?مجمع فعالان اقتصادی یک کانال تلگرام نیست! ?پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد تماس : حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
✅تغییر ساحت اقتصاد (قسمت آخر). ✍ دکتر فرشاد مومنی
✅تغییر ساحت اقتصاد (قسمت آخر)
✍ دکتر فرشاد مومنی
@esfahaneconomy
دولت چیزی به نام لایحه داده و بعد هم چیزی داده که مشخص نیست مصوب هیئت دولت است یا سازمان برنامه، در چارچوب بستن دهان درست کردهاند و اسمش را هم گذاشتهاند سند برنامه، این سند برنامه تقریبا هیچ نسبتی با سند لایحه ندارد اما هربار هر انتقادی که از سند لایحه میشود، عزیزان به سند برنامه ارجاع میدهند چون مطمئن هستند که بیش از 99 درصد ایرانیان گرامی هرگز آن سند را نخواهند خواند. اما من چون سادهلوحی ساختار دارم با دقت این سند را خواندهام.
برآورد ما این است که برای انجام آن چیزهایی که در سند برنامه آمده است، برای یک دوره 5 ساله حداقل 2 هزار میلیارد دلار فقط ارز لازم است اما این سند هرگز در دستور کار قرار نمیگیرد تنها در مواجهه های حضوری به کار میآید تا بگویند ما همه چیز را در این سند پیش بینی کردهایم.
ما راهبرد بستن دهان را خیلی وقت است که داریم اجرا میکنیم اما شرایط فعلی به ما میگوید که بگوییم در حیطههایی که به حیات ایرانیان مربوط است با چالش روبهرو هستیم.
این 2 هزار میلیارد را اینگونه برآورد کردهایم که هزار میلیاردش را سخنگوی گرامی دولت قبول کرده و ما دیدیم هدفگذاریهایی که برایش منابع دیده شده است، تقریباً یک سوم هدفگذاریهایی است که برایش منابعی دیده نشده است. بنابراین ما خیلی تخفیف دادهایم که چنین مبلغی را برآورد کردهایم که اگر همه چیز فراهم بود و جلو بردن کار فقط منوط به دلار بود، کف منابع ارزی این مقدار است عزیزان در این سند میخواهند در یک دوره 5 ساله، 294 هدف کلی را محقق کنند. هرکس که با الفبای برنامه ریزی توسعه آشناست میداند که اگر هدف کلی از 3 مورد بیشتر شد، اصلا هدفی وجود ندارد و کسی هم دنبال تحقق آنها نیست.@esfahaneconomy
654 راهبرد کلی هم در این سند وجود دارد و خداوند توفیق داده و از این نظر امکانات این سند فوقالعاده است! 1551 سیاست کلی هم برای این دوره پنج ساله درنظر گرفته شده است و حال ما درباره مسائل بسیار جدی و زیربنایی کشورمان چقدر نیاز به همفکری و گفتوگو کردن داریم.
برداشت من این است که جایگاه برنامه ششم، یک نقطعه عطف تاریخی است. ما بعد از عبور از یک دوره که به طرز غیرعادی رانتزده بود، اگر مسئله توسعه را به عنوان یک پدیده همهجانبه در نظر بگیریم، آن وقت متوجه میشویم که کانونهای اصلی تمرکز ما به جای آنکه ارز و ریال باشد، یک آشتی میان عوامل تضمینکننده بقای کشور در سطح ساخت قدرت است که اگر دربارهاش حرف نزنیم و بگوییم همه چیز بر وفق مراد است، مشکلمان حل نمیشود چون تعارض منافع غیرمتعارفی که در کشورمان وجود دارد، امکان نمیدهد که ماجرا جلو برود.
شما میدانید که الان حس ملی در سطح فرداستان به طرز غیرمتعارفی ضعیف شده و سند برنامه میانمدت اگر بخواهد واقعا برنامهای برای تغییر باشد، میتواند با منطق کارشناسی ذهن ما را به کانونهای بحرانی تضعیف کننده بقای ملی حساس بکند.
من لیستی از مسائل حیاتی مبتلابه روزمره کشور نوشتهام که در این سند هیچ بحثی از آنها نشده است، مسئله بسیار مهم دیگر که در ساخت رانتی به طور کامل فراموش میشود، مسئله شکاف تاریخ است. ما الان هم به گذشت 365 روز، میگوییم یک سال، در ربع پایانی قرن هجدهم هم به آن میگفتیم یک سال، اما ما یک مفهومی داریم به نام هزینه فرصت زمان. برآوردها میگوید که از دست دادن هر یک سال زمان در شرایط کنونی به اندازه بیش از 110 سال زمان از دست دادن در ربع پایانی قرن 18 است.
من فقط ارجاع میدهم که بروید و ادبیات انقلاب دانایی را بخوانید. وقتی که دانایی وارد تابع تولید میشود، بازدهیها را صعودی میکند و تغییرات فراوانی را در کل نظام حیات جمعی ایجاد میکند. ما در این سند فرض کردهایم که کل عالم متوقف است و زل زده است به اینکه ما میخواهیم چه کولاک جدیدی بکنیم!
ما با همه آن اظهار لطفهایی که به خودمان داریم، از میانگین خام فروشهای عالم هم دانایی در خلق ارزش افزودهمان کمتر است. همین پارسال فرهنگستان علوم گزارشی را منتشر کرده که در آنجا میگوید در یک سال معین، 13 هزار مقاله isi به نام ایران ثبت کردهاند که از آن میان چهار مورد به پتنت رسیده است. یعنی یک قدم به سمت کاربست جلو رفته است. در تمام عالم کسی برای آن مقالههای انتشاریافته تره هم خورد نمیکند. کشوری که به شدت تنگنای سرمایه انسانی دارد منابع خودش را خرج میکند و آدمهایش را مشغول میکند که به بیگانگان سرویس بدهند، عیناً نماد این قضیه در اقتصاد را هم با واردات کالای قابل تو