✅دورنمای برجام جدید. ✍️دکتر طهمورث غلامی

✅دورنمای برجام جدید
✍️دکتر طهمورث غلامی

جایگاه برتر آمریکا در سیاست بین‌الملل که در پرتو سیاست بین‌الملل گرایی پس از جنگ دوم حاصل شده است، سبب شده که این کشور با محدودیت‌های کمتری در عرصه بین‌المللی برای عملیاتی کردن تصمیمات خود مواجه شود. فروپاشی شوروی و پیروزی آمریکا در جنگ سرد سبب گسترش آزادی عمل آمریکا در عرصه بین‌المللی شده است که این وضعیت سبب شده آمریکا قادر باشد در صورت نیاز و الزام سیاست‌های یکجانبه را در دستور کار خود قرار دهد. در این شرایط دولت‌هایی مانند جمهوری اسلامی که آمریکا را دشمن و خصم خود معرفی می‌کنند،برای هرگونه مذاکره و توافق با آن دو مدل پیش روی خود دارند:

مدل شوروی: در این مدل شوروی توافق‌هایی با آمریکا انجام می‌داد، اما دشمنی شوروی با آمریکا از بین نمی‌رفت. در واقع شوروی در اثر برخی ملاحظات، صرفا سیاست‌های خود را « تغییر» می‌داد، اما ذات مبتنی بر دشمنی آن با آمریکا تغییر نکرد و شوروی نیز به صراحت اعلام می‌کرد که دشمنی آن با آمریکا ادامه خواهد داشت. در این شرایط آمریکا نیز نه تنها پایبند توافق‌ها با شوروی نبود، بلکه از تلاش خود برای نابودی شوروی نیز دست نکشید. در این میان توافق ‌های آمریکا با شوروی خود گامی برای از بین بردن شوروی بود.

مدل چین: از زمان وقوع انقلاب کمونیستی در چین، این کشور پس از شوروی دومین دشمن بزرگ آمریکا بود. اما بعد از مرگ مائو، چین دچار دگرگونی شد، بدین معنی که اعلام کرد نه تنها در پی دشمنی با آمریکا نیست بلکه دنبال این است که تمامی مشکلات خود را با آمریکا حل و فصل کند. آمریکا به چنین دگرگونی‌ای احترام گذاشت و توافق‌های با چین را محترم شمرد.

مدل مذاکره ایران با آمریکا در چارچوب مدل نخست انجام گرفت. بدین معنی که ایران صرفا تحت برخی الزامات و مصلحت‌ها با آمریکا توافق کرد و به صراحت اعلام نمود نه تنها در دیگر حوزه‌ها با آمریکا مذاکره نخواهد کرد بلکه همچنان آمریکا را دشمن خود می‌داند. در این مدل اشتباه اساسی توافق کردن است. اگر کشوری بنای دشمنی با آمریکا را دارد، نباید به دنبال توافق با این کشور در هیچ حوزه‌ای باشد زیرا به خاطر تداوم دشمنی‌ها، هیچ تضمینی وجود ندارد،آمریکا پایبند توافق‌های خود باقی بماند. جایگاه بین‌المللی آن سبب می‌شود که اگر آمریکا توافق را نقض کرد کشوری توان تنبیه کردن آمریکا را نداشته باشد. لذا جایگاه بین‌المللی آمریکا از یکسو و مدل مذاکره شوروی در امضای برجام از سوی دیگر سبب شد که آمریکا به آسانی از برجام خارج شود. همچنین چون آمریکا نیز جمهوری اسلامی را دشمن خود تعریف می‌کند، تیم کاخ سفید خروج از برجام را چالشی برای اعتبار و پرستیژ آمریکا نمی‌داند زیرا از نگاه آنها، آمریکا نباید هیچ امتیازی به دشمن خود بدهد.

در این شرایط جایگاه بین‌المللی آمریکا این امکان را به این کشور می‌دهد که بتواند با فشارها و تحریم‌های خود از یک سو امکان بهره برداری جمهوری اسلامی از مزایای برجام موجود را به حداقل برساند و از سوی دیگر تلاش می‌کند تلاش اتحادیه اروپا در کنار روسیه و چین را برای حفظ برجام به شکست بکشاند. به عبارت دیگر، جایگاه برتر اقتصادی آمریکا سبب می‌شود اتحادیه اروپا قادر نباشد بدون در نظر گرفتن نقش آمریکا، مزایای اقتصادی برجام را برای ایران و در غیاب آمریکا تضمین کند. روسیه، چین و اتحادیه اروپا برای حفظ برجام باید هزینه‌های بسیاری پرداخت کنند که ممکن است توان تحمل پرداخت این هزینه‌ها را نداشته باشند. در این وضعیت کشورهای مدعی حفظ برجام تحت سیاست تهدید، تطمیع یا اقناع آمریکا ممکن است از مواضع خود عقب نشینی کنند و با مقصر جلوه دادن جمهوری اسلامی در شکست برجام، مواضع خود را به آمریکا نزدیک کنند.

به عبارت دیگر حتی اگر با حسن نیت باور داشته باشیم که خواست اصلی اتحادیه اروپا حفظ برجام است باید به این سوال مهم نیز پاسخ بدهیم که آیا این اتحادیه توان و اراده سیاسی لازم برای حفظ برجام را دارد؟ موقعیت ویژه آمریکا در عرصه سیاست بین‌الملل و اقتصاد بین‌الملل تحلیلگران را به این نتیجه می‌رساند که اتحادیه اروپا در کنار روسیه و چین از توان کافی و قابلیت‌های لازم برای حفظ برجام در مقابل سیاست‌های ضد برجامی آمریکا برخوردار نیستند و جمهوری اسلامی در اثر بهره نبردن از برجام ناگزیر به در پیش گرفتن رویکرد جدیدی است. در پایان باید گفت تا زمانی که دشمنی ایران و آمریکا به شکل ماهیتی تداوم دارد، آمریکا جز با از بین بردن دشمنی جمهوری اسلامی راضی نیست و ممکن است در مواردی و تحت برخی مصلحت‌ها با ایران مماشات کند، اما هیچ گاه جمهوری اسلامی را به‌صورت کامل مورد پذیرش قرار نخواهد داد.

به مجمع فعالان اقتصادی ب