?مجمع فعالان اقتصادی یک کانال تلگرام نیست! ?پرمخاطب ترین تشکل اقتصادی ایران است که دقیق ترین پیش بینی های اقتصادی و آخرین تحلیلها را با شما به اشتراک میگذارد تماس : حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
✅آینده برجام (قسمت اول).. ✍دکتر محمود سریع القلم
✅آینده برجام(قسمت اول )
✍دکتر محمود سریع القلم
@esfahaneconomy
یکی از نکاتی که باراک اوباما و جان کری در طول رفت و برگشتهای برجام بارها و بارها تکرار کردند این بود: ما طیفی از اختلافات با ایران داریم. فعلاً بر یک اختلاف و حل آن متمرکز شدهایم. فعلاً ۸ اختلاف دیگر قابل حل نیستند. تعریف خود را از جمهوری اسلامی تغییر ندادهایم و به او نیز اعتماد نداریم. مبنای برجام، اعتماد نیست بلکه نظارت، حضور، روشهای دیجیتالی، راستی آزمایی و بازگشت تحریم در صورت تخلف است.
۱۵۵ نفر در تیم آمریکا فعال بودند که شامل مورخ و روانشناس نیز بود. در یک فرآیند ده ساله، با اِعمال تدریجی تحریمهای اقتصادی، آمریکا خود را آماده کرد تا آنچه فوری تلقی میکرد به حل و فصل موضوع هستهای بپردازد. در آمریکا صرفاً دستگاههای دولتی و چند مرکز تحقیقاتی در جریان رفت و آمدهای برجام بودند اما در ایران، موضوع به یک مسئله ملی مبدل شد و حتی به صورت دقیقهای، بسیاری آن را دنبال میکردند. دقت کم تئوریک دستگاه دیپلماسی با رهیافتی که نسبت به ایران طی دهۀ گذشته در آمریکا انباشته شده بود و سایه انداختن روش سازمان مللی (سخنرانی و تنظیم قطعنامه) بر فرآیند برجام، باعث شد تا انتظارات غیر واقعی و تحلیلهای احساس محور در ذهن بسیاری شکل گیرد و نمایش برجام مهمتر از محتوای آن شود. تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که در فرآیند حل و فصل موضوعات مهم، حداقل تبلیغات بکار گرفته میشود.
برای مخاطبان و جامعه مدنی ایرانی توجیه نشد که برجام، حل و فصل مسایل ایران و آمریکا نیست. و حتی مقدمهای بر گشایش مشکلات ایران و غرب و ایران و منطقه نیز نیست. نظام تحریم علیه ایران بسیار وسیع تر از نظام تحریم هستهای است. اگر مسایل سیاست خارجی ایران با غرب، آمریکا و منطقه را صد بدانیم، اختلاف هستهای ده از صد است. همانطور که از متن برجام قابل استناد است حل و فصل موضوع هستهای، فقط بعضی گشایشها را تسهیل میکند اما طیفی از اختلافات و تحریمها باقی میماند.
دایره اصطکاکهای سیاست خارجی ایران در نظام بینالملل، شعاعی به مراتب وسیعتر از دایرۀ موضوع هستهای است و چه بسا موضوع هستهای، انعکاس اختلافهای جدیتر است. اصولاً در سیاست بینالملل، عنصری بهنام "اعتماد" وجود ندارد که ما بتوانیم آن را با عهد قرارداد بدست آوریم. سیاست منافع است و بس، حتی میان انگلستان و آمریکا که شبیهترین دو کشور در نظام بینالملل هستند. اگر بخواهیم سیستم محاسباتی طرف مقابل را بخوانیم، بنظر میرسد از این قرار باشد: آمریکا در همسایگی ایران و خاورمیانه، دوستان بلکه متحدینی دارد که ایران هم علیه آنها سخن میگوید و هم اقدام میکند. این متحدین، سیستم عصب آمریکا در خاورمیانه هستند. طبق معاهده نامههایی که آمریکا با متحدین خود دارد، باید از آنها دفاع کند. اگر ایران توان هستهای پیدا کند، متحدین آمریکا در خاورمیانه، نا امن میشوند حتی اگر این توانایی، صرفاً یک توان بازدارندگی باشد. چون آمریکا نمیتواند اهداف و افکار ایران را تغییر دهد (اختلافات ۸ گانه)، پس باید علیالحساب در فکر از میان برداشتن توان هستهای ایران باشد. چون اختلافات متعدد دیگری وجود دارد، آمریکا فشار خود را بر ایران ادامه میدهد تا ایران به تدریج از مدار حساسیتهای آمریکا بیرون برود. عجلهای هم نیست. این ذهن طرف مقابل است.
https://telegram.me/esfahaneconomy