‍ ✅ داستانهای مدیریتی (ناسا و مشکل خودکار) …

‍ ✅ داستانهای مدیریتی(ناسا و مشکل خودکار)



✳️ هنگامي ‌كه ناسا برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز كرد، با مشكل كوچكي روبرو شد. آنها دريافتند كه خودكارهاي موجود در فضاي بدون ‌جاذبه كار نمي‌كنند. (جوهر خودكار به سمت پايين جريان نمي‌يابد و روي سطح كاغذ نمي‌ريزد.) براي حل اين مشكل آنها شركت مشاورين اندرسون را انتخاب‌كردند. تحقيقات بيش‌از يك دهه طول‌كشيد، 12ميليون دلار صرف شد و در نهايت آنها خودكاري طراحي كردند كه در محيط بدون جاذبه مي‌نوشت، زير آب كار مي‌كرد، روي هر سطحي حتي كريستال مي‌نوشت و از دماي زيرصفر تا 300 درجه‌ سانتيگراد كار مي‌كرد.

👈 روس‌ها راه‌حل ساده‌تري داشتند: آنها از مداد استفاده كردند!

🔴 نتیجه راهبردی:
اين داستان, مصداقي براي مقايسه روش های حل مساله است. یکی از روش های حل مساله روش تفکر جانبی است . تفكر جانبي شامل استدلال هايي است كه در ظاهر معلوم نيستند و شامل ايده هايي است كه تنها با استفاده از منطق گام به گام سنتي به دست نمي‌آيند.
به عنوان مثال فرض كنيد:

◀️ پدر و پسري سوار بر ماشين خودشان تصادف مي‌كنند و پدر جان خود را از دست مي‌دهد. پسر را براي جراحي به بيمارستان مي‌رسانند اما پزشك جراح مي‌گويد كه پسر را عمل نمي‌كند چون نمي‌تواند پسر خود را عمل كند. چطور ممكن است؟ ممكن است جوابهايي به نظر شما برسد. مثلاً پدري كه جان باخته است پدر ناتني پسر است. اما اگر بتوانيم اداركات و مفروضات معمول خود (كه جراحان معمولاً مرد هستند) را كنار بگذاريم آنگاه به اين نتيجه مي‌رسيم كه پزشك جراح، مي‌تواند مادر پسر مجروح باشد.
در تفكر جانبي سعي مي‌شود منطق محاسباتي، منطق استدلالي سنتي و مفروضات و ادراكات تغيير كند و با رويكرد سنت شكني از زاويه هاي ديگري به موضوع مورد تفكر و بررسي نگاه شود.
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy