دوست". سروده احمد خاتون آبادی … … … … … … … … … … … … … … … … … …. من تو را در بادها

@esfahaneconomy
"نشان دوست"
سروده احمد خاتون آبادی
.....................................................
من تو را در بادها
در میان بال آن پروانه ها
من تو را در شادی آن موج ها
در اوج ها
در بهاران پر از یاس و اقاقی
دیده ام

من تورا در برگ سبز لاله ها
در گل سرخ همه آلاله ها
در درون شادی و شور کبوتر های مست
در سر سبز صنوبر دیده ام

من تورا در شام ها
بر بام ها
بر فراز ابر باران زای شب
در میان نور آن مهتاب ها
در شکوه ساکت سرو و صنوبر دیده ام

در دو چشمانی که از غم خیس شد
یا لب خندان آن کودک
درون حوض آب
در میان: موج رقصان، بید لرزان
در بلندای ستیغ کوه ها
در ترنم های باران در دل سبز کویر
من تو را
در ذره ذره خاک صحرا
دیده ام

من خدا را
هرکجا
در ناکجا ها دیده ام
@esfahaneconomy