چین، تاریخ، استراتژی و دیپلماسی.. برگ برگ – کانال اختصاصی معرفی کتاب

چین، تاریخ، استراتژی و دیپلماسی

برگ برگ – کانال اختصاصی معرفی کتاب

📚 کتاب چین، نوشته هنری کیسینجر، ترجمه حسین رأسی، انتشارات فرهنگ معاصر، چاپ اول ۱۳۹۱، چاپ چهارم ۱۴۰۰. ۷۱۴ صفحه.


چرا این کتاب خواندنی است؟
📚 کتابی است که خواندن آن برای سیاست‌مداران، نخبگان، اهل کتاب و مردمی که کشورشان قرار است قراردادی ۲۵ سال با چین امضا کند، شناخت‌ها و بینش‌های فراوان به همراه دارد.

**********
برگ برگ کانال اختصاصی معرفی کتاب است.
فهرست و تصاویر منتخبی از کتاب در صفحه اینستاگرام برگ برگ.
**********

هنری کیسینجر آلمانی‌تباری است که وزیر امور خارجه آمریکا در دهه ۱۹۷۰ شد و یکی از طراحان و مجریان عادی‌سازی روابط آمریکا و چین نویسنده کتاب «چین» است. کتابی حاصل کاوش تاریخی، تحلیل سیاسی و تجربیات شخصی با رهبران چین.

📚 صدوبیست صفحه از کتاب ۷۱۴ صفحه‌ای به مرور تاریخ چین پیش از مائو اختصاص دارد، اما بنیان‌های اندیشه استراتژیک چین در همین صفحات تشریح می‌شود. اندیشه برآمده از کشوری که آن‌قدر وسیع، غنی، پرجمعیت و ثروتمند بوده است که خود را از جهان بی‌نیاز می‌دیده، مرکز عالم یا پادشاهی میانه می‌پنداشته، و جهان بیرون برای آن دنیای بَربَرها بوده است. کشوری که در ۱۸ قرن از ۲۰ قرن گذشته بیش از هر کشور دیگری تولید ناخالص داخلی داشته، هیچ‌گاه دینی به سبک شرق و غرب در آن ظهور نکرده، دیوانسالاری آن عظیم، تخصصی و آموزش‌دیده بوده، اما همواره دغدغه امنیت و مقابله با قدرت‌های خارجی داشته و از طریق اختلاف‌افکنی بین رقبای استراتژیک خود امنیت‌اش را تأمین کرده بود.

📚 یکی از مباحث خواندنی تمرکز کیسینجر در بازخوانی تاریخ چین هم ارزیابی اثر این نوع تصورات رهبران تاریخی چین بر عقب‌ماندگی این کشور از فناوری و پیشرفت‌های جهان مدرن تا قبل از قرن نوزدهم است. عقب‌ماندگی‌ای که سبب شد بزرگ‌ترین و ثروتمندترین کشور جهان قرن نوزدهم را با فلاکت و در قالب «قرن تحقیر» در برابر قدرت‌های اروپایی سپری کند. این عاقبت کشوری بود که «به تجارت خارجی و نوآوری‌های فناوری بی‌اعتنا بود ... به طلیعه عصر اکتشافات در غرب بی‌اعتنا بود ... از جریان‌های فناوری، تاریخی و سیاسی که دست به دست هم می‌تاختند تا این موجودیت را به ورطه نابودی سوق بدهند، بی‌خبر بود.» (ص. ۴۴)

📚 عمده‌ترین بخش کتاب به بررسی چین بعد از مائو اختصاص دارد. رهبری که خیال سرنگونی کل نظام ارزشی و سنتی جامعه چین را در سر داشت. (ص. ۱۲۷) کسی که چنان حکومت کرد که «چین مائو بنا به تعریف کشوری بود که در بحران دائمی به سر ببرد.» (ص. ۱۳۰) و «علیه هنر سنتی، فرهنگ، و اندیشه‌های کهن کشور اعلان جنگ داد.» (ص. ۱۳۲) و البته در تناقض ناشی از آن گیر افتاد زیرا «کشوری که در تحول و تلاطم همیشگی به سر می‌برد چگونه می‌تواند در نظام بین‌المللی جاری مشارکت داشته باشد؟ اگر دکترین انقلاب همیشگی عیناً و به معنای واقعی کلمه اعمال شور، کشور در یک حالت آشفتگی و نابه‌سامانی دائمی، شاید هم جنگ و خونریزی، به سر خواهد برد، و کشورهایی که در مسیر ثبات و پایداری گام برمی‌دارند، علیه آن متحد خواهند شد.» (ص. ۱۳۵)

📚 مائو که «انقلاب جهانی» را هم در دنیای خارج از چین دنبال می‌کرد «به اندازه کافی واقع‌بین بود که درک کند انقلاب جهانی به عنوان یک هدف عملی قابل پیگیری نیست. در نتیجه، تأثیر ملموس جمهوری خلق چین بر انقلاب جهانی، بیشتر در خبرچینی و حمایت‌های اطلاعاتی از احزاب کمونیست محلی خلاصه می‌شد.» (ص. ۱۴۵)

📚 این واقع‌بینی به حدی بود که مائو بگوید «هر جا که انقلابی رخ بدهد، ما به پشتیبانی از آن بیانیه صادر خواهیم کرد و جلساتی در طرفداری از آن تشکیل خواهیم داد. ... ما دوست داریم کلمات تهی به زبان بیاوریم و توپ‌های تهی شلیک کنیم اما سربازان‌مان را به جهایی نخواهیم فرستاد.» (ص. ۲۸۰)

ادامه مطلب

خرید کتاب با تخفیف
چین

@barggbargg