?مجمع فعالان اقتصادی یک کانال تلگرام نیست! ?پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد تماس : حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
✅آزمون و خطا. ✍️ داوود سوری.. 🔺تزریق پول سادهترین کار برای سیاستگذار است
✅آزمون و خطا
✍️ داوود سوری
🔺تزریق پول سادهترین کار برای سیاستگذار است.
اقدامات دیگر برای تبدیل سرمایه به فعالیتهای تولیدی اشتغالزا بسیار دشوار است و تصمیمگیری درباره آنها پیچیدگی فراوانی دارد. اما توزیع پول نهتنها سخت نیست، بلکه خیلی زود باعث خوشحالی دریافتکنندگان میشود؛ چهبسا گروه فشار تقویتکننده این دیدگاه در میان مسوولان، جزو همان کسانی باشند که منابع را دریافت میکنند.
🔺این دایره بستهای است که صدها مثال برای آن وجود دارد. طرح بنگاههای زودبازده دولت نهم احتمالاً بزرگترین آنها بود، اما قبل از آن هم طرحهای زیادی در مقیاسهای کوچکتر اجرا شده و تقریباً همه آنها شکست خورده است. من هیچ نمونه موفقی از اجرای اینگونه طرحها به خاطر نمیآورم، ولی از تجربیات شکستخورده خاطرات زیادی دارم. با این حال به نظر میرسد سیاستگذاران ما در دایرهای بسته گرفتار شدهاند و توان ارائه طرحهای جدید برای حل معضل بیکاری را ندارند.
🔺فکر میکنم فشار عمدتاً به بانکهای دولتی وارد خواهد شد و گستره این طرحها دامنگیر بانکهای خصوصی نمیشود. اما فراموش نکنید که همین سیاستها در دوره آقای احمدینژاد انجام شد و شرایط امروز بانکهای ما -که دیگر بانکی به معنای واقعی کلمه در کشور باقی نمانده- نتیجه کارهای آن دوره است؛ نتیجه روشی است که در آن استانداران به عنوان نمایندگان عالی دولت برای بانکها تصمیمگیری میکردند. یعنی به روسای بانکها دستور میدادند که منابع مالی به چه کسانی اختصاص پیدا کند و به چه کسانی اختصاص پیدا نکند. یا اینکه روسای بانکها با رئیسجمهور به سفر استانی میرفتند و قولهای رئیسجمهور به مردم را از طریق منابع تحت مدیریتشان پشتیبانی میکردند. متاسفانه سیاست امروز هم شکل دیگری از همان سیاستهاست و نتیجهاش این خواهد بود که روزبهروز بر بدهیهای بانکها افزوده میشود تا روزی که احتمالاً شکست عظیمی در سیستم بانکی رخ دهد (ویژگی بانک این است که میتواند منابع آتی خود را پیشخور کرده و چارچوب ترازنامهاش را به گونهای تنظیم کند که زیانها پوشانده شود؛ اما در نهایت چند سال بعد زیانهای انباشته سر باز خواهد کرد).
🔺در مورد صندوق توسعه ملی مشکل از این هم بزرگتر است. چراکه تبدیل منابع ارزی به ریال و وام دادن به مردم هیچ توجیهی ندارد. هنوز که در ابتدای راه هستیم، شنیدهام کسانی در روستاها این نوع وامها را دریافت کرده و برای خرید ملک در شهرهای بزرگ استفاده کردهاند. یعنی منابع ارزی کشور به داراییهای غیرمولد تبدیل شده، نه به سرمایهگذاری و تولید و ایجاد اشتغال.
🔺افزایش نقدینگی ناشی از تبدیل منابع ارزی به ریال، نهتنها تقاضای داخلی را به صورت کاذب افزایش میدهد و به رشد تورم میانجامد، بلکه منابع ارزی کشور را هم مصرف کرده و بازار ارز را مختل میکند. ضمن اینکه درباره بازگشت این وامها تردید جدی وجود دارد. طبیعی است که در این چارچوب انتظار هیچ نتیجه مثبت بلندمدتی را نمیتوان داشت، اما به هر حال توزیع چند هزار میلیارد تومان پول برخی را خوشحال خواهد کرد.
🔺با صرف تزریق پول نمیتوان شغل ایجاد کرد، اما اگر بتوانیم موانع موجود را از سر راه تولید کشور برداریم، اشتغال به دنبال آن خواهد آمد. اگر این موانع برداشته شود، حتی سرمایه هم خواهد آمد و نیازی به تزریق منابع ارزی و ریالی نخواهد بود. منابع مالی فراوانی در دنیا وجود دارد که صاحبانشان به دنبال سود میگردند. اگر محیط کسبوکار را فراهم کنیم، میتوانیم این منابع را به اقتصادمان جذب کنیم
🔺فراموش نکنید که اهمیت سرمایهگذاری خارجی فقط در پول نیست؛ سرمایه خارجی با خود تکنولوژی و مدیریت را هم به کشور مقصد منتقل میکند. ضمن اینکه وقتی سرمایه خارجی به کشوری وارد شد، به دنبال آن ثبات اقتصادی ایجاد میشود. چراکه کشورهای دیگر چون پولشان را در کشور مقصد سرمایهگذاری کردهاند، حواسشان را بیشتر جمع میکنند. در واقع شبکهای ایجاد میشود که بسیار مهمتر از خود پول است. پول به تنهایی نمیتواند اشتغال و تولید ایجاد کند. به نظر من، گره اصلی اقتصاد ایران کمبود سرمایه نیست؛ این است که در این اقتصاد نمیتوان کار کرد. چرا در ایران هیچ بنگاه بزرگ غیردولتیای وجود ندارد؟
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy