‍ ✅ افکار. ◀️داستانهای مدیریتی …. ✳️مردی شبی را در خانه‌ای روستایی می‌گذراند …؛

‍ ✅ افکار
◀️داستانهای مدیریتی



✳️مردی شبی را در خانه ای روستایی می گذراند...؛
پنجره های اتاق باز نمی شد.

نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند.

با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید.

صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...!

" او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...!!! "

افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام می دهد.../ فلورانس اسکاویل شین

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy