✅مالیات بی‌سود. ✍️محمد ماشین‌چیان

✅مالیات بی‌سود
✍️محمد ماشین‌چیان

بار دیگر زمزمه‌های اخذ مالیات از سپرده‌های بانکی در بهارستان شنیده می‌شود. این موضوع نخستین بار حدود یک سال و نیم پیش از سوی وزیر اقتصاد دولت یازدهم مطرح شده بود و حال در کمیسیون تلفیق مجلس در حال بررسی است. کشورهای زیادی اخذ این مالیات را آزموده‌اند و با منطق تجربه نسبتاً موفق دیگران، خیلی از اقتصاددان‌های کشور نظر مساعدی نسبتاً به دریافت مالیات از سپرده‌های بانکی دارند.
از نظر اقتصادی اصولاً نمی‌خواهیم با مالیات بر سود سرمایه جلوی تجمیع سرمایه را بگیریم و به‌ طور کلی مسیر هم‌اکنون پردست‌انداز سرمایه‌گذاری را در کشوری در حال توسعه ببندیم اما از نظر سیاسی می‌خواهیم اجازه ندهیم ثروتمندان از زیر مالیات فرار کنند.

خوشبختانه برای این چالش راه‌حلی وجود دارد هرچند مستلزم این است که مدل مالیاتی را کمی تغییر دهیم.

قبل از آنکه جلوتر برویم لازم است موضوعی را روشن کنیم. کشورهای زیادی از ژاپن دهه 50 گرفته تا چین در دهه‌های اخیر، شرایطی شبیه ایران کنونی را تجربه کرده و توانسته‌اند با جهش‌های بلند از آزمون توسعه سربلند بیرون آیند. در کشوری چون ایران جبران کسری منابع دولتی از طریق بالا بردن مالیات‌ها حکم سیمِ آخر را دارد و حتی‌المقدور باید از اجرای چنین سیاست‌هایی پرهیز کرد.

به ‌هر حال در این مورد ایده اولیه آن است که از درآمد حاصل از سود سپرده‌های میان‌مدت و بلندمدت بانکی مالیات بگیریم. در مورد مقدار این مالیات اعداد مختلفی مطرح شده است. از یک درصد گرفته تا 16 و حتی 20 درصد. البته نه اینکه مقدار مالیات اهمیت ندارد ولی چالش اقتصادی‌ای که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد در جای دیگری است. فرض بگیریم که نرخ سود سپرده‌ای 18 درصد است. اگر این 18 درصد در شرایط تورم صفر درصد باشد پس سپرده‌گذار 18 درصد سود واقعی دریافت خواهد کرد. حال اگر بر سود این سپرده 20 درصد مالیات ببندیم، آن وقت سود واقعی 14.4درصد خواهد بود که می‌شود گفت سود بدی نیست. حالا بیایید اثر تورمی را هم بر این سود اضافه کنیم. تورم کشور در سال پیش رو را حدوداً 10 درصد پیش‌بینی کرده‌اند. در این صورت سود واقعی سپرده 18درصدی، پیش از کسر مالیات، هشت درصد خواهد بود. این در حالی است که ما بر کل سود اسمی و نه‌فقط هشت درصد سود واقعی، مالیات بسته‌ایم.

برای اینکه موضوع پیچیده نشود اجازه دهید اعداد را ساده‌تر کنیم. اگر سود اسمی 100 تومان باشد، مالیات 20درصدی معادل 20 تومان و سود سپرده‌گذار پس از کسر مالیات 80 تومان خواهد بود. اما در شرایط 10 درصد تورم، هر چند سود اسمی معادل 100 تومان است ولی سود واقعی 44 تومان خواهد بود. این در حالی است که ما بر 100 تومان سود اسمی، 20 تومان مالیات بسته‌ایم. پس سود دریافتی سپرده‌گذار پس از کسر مالیات در واقع 24 تومان است نه 100 تومان. به این ترتیب سود واقعی سپرده چیزی حدود 4.3درصد است نه 18 درصد. در کشوری مثل ایران 4.3درصد نه‌تنها سود جذابی نیست بلکه می‌تواند مصداق زیان هم باشد.
با این حساب می‌توانیم فرض بگیریم که با پایین آوردن سود واقعی، پول کمتری در بانک‌ها سپرده خواهد شد. احتمالاً یکی از اثرات این سیاست شکل‌گیری دوباره یا به بیان بهتر سازمان‌یافته‌تر شدن بازارِ سیاه سپرده‌های بانکی خواهد بود.

سرمایه‌گذاری، کل جامعه را ثروتمندتر می‌کند و پس‌انداز، ابزار تامین مالی سرمایه‌گذاری است. در ساده‌ترین سطح، برای اینکه امسال کارخانه‌ای ساخته شود و محصولش سال آینده به بازار بیاید، عده‌ای از مردم باید منابع مورد نیاز برای ساخت کارخانه را امسال مصرف نکنند و در عوض پس‌انداز کنند.نهایتاً بخش قابل توجهی از ثروت خلق‌شده به مصرف‌کننده خواهد رسید تا به سرمایه‌دارِ سرمایه‌گذار.
ایده جدید این است که ما بر آن بخشی از درآمد افراد مالیات ببندیم که مصرف می‌شود و آن بخشی از درآمد که سرمایه‌گذاری شود مشمول مالیات نخواهد بود. در مورد سود سپرده‌ها، اگر سود مجدداً سپرده شود، طبق قاعده قبلی مشمول مالیات نخواهد بود در حالی که اگر برداشت و مصرف شود مالیات به آن تعلق خواهد گرفت.

باری، از پس‌انداز و اهمیت آن در توسعه اقتصادی گفتیم اما حکایت همچنان باقی است. اجازه دهید مطلب را با جمله‌ای از دکتر موسی غنی‌نژاد تمام کنیم که از اینجا به بعد داستان سپرده‌ها را به روشنی تصویر کرده‌اند: «ساختار رانتی اقتصاد ایران بزرگ‌ترین مانع هدایت پس‌اندازها به سوی سرمایه‌گذاری مولد شده و راه را بر رشد اقتصادی کشور به طور مستقل از درآمدهای نفتی عملاً بسته است.»
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy