنیم و یا قصد ورود به آلمان جهت تحصیل و یا کار را داریم, آموختن زبان آلمانی را دیگر نمی شود امری تفننی در نظر گرفت. برای ادغام در جامعه آلمانی و یا پیداکردن موقعیت شغلی وهمچنین تحصیل در آلمان دانستن زبان آلمانی یک امر ضروری به حساب می اید. به این موضوع منابع بی شمارمثل تلویزیون, روزنامه ها و اینترنت را هم اضافه کنید که در صورت آشنایی با آلمانی، می تواند در اختیار ما قرار بگیرد و برای بهبود زندگی در المان از آنها بهره ببریم.همه این موارد می تواند باعث شود تا تک تک ما انگیزه بالایی برای آموختن زبان آلمانی داشته باشیم و البته دست به تلاش هایی هم دراین زمینه بزنیم اما متأسفانه همه تلاش های ما در این زمینه به نتیجه مطلوب نمی رسد و البته دلیل آن نیز اشتباهاتی است که مرتکب می شویم. آشنایی با برخی نکات می تواند از این اشتباهات پیشگیری کرده و احتمال موفقیت ما را افزایش دهد.

۱- نداشتن هدف روشن برای یادگیری، یکی از آفت هاست که البته معمولاً باعث ناامیدی هم می شود. برای خودتان اهدافی تعریف کرده وزمانی که به آن می رسید، برای خودتان تشویقی در نظر بگیرید، با روشن کردن اهدافتان می توانید این غول را به قسمت های کوچک تر تقسیم کرده و بدین ترتیب راحت تر بر هر قسمت غلبه کنید.

۲- خیلی افراد حسرت این را می خورند که چرا زودتر شروع به یادگیری نکردند؛ ویا چرا کمتر اهتمام داده ام و دائم با خود تکرار می کنند که سن مناسب برای آموزش، فلان سن است و من دیر شروع کردم یو یا برای من دیر است و من توانایی یادگیری زبان آلمانی را ندارم و… درست است که شروع آموختن در سنین پایین یکی از عواملی است که می تواند به تسریع این فرآیند کمک کند اما یادتان باشد مهم تر از شروع درسنین پایین، استفاده از روحیه کودکان در زمان آموختن است. اعتماد به نفس داشته باشید و از حداقل هایی که تا به حال آموخته اید نیز حتماً استفاده کنید، نا امید نشده و به راهتان ادامه دهید.

۳- در مورد استفاده از روش های مختلف زبان نیز دو اشتباه رایج وجود دارد. بعضی برای مدتی طولانی تنها از یک روش استفاده می کنند؛ با این کار معمولاً بخشی از قابلیت های آنها هیچ وقت پیشرفت نمی کند. برخی نیز دائم از یک روش سراغ روشی دیگر می روند. این افراد معمولاً قبل از اینکه فرصت استفاده و بهره برداری از روشی را به خود بدهند تغییر مسیر داده و در نتیجه همیشه بخشی از قابلیت روش های مختلف را از دست می دهند. حرکت در مسیری میانه شاید مثمرثمرتر باشد.

۴- بسیاری از افراد تصور می کنند که حتماً باید از کلاس های زبان بیرون استفاده کنند تا موفق شوند. واقعیت این است که چنین بایدی وجود ندارد اما خب، نکته ای که وجود دارد این است که داشتن همراه در زمان یادگیری می تواند انگیزه را تا حدی تقویت کرده و به شما انرژی برای ادامه مسیر را بدهد.

۵- اگر قرار باشد همیشه به آن بخش هایی که هنوز یاد نگرفته اید فکر کنید، ناامیدی نتیجه منطقی ماجراست. سعی کنید همیشه نیمه پر لیوان را ببینید تا اعتماد به نفس لازم برای استفاده از آموخته ها را داشته باشید.

۶- نگرانی از اشتباهاتی که ممکن است مرتکب شوید؛ اگر به پیدا کردن اشتباه باشد که شما هم می توانید از استادان زبان آلمانی زمان صحبت کردن غلط بگیرید. یکی از موانع مهم بر سر راه آموختن زبان، تمرکز بر اشتباه نکردن است. در عوض تمرکز بر این موضوع سعی کنید تجربه کنید. فراموش نکنید که فرآیند یادگیری زبان در مورد شما شبیه آموختن زبان برای بار اول در کودکان است. سعی کنید همان طور که به اشتباهات بچه ها در حرف زدن می خندید، به اشتباهات خود نیز بخندید و به خودتان اجازه تجربه بدهید.

۷- همیشه اطراف ما افرادی هستند که استاد آیه یأس خواندن هستند. در مورد آموزش زبان هم البته این افراد کوله باری از تجربیات شکست خورده دارند تا با گفتن آنها، حسابی شما را ناامید کنند. در زمان مواجهه با این افراد شاید بد نباشد کمی هم ناشنوا باشید.

۸- سعی کنید برنامه های ثابت و روتین برای تمرین زبان بگذارید، البته آفت برنامه های روتین، تکراری شدن و در نتیجه کم شدن انگیزه برای انجام آنهاست. اما یکی از گزینه های خوب برای تمرین که البته این آفت را هم ندارد، نوشتن خاطرات روزانه به آلمانی است. هم تنوع خوبی دارد، هم تکراری نیست و هم می تواند بهانه ای باشد تا کلی لغت جدید یاد بگیرید.

۹- خواندن چند صفحه مطلب به آلمانی در مورد یک موضوع معمولاً جذابیت زیادی برای ما که آلمانی زبان چندممان است، ندارد؛ باعث خستگی شده و معمولاً آن طور که باید هم نمی توانیم لغات جدید یاد بگیریم. در عوض خواندن چند مطلب کوتاه در مورد موضوعات متنو