✅نگاهی به بخش مسکن. ✍دکتر عباس آخوندی، وزیر مسکن.. مسکن پیچیده‌ترین بحث اقتصاد ایران است

✅نگاهی به بخش مسکن
✍دکتر عباس آخوندی ، وزیر مسکن

مسکن پیچیده‌ترین بحث اقتصاد ایران است. مسکن در ایران دو کارکرد دارد؛ یکی کارکرد مصرف مسکن است به‌عنوان سرپناه و دیگری به‌عنوان پس‌انداز و حفظ قدرت پول است و دراین‌میان وسیله‌ای برای سوداگری گسترده یک عده در ایران است. این امر جنبه تاریخی دارد و در دوره‌های گذشته هم بوده لیکن در دهه اخیر رشد نمایی داشته است. شما به چند آمار نگاه کنید تا متوجه شوید چه اتفاقی در ایران رخ داده است. سال ١٣٨٥، آمارگیری رسمی ایران نشان می‌دهد تعداد مسکن‌های خالی کل کشور ٦٣٠‌ هزار واحد مسکونی بود. سال ١٣٩٠ تعداد مسکن‌های خالی یک‌‌میلیون‌و ٦٥٠‌ هزار واحد بود. این یعنی تنها در پنج سال یک‌ میلیون مسکن خالی اضافه شده است. افزوده‌شدن یک‌ میلیون خانه‌خالی، بیشتر جنبه سوداگری دارد. این تعداد با هدف پاسخ‌گویی به تقاضای مسکن احداث نشده‌اند. ما دنبال این هستیم که سیاست‌گذاری دولت به سمت مسکنی برود که مردم در آن زندگی کنند نه اینکه به‌عنوان کالا آن را خریدوفروش کنند.
از سال ١٣٨٩ تا ١٣٩٢ فقط در شهر تهران ٧٦٠‌ هزار واحد مسکونی پروانه دریافت کرده‌اند؛ یعنی تنها در چهار سال برای حدود ٣٥ تا ٤٠ درصد جمعیت شهر تهران پروانه صادر شده است. این رقم بسیار بزرگ و تصورِ آن سخت است.
در پایتخت بیش از ٤٠٠‌ هزار واحد مسکونی خالی وجود دارد. به ازای هر خانوار در تهران ١,١٦ صدم مسکن وجود خارجی دارد. بررسی مناطق پروانه‌های صادرشده نشان می‌دهد بیش از ٥٠ درصد مجوزها در مناطق یک، دو، چهار، پنج و ٢٢ است. بیش از ٥٠ درصد پروانه‌ها مربوط به ضلع شمالی تهران است. واقعیت این است كه آنچه در دهه قبل در تهران جریان داشت، جریان بزرگ سوداگری بسازوبفروشی بوده است؛ اما با وجود این حجم صدور پروانه در همان سال‌ها نرخ تورم مسکن بالای ٥٨ درصد بوده است. ‌طبق‌ قاعده چنین عرضه وحشتناکی باید قیمت را کم کند. بنابراین جایی از کار اشکال خیلی بزرگی دارد که این همه ساختمان ساخته می‌شود، هم نرخ بالا می‌رود و هم نیاز برطرف نمی‌شود و هم خانه‌ها خالی باقی می‌ماند.
‌در واقع خانه‌سازی برای سوداگری و ملک‌بازی است. این خانه‌ها برای نیاز مردم ساخته نشده‌اند. اگر ساخته شده بود که مردم در آن زندگی می‌کردند. اینها بیشتر لوکس هستند و مربوط به همان مناطقی که گفته شد؛ درحالی که تقاضا در تهران در طبقه متوسط در بافت فرسوده شهری یا در حاشیه شهر است ولی می‌بینیم که عرضه در مناطق دیگری است. مناطقی که افزایش ساخت‌وساز در آنها مشکل محیط زیست تهران را ایجاد کرده است. «مدیریت شهری» برای اینکه بتواند هزینه گزاف برخی طرح‌های بی‌حاصل را تأمین کند شهر را که آینده مردم تهران است می‌فروشد که بتواند پول اتوبان صدر را دربیاورد و مشکل مسکن سر جای خودش باقی مانده است. زمینی هم باقی نمانده است. مشکل در سیاست‌گذاری ملی بخش مسکن است.
ببینیم به تقاضای مسکن در ایران چطور پاسخ داده شد؟ این پاسخ به‌طور عمده بخشی در بخش لوکس و بخشی نیز در قالب مسکن مهر اغلب در بیابان‌ها بوده‌ است. هیچ‌‌یک از این دو اقدام مشکل را حل نمی‌کند. حال می‌بینیم درعین‌حال ‌که چندین‌ هزار‌ میلیارد تومان از ثروت ملی ایران سرمایه‌گذاری شده، مشکل همچنان پابرجاست. تمام پیچیدگی قصه این است که نه برج‌های شمال شهر مشکل را حل می‌کند و نه مسکن مهر. آیا مسکن مهر مشکل حاشیه‌نشینان و افراد ساکن در بافت فرسوده را حل کرده؟ یا مسکن‌های لوکس شمال تهران مشکل مسکن طبقه متوسط را درمان کرده است؟ قطعا نه.
دولت پیشین در بخش مسکن مداخله گسترده‌اي کرد؛ یعنی اتفاقی که هیچ‌گاه رخ نمی‌داد و دولت هرگز در این بخش دخالت نمی‌کرد. دولت قبل در موضوع دو‌ میلیون واحد-مسکن دخالت مستقیم کرد؛ اما من دولت را در پروژه‌ مسکن‌سازی وارد نمی کنم قطعا با ورود دولت مخالفم.
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
Telegram.me/esfahaneconomy