آیا شما هم به محض اینکه وارد خانه دوستتان می‌شوید، ده‌ها ایده‌ی جدید برای تغییر فضای خانه و بهبود دکوراسیون آن به ذهن‌تان می‌رسد؟

آیا شما هم به محض اینکه وارد خانه دوستتان می‌شوید، ده‌ها ایده‌ی جدید برای تغییر فضای خانه و بهبود دکوراسیون آن به ذهن‌تان می‌رسد؟ آیا کارمند واحد حسابداری هستید و شغل شما، محدود به ثبت سند‌های مالی مختلف است. اما هر روز انواع ایده‌ها به ذهنتان می‌رسد که چگونه فرایند‌های کاری شرکت را بهبود بدهید تا دقت و کیفیت کار حسابداری بهتر شود؟

آیا وقتی یک کتاب داستان می‌خوانید،‌ روایت‌های دیگری از داستان در ذهن شما شکل می‌گیرد و با خود فکر می‌کنید که این داستان را می‌شد به شکل‌های دیگری هم نوشت؟

آیا پیش آمده است که فرزند شما، بچه‌های هم سن و سال یا جوان‌تر از خودش را بنشاند و برای آنها داستان بگوید؟ در حالی که شما می‌دانید داستان را همین الان ساخته و پرداخته و خودش هم پایان ماجرا را نمی‌داند!

جانسون اوکانر، در مدل استعدادیابی خود، یکی از المان‌های استعداد را Ideaphoria (آیدیا فوریا) تعریف می‌کند. این لغت ساخته‌ی خود اوست. برای اینکه بهتر معنای آن را درک کنیم شاید لغت Hydrophoria کمک کند. پیشوند «هایدرو» به معنای آب و مایعات است و هایدروفوریا، وضعیت کسی است که ظرف بزرگ آبی را به دوش می‌کشد و مدام همه جا قطرات آب و مایع، سرریز می‌شود و بیرون می‌پاشد.

حالا مفهوم Ideaphoria یا همان «لبریز از ایده بودن» مشخص است. وضعیت کسی که خواسته یا ناخواسته، برای همه چیز و همه کس، ایده‌های جدید دارد.

شاید برای شما جالب باشد که تا سالها، آزمون Ideaphoria به شکل بسیار ساده‌ای اجرا می‌شده و همچنان شاخص ارزیابی‌کننده خوبی بوده است. تصویر یک رویداد یا یک منظره یا یک شیء، در برابر یک فرد قرار داده می‌شده و از او می‌خواسته‌اند که در مورد‌ آن تصویر،‌ هر چه به ذهن می‌رسد بنویسد (البته حتماً مرتبط). حجم نوشته‌های هر فرد می‌تواند نشان دهد که او تا چه حد لبریز از ایده است (به همین دلیل ما از واژه ایده پرداز که کمی هم مفهوم خلاقیت را در خود دارد، استفاده نکردیم).

بنیاد جانسون اوکانر بر این شیوه اندازه‌گیری تاکید خاص دارد. چون معتقد است لبریز از ایده بودن را نباید با خلاق بودن اشتباه گرفت. حتی یک ایده‌ی کوچک جدید و تازه دادن هم می‌تواند نشانه‌ای از خلاقیت باشد. اما در مورد افراد آیدیا فوریک، تعداد حرف‌ها و ایده‌ها و نظرها مهم است. حتی اگر خلاقانه و بدیع نباشد. حتی اگر دیگران قبلاً آنها را مطرح کرده باشند و او تنها آنها را نقل کند.

آیا انسانهایی که این توانمندی را دارند، همیشه مورد استقبال دیگران قرار می‌گیرند؟ قطعاً چنین نیست.

در برخی از خانواده‌ها، در برخی از شغل‌ها، در برخی از سازمان‌ها، اینکه شما هر لحظه و در هر جا، ایده‌ی جدیدی را مطرح کنید و به اصول و روش فعلی وفادار نباشید چندان ارزشی ندارد. خانم یا آقای حسابداری که هر روز در جلسه مدیران، در مورد تغییر فرایند‌های حسابداری صحبت می‌کند، ممکن است با برخوردهای نامطلوب مواجه شوند.

جمله‌ی معروفی از فردریک تیلور، دانشمند بزرگ مدیریت نقل شده (البته در زمانی که در صنعت حمل ریلی مواد کار می‌کرد) که در جواب یکی از کارکنان صاحب ایده‌اش گفته بود: «تو پول می گیری که کار کنی. همان کار را هم بکن. من به عده‌ی دیگری هم پول می‌دهم که فکر کنند!».

اما شغل‌ها و سازمان‌های دیگری هم وجود دارند که از چنین افرادی استقبال می‌کنند. اوکانر، در توضیحی که در مورد انسان‌های لبریز از ایده می‌نویسد، اشاره می‌کند که این گروه از افراد، بسته به اینکه در موقعیت درست قرار بگیرند یا نه، ممکن است بسیار شاد و راضی و موفق، یا خسته و عصبی و فرسوده باشند.

بر اساس گزارش بنیاد جانسون اوکانر، افرادی که در این حوزه، استعداد بالایی دارند می‌توانند در شغل‌هایی مانند نوشتن، آموزش دادن، فروش، تبلیغات و حقوق، موفق باشند. بر اساس تحقیقات این بنیاد، مهندسانی که در این شاخص امتیاز بالایی دارند، معمولاً ثبت اختراع و مقالات منتشر شده بیشتری هم دارند.

اوکانر، در توضیح این مولفه استعداد نکته جالبی را مطرح می‌کند: «ما از سال ۱۹۴۰ تا کنون، آیدیا فوریا را ارزیابی کرده و سنجیده‌ایم. شاید شغل‌های مناسب این افراد تغییر کند. در آن سالها، کسی که آیدیا فوریک بود، احتمالاً در تبلیغات ضد دخانیات مشارکت می‌کرد و امروز ممکن است مدیر برند یک شرکت بزرگ نرم‌افزاری باشد. اما آسمان هم نمی‌تواند برای چنین افرادی،‌ یک سقف و محدودیت باشد
منبع: متمم
@dotDE