✅ چشم اسفندیار. ✍️ندا گنجی

✅ چشم اسفندیار
✍️ندا گنجی

در متون ادبی چنین نقل شده که زرتشت، اسفندیار یکی از شخصیت‌های اسطوره‌ای راتوصیه کرد که در رودخانه مقدس خود را بشوید. اسفندیار نیز هنگامی‌که زیر آب می‌رود، چشمان خود را می‌بندد تا آب به داخل چشمانش نفوذ نکند، اما چشمان او ضربه‌پذیر می‌شود و مرگ او را در نبرد با رستم رقم می‌زند.

حالا فسادهای برملاشده از تحریم‌های پیشین، تداعی‌کننده این داستان است. آنگاه که دولتمردان چشمانشان را به روی منافذ توزیع رانت به بهانه‌ای چون «دور زدن تحریم‌ها» بستند و اقتصاد ایران از ناحیه همین زخم‌هایی که خون از دست می‌داد، زیان‌هایی بس بزرگ دید.حالا که قرار است دوباره ابرهای تیره تحریم، بر فراز اقتصاد ایران بایستد، بیم زایش دوباره امثال مفسدان در فضای غیرشفاف و غبارآلود به جانمان افتاده است.

خاصه اینکه اکنون پیش از آغاز تحریم‌های جدید علیه ایران، برخی سیاست‌ها که سیاستگذاران با نیت مقابله با آثار تحریم در پیش گرفته‌اند، عملیات اقتصادی در کشور را دچار اختلال کرده است ،چه قصوری بالاتر از اینکه دولت به‌رغم توصیه مکرر صاحب‌نظران، بازنگری در تخصیص ارز دولتی به همه تقاضاهای ارزی را به تعویق انداخت و مصلحت را در این دید که مساله «تقاضاهای فزاینده ارزی» را با ایجاد مساله‌ای دیگر به نام «ممنوعیت واردات 1400 قلم کالا» حل و فصل کند. این ممنوعیت احتمالاً کسب‌وکار قاچاقچیان کالاهای موجود در این لیست ممنوعه را سکه نمی‌کند؟

سال 1391 که مثل همین روزها دولت در گرداب تحریم دست و پا می‌زد و البته قیمت دلار هم افسار پاره کرده بود، محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس‌جمهوری وقت، در مراسم روز ملی صادرات کاسه کوزه افزایش قیمت دلار را بر سر مردی به نام «جمشید بسم‌الله» شکست.سخنان او چنین می‌نمود که «شعبان بی‌مخ» دیگری در دهه 1390 ظهور کرده و آرامش بازار ارز را به‌هم‌ریخته است؛اما دیری نپایید که خبر دستگیری «جمشید بسم‌الله» هم آمد. بعدها، روزنامه تعادل به سراغ جمشید میرابی، ملقب به جمشید بسم‌الله رفت و با او درباره روزهای پرالتهاب بازار ارز و دستگیری‌اش به گفت‌وگو نشست.گفت: بازار ارز ایران پر از سروصدا بود. به نظر من مردمی بودند که کارشان این نبود، حتی خانم‌های خانه‌دار می‌آمدند دلار خرید و فروش می‌کردند. قبل از دستگیری فکر نمی‌کردم بازار امنیتی شود و ماموران نیروی انتظامی وارد بازار شوند. خود ما به مردم می‌گفتیم دلار نخرید، فردا امثال ما را دستگیر می‌کنند.او همچنین گفته است که معروف شدنش را مدیون محمدرضا رحیمی است.

اما نام «یدالله روزچنگ» را ایرانیان کمتر شنیده‌اند. شاید او را نخستین بار، حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای به رسانه‌ها معرفی کرد؛روزچنگ و یکی از برادرانش، هر یک به 20 سال حبس و رد مال محکوم شده‌اند. او را «مرد شش میلیارد دلاری» نیز معرفی کرده‌اند. مردم ایران اما شاید نوشیدنی را که او به بازار عرضه کرده است بهتر بشناسند. او مالک برند «ایستک» است و پیش از آنکه به عنوان اخلالگر بازار ارز متهم شود، چندین بار به عنوان کارآفرین برتر از سوی دولت وقت مورد تجلیل قرار گرفت.

وکیل او میگوید«در سال 1389 و بعد از اینکه زمزمه تشدید تحریم‌ها مطرح می‌شود، بانک مرکزی کمیته‌ای ارزی تشکیل می‌دهد و این کمیته تصمیم می‌گیرد، از طریق دفاتر صرافی‌های ایرانی در دوبی، ارز را به بازار تزریق کند. بانک مرکزی، میزان ارزی را که باید در بازار دوبی از طریق صرافی‌ها توزیع می‌شد اعلام می‌کرده و بانک ملی، شعبه دوبی به عنوان بانک عامل، ارز را در اختیار صراف‌ها قرار می‌داده و صراف‌های منتخب می‌بایست ارزی را که دریافت می‌کردند، میان متقاضیان ایرانی که عموماً واردکننده بودند، توزیع کنند.

یکی از معدود صرافی‌هایی که پس از تاسیس در ایران، در دوبی هم شعبه ایجاد کرد، صرافی روزچنگ بوده است.او ارزهای سهمیه‌ای ارزان را به حسابی و از آنجا به بانک ملی در دوبی منتقل میکرد؛ ارزهایی که ظاهراً به بازار نمی‌رفت و همین موضوع به علاوه اقدامات مشابه اخلالگران دیگر، موجب شد تا در اواسط زمستان سال 1391، قیمت دلار رکوردزنی کند.».«صرافی‌های مستقر در دوبی کارشان فروش ارزهای سهمیه‌ای به واردکنندگان به قیمتی بالاتر بود به گونه‌ای که برخی شرکت‌های مستقر در دوبی دست از تجارت کشیدند و صرفاً آن ارزها را می‌فروختند

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در مورد سود هفت هزار میلیاردتومانی سه صراف بزرگ گفته: این صرافان در سال 1390توانستند با همکاری بانک مرکزی به سود هفت هزار میلیارد تومانی برسند.و در مورد دیگری که برای واردات قطعات هواپیما ۴۰۰ میلیون دلار اعتبار گرفته شده اما این قطعات هواپیما هیچ‌گاه به کشور وارد نشد