✅ما کجا را غلط رفته‌ایم؟. ✍️محمد حسین کریمی پور

✅ما کجا را غلط رفته‌ایم؟
✍️محمد حسین کریمی پور

«رحمت حق بر آن که بداند از کجا آمده، کجا ایستاده و قرار است به کجا برود.» این گوهری از خزانه حکمت امیرالمومنین علیه‌السلام، است. بیش از هرچیز، این اختلال در نظام تدبیر ملی ماست که ما را در بسیاری مسائل راهبردی، چنین در گوشه رینگ قرار داده است. مسائل را به موقع شناسایی نمی‌کنیم. اولویت‌بندی صحیح نداریم. منابع محدودمان را صرف اهداف با اولویت کمتر می‌کنیم. سرمان هم که به سنگ خورد خیلی طول می‌کشد تا اولویت‌ها و سیاست‌هایمان را اصلاح کنیم. تا به اصلاح نظام تدبیر ملی نپرداخته، بازیگری هوشمندتر نشویم، وضعمان همین است. به عملکرد ما در چالش دجله و فرات بنگرید. در دو دهه اول سدسازی ترک‌ها، نشانه‌ای از پیش‌بینی مخاطره ریزگردها، ایجاد ساختار رصد، مطالعات استاندارد و حتی مطالبه دیپلماتیک از سوی دولت ایران نمی‌بینیم. با فاصله زیاد، اولین اطلاع‌رسانی‌ها در مورد طرح ترکیه در مطبوعات ایران منعکس و 10 سال پیش آکادمیسین‌هایی مثل پاپلی و کشاورز و سازمان‌های غیر‌حاکمیتی مثل اتاق ایران، مخاطرات زیستی را طرح می‌کنند. در سال 92، ستاد مبارزه با گرد و غبار تشکیل می‌شود. اولین اعتراض رسمی علنی از سوی رئیس‌ اتاق ایران خطاب به نخست وزیر ترکیه در سال 94 رخ می‌دهد. دولت یازدهم، سعی در اقداماتی برای التیام موردی از سویی و طرح بین‌المللی مساله از سوی دیگر دارد. ماه جاری کنفرانس گرد و غبار با مشارکت بین‌المللی در تهران تشکیل و رئیس‌‌جمهور در قبال ترکیه موضع محتاطانه تلویحی گرفت. نماینده ترکیه اعلام می‌کند مطالعه قابل اتکایی موجود نیست که رابطه بین سدها و گرد و غبار را اثبات کند. راست می‌گوید 40 سال پس از آغاز جنگ، حتی مطالعه بین‌المللی مستند در مجامع بین‌المللی نداریم. ایران تازه دارد بیدار می‌شود! کشور هنوز هم فاقد چیزی به نام «دیپلماسی آب و محیط زیست» و تقسیم کار ملی است. وزارت خارجه و سازمان محیط زیست هم فاقد ساختارهای تخصصی مناسبی برای پیگیری موضوع‌اند.

باید مدیریت منابع آبی و تعهد زیست‌محیطی‌مان را ارتقا دهیم تا از یک نمونه بارز بی‌مسوولیتی به یک بازیگر مشروع و محترم دنیای آب تبدیل شویم. در استیفای حقابه از افغانستان حق قانونی‌مان معلوم است ولی اجبار طرف به تمکین میسور نیست. مساله را باید در چارچوب یک طرح کلان توسعه مشترک حل کرد. افغانستان فقیر راهی جز توسعه کشت و مصرف آب ندارد. ما هم علاوه بر نیاز به توسعه و امنیت در شرق، برای شهرهایمان، آب می‌خواهیم. باید نیازهای دو طرف را به هم دوخت. اگر کارخانجات ما در شرق مصرف‌کننده شیر، چغندر، کتان و میوه افغانستان شوند و شهرهای افغانستان گاز و برقشان را از ایران ببرند، می‌شود به طرف ایجاد بستر امنیت آبی رفت. در مساله دجله و فرات با ایجاد آرامش در عراق و سوریه، امکان مطالبه حقابه از سوی آنها فراهم می‌شود. همزمان دغدغه زیست‌محیطی ایران و سونامی ریزگردها را جهانی کرد. ترک‌ها همیشه از ورود طرف جدید به مذاکرات جلوگیری کرده‌اند. ایران راهی جز افزودن سازمان ملل و حتی اتحادیه اروپا به مذاکرات بین ترکیه-سوریه-عراق و ایران ندارد. حذف تمام سدهای ترکیه که مستلزم آوارگی میلیون‌ها نفر است، هدف غیر‌معقولی است. باید هدف‌گذاری معقول‌تری کرد. ایران باید نسبت به افزایش سهم خود از منابع آب جهان اقدام کند. اگر در وضع اقتصادی، مدیریتی و بین‌المللی مناسب‌تری بودیم، باید می‌اندیشیدیم چگونه با عقد پیمان‌های معتبر برای داشتن سهمی از آب تاجیک یا حوضه ولگا یا حتی حضور در باشگاه بهره‌برداران قطب جنوب اقدام کنیم. قراردادهای محکم دسترسی پایا به آب، خاک یا محصول در آسیای میانه، آمریکای لاتین و آفریقا نیز به مفهوم افزایش مجازی پتانسیل آبی کشور، می‌توانست در دستور کار قرار گیرد. دست بالاتر در مذاکرات منطقه‌ای و بین‌المللی محیط زیستی از آن کشوری است که قدرت اقتصادی، توان نظامی، قراردادهای بهتر، سازمان‌های ملی حرفه‌ای‌تر و هم‌افزاتر، دستگاه دیپلماتیک موثرتر، گستردگی روابط خارجی، استراتژی هوشمندتر و موضع مشروع‌تر داشته باشد. اگر عمری باشد، خیلی کارها برای انجام دادن داریم!
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy