✅ پیش بینی فروپاشی اقتصاد جهانی طی ۱۸ ماه آینده!. ✍️دکتر محمد حسین ادیب

✅ پیش بینی فروپاشی اقتصاد جهانی طی 18 ماه آینده!
✍️دکتر محمد حسین ادیب

📌۱۵ کشور صادرات آنها سالانه ۱۵۰۰ میلیارد دلار از واردات آنها بیشتر است و مازاد صادراتی آنها در بانکهای آمریکا و انگلیس پس انداز میشود، علاوه بر آن بی ثباتی در بسیاری از کشورها منجر به خروج سرمایه از آن کشورها شده و مقصد نهائی آمریکا و انگلیس است؛
📌 بیش از ظرفیت جذب اقتصاد آمریکا ، پس اندازهای جهانی وارد آمریکا شده و در آمریکا تشکیل حباب داده است این حباب در بخش بورس ، موسسات مالی از کنترل خارج شده و در بخش مسکن به مرز هشدار رسیده است
📌غیر ممکن شدن استفاده از مکانیزم نرخ بهره برای ترکاندن حباب های اقتصادی
📌 از جنگ جهانی اول تا کنون اقتصاد آمریکا ۱۰ بار حبابی شده و در نه بار از ده بار ، فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره اقدام به ترکاندن حباب کرده است و بعد از فروپاشی ناشی از ترکاندن حباب ، با کاهش نرخ بهره شرایط را به وضعیت عادی بازگردانده اما این بار استفاده در حد قبلی، برای ترکاندن حباب ها ممکن نیست؛
📌 بدهی جهان نسبت به سال ۲۰۰۰ تقریبا سه برابر شده است، با سه برابر شدن بدهی جهان، افزایش نرخ بهره به فروپاشی اقتصاد جهانی منجر میشود
📌 طی ده سال گذشته در بخش تولید کالائی، سرمایه ها از کشورهائی که دستمزد،مالیات،تامین اجتماعی و پول ملی بالاتر دارند به کشورهائی مهاجرت کرده که دستمزد ،مالیات ،تامین اجتماعی و پول ملی ضعیف تر دارند،
📌 تولید در مناطق غیر ساحلی قابل رقابت با مناطق ساحلی نیست ، ۸۰ درصد صادرات چین از ۱۲ منطقه آزاد چین صادر میشود که تا عمق ۲۰۰ کیلومتری ساحل قرار دارند
🔴جمع بندی :
کشورهای دارای دستمزد،مالیات ، تامین اجتماعی ، پول ملی بالاتر و تمرکز تولید در مناطق غیر ساحلی اند در موقعیت شکننده و غیر رقابتی قرار دارند، اقتصاد اروپا با همه محدودیت های فوق جز عامل آخر( تولید در مناطق غیر ساحلی ) مشکل دارد ، اقتصاد آمریکا با هر پنج عامل مشکل دارد اما تنها مناطق ساحلی آمریکا با عامل پنجم مشکل ندارد. اگر اقتصاد آمریکا و اروپا رقابتی تر نشود ارزش پول ملی آنها سقوط می کند ، نرخ ارز میزبان همه ناکارآمدی های اقتصاد است وقتی اقتصاد یک کشور ناکارآمد تر از اقتصاد کشورهای دیگر باشد دیر یا زود ارزش پول ملی آن سقوط می کند، دلار و پول های ملی کشور های اروپائی در معرض سقوط ارزشی قرار دارند
رشد بدهی در جهان از سال ۲۰۰۰ تا کنون بیش از رشد تولید ناخالص ملی جهان و دستمزدها و دارائی شرکتها بوده است و تداوم آن غیر ممکن است.
در سال ۱۹۹۸ ناشی از سقوط قیمت نفت، اقتصاد اندونزی دچار بحران شد و نتوانست تا اقساط وام های خارجی را پرداخت کند در این موارد صندوق بین المللی پول به میدان می آید، توصیه های صندوق برای پرداخت وام جدید خارجی منوط به این بود که بدهی بانکهای انگلیس و آمریکا پرداخت شود و پرداخت بدهی بقیه طلبکاران فقط وقتی پرداخت شود که طلب آمریکا و انگلیس پرداخت شده باشد این فرمول منجر به ورشکست شدن همه ۱۸ بانک خصوصی اندونزی شد ،در نمونه اندونزی وقتی پرداخت بدهی خارجی از توان اقتصاد ملی عبور می کند تنها با توصیه صندوق بین المللی پول، بدهی بانکهای بزرگ جهانی پرداخت میشود و بقیه بدهی ها هرگز پرداخت نمیشود ، در وضعت موجود بدهی جهانی سه برابر شده و تا زمانی که این بدهی نصف نشود امکان برون رفت از بحران وجود ندارد، بخشیدن بدهی بقیه طلبکاران و پرداخت بدهی بانکهای بزرگ راه حلی بود که اندونزی در پیش گرفت احتمالا طراحی اقتصاد جهانی به دنبال اندونزیائی کردن ساختار بدهی ها در جهان است
تا کنون از افزایش نرخ بهره برای حباب زدائی از اقتصاد استفاده میشود و نظر به ریسک بالای این شیوه، راهکار جایگزین ایجاد نا اطمینانی سخن بر سر عدم استفاده از افزایش نرخ بهره در حباب زدائی از اقتصاد جهانی نیست ، سخن بر سر این است که این حربه برندگی سابق را ندارد و هزینه استفاده از آن احتمال از کنترل خارج شدن اقتصاد جهانی را دارد لذا استفاده از این حربه باید آرام تر و کند تر انجام شود و نتایج لازم را ندارد لذا استفاده از حربه بی ثباتی در محیط سیاسی همان آثار افزایش نرخ بهره را دارد ، برای حباب زدائی از بازار سهام سناریوی دیگری غیر از نرخ بهره وجود دارد ، ترامپ با ایجاد بی ثباتی در محیط سیاسی و نا اطمینانی نسبت به آینده ، می تواند همان اثرات افزایش نرخ بهره برای حباب زدائی از بازار بورس را تمهید کند ، بی ثباتی از طریق یک بحران عظیم سیاسی با رویکرد جنگ طلبانه در شپه جریزه کره و ایجاد شکاف داخلی در ساخت سیاسی آمریکا ، قابل تحقق است ، سیاست در ایران می تواند با خیال راحت از این فرایند استفاده کند ، بزودی اقتصاد جهانی وارد فاز سقوط م