✅ناخدای انتظارات در تلاطم اقتصاد

✅ناخدای انتظارات در تلاطم اقتصاد

دو کشور یونان و ایرلند همزمان در سال ۲۰۰۸در معرض بحران اقتصادی قرار گرفتند.اما چه اتفاقی افتاد که ایرلند بعد از ۴ سال بحران را پشت‌سر گذشت و یونان در چنگال بحران گیر کرد؟

انتظارات مثبت نسبت به فضای سیاست‌گذاری باعث شد تا ایرلندی‌ها به امید بهبود وضعیت در آینده هزینه ریاضت اقتصادی را بپذیرند؛ اما عدم‌اعتماد به تدبیر سیاست‌گذار در یونان باعث شد تا این کشور در دام بحران باقی بماند.

قبل از بحران دو کشور از لحاظ متغیرهایی مانند الگوی رشد،ساختار اقتصاد،موقعیت جغرافیایی،ساختار نیروی انسانی و چشم‌انداز توسعه به میزان قابل‌توجهی مشابه بودند. در خلال بحران نیز دو کشور نسخه مشابهی برای مدیریت بحران تجویز کردند. در مرحله درمان، هر دو کشور ابتدا با کمک‌های مالی کشورهای اروپایی خلأهای مالی خود را از بین بردند، سپس با سیاست ریاضت اقتصادی سعی کردند جلوی گسترش بحران را بگیرند. اما ایرلند بعد از گذشت ۴ سال، از خطر سقوط رها و به یکی از قدرتمندترین اقتصادهای حوزه یورو تبدیل شد و یونان در چنگال بحران گیر کرد و هنوز روی پای خود نایستاده است.

در دل بحران، پی‌ریزی سیاست ریاضت اقتصادی همراهی گسترده‌ای از جامعه را می‌طلبد؛شهروندان ایرلندی به پشتوانه سابقه فضای سیاست‌گذاری در این کشور، اعتماد کافی به تدبیر سیاست‌گذاران وقت خود داشتند. در نتیجه هزینه ریاضت را به امید بهبود شرایط در آینده نزدیک پذیرفتند و موفق شدند. اما سابقه نامطلوب سیاست‌گذاری در یونان و چشم‌انداز مخدوش تدبیر سیاست‌گذاران این کشور، باعث شد شهروندان یونان به بازی باخت-باخت «معمای اجتماعی» روی آورند. بازی‌ای که انعکاس آن را می‌توان در شکل‌گیری موج‌هایی گسترده از اعتراض و راهپیمایی از همان ابتدای بحران یونان یافت. موج گسترده تقاضای ارز، در مقطع کنونی به‌نظر می‌رسد راوی نمایش بازی باخت-باخت معمای اجتماعی در ایران باشد؛ بازی‌ای که در پی بی‌تدبیری سیاست‌گذاران در دهه‌های اخیر ایجاد شده است.

معمای اجتماعی زمانی ایجاد می‌شود که رفتار افراد در تناقض با رفاه اجتماعی باشد. در چنین حالتی عموم جامعه وارد بازی انتظارات شده و در‌حالی‌که در کوتاه‌مدت رفاه خود را افزایش می‌دهند، در نهایت رفتار اجتماعی باعث فروپاشی اقتصاد و زیان بلندمدت تمامی افراد جامعه خواهد شد.افراد در فرآیند خرید ارز دو پیامد را ارزیابی کرده و در نهایت تصمیم به خرید می‌گیرند. ابتدا افراد روند سابق ارز را دنبال کرده و برای آینده آن نیز مسیر افزایشی پیش‌بینی می‌کنند به همین دلیل عدم ورود به بازار را به معنای زیان تلقی کرده و وارد فرآیند خرید می‌شوند.مردم با این تحلیل که اگر «دیگران بخرند من نخرم» در معرض افت ارزش دارایی قرار می‌گیرم، وارد فرآیند خرید می‌شوند. دومین تحلیلی که سرمایه‌گذاران مدنظر قرار می‌دهند پیامد اجتماعی ورود به فرآیند خرید است؛ به‌طوری‌که عمده سرمایه‌گذاران قبل از خرید می‌دانند که اگر وارد خرید شوند و همه بازیگران دیگر نیز تحلیل مشابهی را داشته باشند در نهایت تقاضای عمومی نرخ ارز را افزایش می‌دهد. بنابراین آخرین درجه از اعتماد به سیستم سیاست‌گذاری زمانی است که عموم جامعه بازی بخت-باخت را پیش‌بینی کنند؛ اما حاضر به عدم خرید نشوند. «معمای اجتماعی» عمدتا زمانی اتفاق می‌افتد که اعتماد به سیستم سیاست‌گذاری در اذهان آحاد اقتصادی خدشه‌دار شده باشد. افراد سابقه سیاست‌گذاری سیاست‌گذاران را بررسی می‌کنند؛ در‌صورتی که افق سیاست‌گذاری را مثبت ارزیابی کنند وارد بازی باخت-باخت «معمای اجتماعی» نمی‌شوند.

در تجربه یونان، جامعه هیچ افق روشنی از مسیر آینده سیاست‌گذار نداشت به همین دلیل تمایلی به تحمل سیاست‌های ریاضتی نداشت. نتیجه این بود که با آغاز سیاست‌های ریاضتی، سیاست‌گذار با موجی گسترده از اعتراض عمومی مواجه شد. اما همین اعتماد کافی بود تا شهروندان ایرلندی را برای افق عبور از بحران، وادار به تحمل ریاضت اقتصادی کند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد «حجم قابل‌توجه فعالیت دولت در اقتصاد»، «ناکارآیی سابق سیاست‌گذاری» و «چشم انداز تیره آینده سیاست‌گذاری» مهم‌ترین عواملی بودند که ذهنیت منفی در ذهن عموم نسبت به تدبیرسیاست‌گذار در یونان ایجاد کرده بود. دولت یونان از سال ۱۹۸۰ به بعد نقش قابل‌توجهی در اقتصاد بازی کرده بود. به‌طوری‌که «معیشت» و «اشتغال» آحاد اقتصادی به حد چشمگیری به دولت بستگی داشت در طرف مقابل نقش بخش خصوصی در بخش‌های مختلف اقتصادی به حداقل رسیده بود./دنیای اقتصاد- تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy