روایتهایی از اینجا و آنجای دنیا
ماجرای ویکتور بوت معروف به بازرگان مرگ. ---------------------
ماجرای ویکتور بوت معروف به بازرگان مرگ
---------------------
قسمت دوم و آخر
میدیدن اینا روز به روز مسلحتر میشن. تا اینکه فهمیدن همچین شخصی داره این کارو انجام میده. اسمش اومد بیرون تو رسانهها و یک سناتور آمریکایی بهش لقب بازرگان مرگ رو داد که روش موند. یه مصاحبهای باهاش کرده بودن به شوخی گفت ظاهرا بعد از بن لادن من دومین فرد خطرناک تحت تعقیب هستم.
وقتی اسمش اومد بیرون، چند کشور اروپایی و آمریکا دستور بازداشتش رو به اینترپل دادن. بوت برمیگرده روسیه و چون میبینه دیگه اون آزادی قبل رو نداره، موقت بیخیال کار میشه. بازرسان سازمان ملل میرن آفریقا و تو تک تک کشورها مدارک علیهش جمع میکنن.
ازونجایی که ویکتور یک تهدید عمده برای صلح بین الملل شناخته میشه، آمریکا دنبالش میافته اینو از روسیه بکشه بیرون و دستگیرش کنه. پروندهش رو به DEA میدن. طبق همون روندی که پاول لرو رو بازداشت کردن، اینا میخواستن ویکتور رو بکشن بیرون از روسیه و بیارنش کشوری که آمریکا بتونه اون رو استرداد کنه. ازینرو حدود ۷ سال روی این پرونده کار میکنن. اون وقتا یک گروه کمونیستی ضد دولتی در کلمبیا به اسم FARC وجود داشت که علیه آمریکا و دولتهای آمریکایی میجنگیدن. درآمدشون از راه فروش مواد تامین میشد.
آمریکا نقشهای رو ریخت که در اون دو نیروی فارک از ویکتور درخواست اسلحه و مهمات بکنن. از طریق یک نفوذی این درخواست رو به اسمولین میدن (همون که بالا بهش اشاره کردم و دوست ویکتور بود). اسمولین هم میاد به ویکتور میگه.
دو آدم به عنوان نیروهای فارک معرفی میشن، میان با اسمولین دیدار میکنن. مهارت این دو نفر در بازی کردن این نقش حیرت آوره. از قیافه گرفته تا تیپ شخصیتیشون و اطلاعاتشون از همه چی. به اسمولین میگن ببین ما کلی محموله میخوایم باید خود ویکتور رو ببینیم.
این اعضای قلابی فارک اول گفتن خب بگین بیاد رومانی ببینیمش. ویکتور بررسی کرد دید خطرناکه و ممکنه بازداشت بشه. ویکتور پیشنهاد ملاقات در مولداوی یا ارمنستان رو داد. بالاخره روی تایلند توافق کردن. سفر به تایلند برای روسها نیازی به ویزا نداشت و ویکتور احساس امنیت میکرد.
شبی که ویکتور به تایلند رسید، کاروان بزرگی از نیروهای ضربت DEA مسیر بوت به هتل رو پوشش دادن. از جاده گرفته تا هتل و همه چی رو برنامه ریزی کرده بودن. به اون بازیگرای فارک گفتن وقتی وارد جلسه میشین فقط یک جمله رو بگین و تاییدیهی اون رو بگیرین.
به ویکتور بگین که این اسلحهها رو میخوایم که باهاش آمریکاییهای عوضی رو بکشیم. سعی کنین یه تایید از اون بگیرین. تاکید بخاطر این بود که تایید ویکتور باعث میشد به عنوان یک تروریست علیه آمریکاییها شناخته بشه و راحت بازداشتش کنن.
بوت با اعضای قلابی فارک وارد هتل میشه. تو یک اتاقی مشغول حرف زدن میشن. ویکتور لیستی از نیازهای اینا رو یادداشت میکنه و سپس اون یارو بازیگره اون جمله رو میگه. ویکتور هم در تایید میگه باشه هرچی بخواین من میدم بهتون. بعد از گفتن این جمله مامورای DEA میریزن تو و بازداشتش میکنن.
البته پروسه پرونده سازی و نقشه کشیدن برای گرفتن بوت حدود ۷ سال طول کشید. بوت دو سال در زندان تایلند میمونه و هم روسیه هم آمریکا به شدت تلاش میکنن از اونجا درش بیارن. پس از دو سال آمریکا موفق میشه از اونجا با حکم دادگاه بیارتش آمریکا.
یکی از اهداف آمریکا از گرفتنش لو دادن همدستانش بود و اینکه به چه اشخاصی وصله. حکم ۲۵ سال زندان گرفت و میگن تو این ده سال گذشته (سال ۲۰۱۱ گرفتنش) حتی یک نفر رو لو نداده. آخرین خبری که ازش خوندم اینه که شاید با یک جاسوس آمریکایی در روسیه تبادل بشه.
آدم عجیبیه. از نظر معامله با کشورها و گروههای نظامی به شدت تواناست.. از نظر تسلطش به زبانهای مختلف واقعا حیرت آوره. دل و جرات داره و خودش پامیشد میرفت تو دل جنگهای عجیب غریب در آفریقا و از ملا عمر گرفته تا گروههای نظامی خطرناک رو از نزدیک باهاشون صحبت میکرد.
فیلم lord of war با بازی نیکلاس کیج از زندگی این الهام گرفته شده. یه مستند خوب هم ساخت بی بی سی با اسم The Notorious Mr. Bout که کلی تصاویر ندیده شده از زندگیش داره.
لینک منبع این نوشته
------
@friedrish