✅ استراتژی آمریکا نسبت به ایران چیست؟. ✍️دکتر محمود سریع القلم.. آمریکا، کشور گروه‌های لابی است

✅ استراتژی آمریکا نسبت به ایران چیست؟
✍️دکتر محمود سریع القلم

آمریکا، کشور گروه های لابی است. نه تنها در سیاست خارجی بلکه تقریباً در تمامی موضوعات می­توان از طریق لابی بر تصمیم­ سازی ها­ در آمریکا اثرات جدی گذاشت.عربستان اعلام کرده که در سال ۲۰۱۶، ۱۵۰ میلیون دلار صرف لابی در دستگاه های حکومتی آمریکا کرده است. هر گروهی که تشکلِ قوی­تر، پول بیشترداشته باشد، ظرفیت اثرگذاری بر سیاست­­گذری ها را پیدا می­کند.
با توجه به اینکه ایران کشور فرصت­ ها، زیبایی ­ها و توان­مندی ها است، چرا در این حدّ، ذهنیت نسبت به ایران منفی است؟ تقریباً هر خارجی که به ایران سفر می­کند بلافاصله متوجه میان ذهنیت قبل از سفر و واقعیت بعد از سفر می­شود.ذهنیت نسبت به ایران و ایرانی کجا پردازش می­شود و شکل می­گیرد؟ در مسکو؟ در شانگهای و بی چینگ؟ یا در ریاض؟ هیچکدام. شاید ۹۰ درصد ذهنیت نسبت به ایران، در آمریکا شکل می­گیرد. ما ایرانی ­ها انتظار داریم دیگران نسبت به ما منصف باشند. این انتظارات با واقعیات جهانی که مبتنی بر منافع است، سازگار نیست.
دو گروه لابی در آمریکا نسبت به ایران، ذهنیت می­سازند: ۱)تشکیلات نظامی که در تقابل با ایران در سطح منطقه خاورمیانه هستند و ۲) تشکیلات حامی اسراییل که عملکرد ایران را در مقابله با منافع اسراییل می­دانند. دایره توافق این دو گروه قدرتمند به مراتب بیشتر از اختلاف­ نظر آنهاست. طی چند سال اخیر نیز، عربستان سعودی، ضلع سوم این لابی درون حاکمیت آمریکا شده است. هر سه ضلع مثلث، از یک استراتژی تبعیت می­کنند: تفکیک ایران از جمهوری اسلامی ایران. آنها تبلیغ می­کنند که ایران کشوری است با تاریخی پرافتخار. از این ایران باید حمایت کرد و با آن ارتباط داشت. به زعم آنها، جمهوری اسلامی ایران، مزاحم و در تضاد با منافع آمریکا، اسراییل و عربستان در منطقه است.
به نظر می­رسد این لابی، این استراتژی را نسبت به ایران طراحی کرده­ اند: فشار تدریجی و دائمی، تداوم تحریم ­ها، محدود کردن منابع مالی، ممانعت از انتقال دانش، ایجاد نگرانی در میان بنگاهها و بانکهای اروپایی و ژاپنی، جلوگیری از سرمایه­ گذاری خارجی و در حاشیه سیاسی گذاشتن ایران. خلاصه ­تر: حفظ ایران در حد بقا و ممانعت از رشد و توسعه و پیشرفت آن. جالب توجه این است که در یک موضوع با اهمیتی، دو کانون لابی آمریکا با هم توافق ندارند: بخش ­های سیاسی، امنیتی و نظامی آمریکا، تکه تکه شدن خاورمیانه را به نفع منافع ژئوپلیتیک آمریکا نمی­دانند و معتقدند که این جدایی­ طلبی­ ها در نهایت به نفع روسیه، تروریست­ها و در آینده­ای دور به نفع چین است. تکه تکه شدن خاورمیانه، سطح اثرگذاری آمریکا در منطقه را می­کاهد و هزینه های حضور را افزایش می­دهد
هم اکنون ۲۶ سال است که از مذاکرات پیرامون حل و فصل اختلافات میان اسراییل و فلسطینی­ ها می­گذرد.نتیجه ملموسی هم بدست نیامده و با ائتلاف غیرمستقیم اسراییل با کشورهای عربی موضوع فلسطین، شفافیت گذشته خود را ندارد. اگر از این زاویه به استراتژی آمریکا نسبت به ایران نظر بیافکنیم، کار فرسایشی سیاسی به مراتب کارآمدتر از کار نظامی است. تشابه قابل مطالعه ای میان موضوع هسته­ ای ایران و موضوع فلسطین وجود دارد: مذاکرات طولانی، بازیگران نابرابر، یک طرف عجله بر تفاهم دارد و دیگری اصرار بر درازا انجامیدن اختلاف . استراتژیست چین باستان، Sun Tzu در کتاب ماندنی خود The Art of Warfare به دو نکته اشاره می­کند. یکی استفاده از اشتباهات دشمن برای شکست او و دوم، استراتژی فرسایشی سیاسی که بعضی از وجوه آن بدین­صورت است: گیج کردن، به تأخیر انداختن حمله، سرِکارگذاشتن، موارد جدید مطرح کردن و در عین حال منطقی و قانونی رفتار کردن. در نظر داشته باشیم که ایران بیش از یک دهه است مذاکره هسته­ ای می­کند، همچنان موضوع ادامه دارد، پیشرفت کشور به تأخیر افتاده است و هم زمان عربستان و اسراییل، پروژه ­های عظیم را دنبال می­کنند
دایره اختلافات ایران و آمریکا به مراتب بزرگتر از موضوع هسته­ ای و برجام است. چه برجام بماند و چه نماند، این اختلافات پابرجا هستند.از منظر تاریخی، ایرانی­ها ۱۷۰ سال است در پی روابط عادلانه با سه قدرت جهانی بوده ­اند که عموماً به ناکامی انجامیده است. امروز، گفتار درمانی دستگاه دیپلماسی تأثیر چندانی بر محاسبات و انتخاب­ های طرف مقابل نخواهد گذاشت. متأسفانه نظام بین­ الملل براساس استدلال،بنا نشده است. نظام بین ­الملل و بازیگران آن براساس قدرت و منافع عمل می­کنند و کار لابی­ها، بزک کردن استدلالی، منطقی و رسانه ­ای این منافع است.هم اکنون یک ائتلاف بین ­المللی منطقه­ ای در پی آن است که ایران را در حدّ یک هتل سه ستاره نگاه دارد
به مجمع فعالا