⁠ماجرای مرگ مشکوک اتاق ۳۴۸. ----------. قسمت دوم و آخر …صدای شلیک؟

⁠ماجرای مرگ مشکوک اتاق ۳۴۸. ----------. قسمت دوم و آخر …صدای شلیک؟

ماجرای مرگ مشکوک اتاق 348
----------
قسمت دوم و آخر


صدای شلیک؟ اما صدایی شنیده نشده بود. تابحال کسی هم حرف از اسلحه نزده بود. پلیس اما چیزی نگفت و گفتن آره آره همون قضیه. این موضوع رو مهر و موم شده آوردن پیش برنان که اینا حرف از اسلحه و صدای شلیک میزنن.

موضوع رو با برنان که در میون گذاشتن گفت، آهااا، خوبه. بریم پیش پزشک قانونی. پیش پزشک رفتن گفت آقای دکتر عکسای کالبد شکافی رو بیار یه بار دیگه بررسی کنیم. پس از نیم ساعت بررسی دقیق‌تر، برنان گفت ببین دکتر این جای گلوله‌ست. دکتر گفت امکان نداره.

برنان گفت ببین دکتر، خوب دقت کن، این سوراخ گلوله‌ست. پزشک گفت نه نمیشه. برنان گفت خوب نگاه کن، این جای گلوله‌ست، پزشک گفت آره گلوله‌ست! یک سوراخ کوچک روی قلب و کلیه و کبد و بقیه جاها دیده میشه. یک گلوله در طی مسیرش همه چی رو سوراخ کرده بود.

برنان با پلیس برگشت هتل. در اتاق همه جا رو چک کردن. مبلمان، در و دیوار، میز و صندلی و بقیه چیزا. برنان هیجان زده بود، میگفت حتما یه چیزی پیدا میکنیم. پای یک اسلحه در میونه. لابلای این گشتن‌ها، دیدن اونجایی که دسته در میخوره به دیوار، یک فرو رفتگی هست.

این فرورفتگی ظاهرا تازگی درست شده بود. یعنی سوراخ بوده و تعمیرکاران هتل ملات گرفته بودنش. برنان گفت عالی شد، بریم اتاق 349. رفتن اتاق بغلی جایی که برق کارا ساکن بودن. دیدن دقیقا همون نقطه ظاهرا با یک خمیردندون پر شده. یک سوراخ کوچکی بود که با خمیر دندون سفید مایل به صورتی پر شده بود

اینجا بود که برنان گفت: این بخت برگشته بهش شلیک شده! حالا قضیه چی بود؟ شماره اون دو نفری که تو اتاق ساکن بودن رو پیدا کردن از بازجویی‌های قبلی. برنان یکی‌شون رو کشوند پایگاه پلیس. شروع کرد به بازجویی که چی شد و اینا.

برنان گفت ببین میدونم قضیه چیه (در حالی که دقیق نمی‌دونست) بهتره خودت بیای بگی وگرنه باید بری زندان تا پرونده‌ت روشن میشه. یکی از اون برق کارا که به تته پته افتاد گفت حقیقتش جریان اینه که ما اون شب هتل بودیم. من و رفیقم.

شروع کردیم به خوردن الکل و خیلی مست بودیم. دوستم از سر عربده کشی پاشد رفت پایین هتل، از تو ماشین اسلحه‌ش رو آورد داخل اتاق. از سر مستی شروع میکنه به عربده کشی و شوخی با اسلحه و گرفتن لوله‌ش سمت من. همین حین بود که دستش به ماشه خورد و یک تیر ازش در رفت.

تیری که از لوله تفنگ این برق‌کار خارج میشه میخوره به دیوار،‌ضربش گرفته میشه، از دیوار رد میشه، و میره تو اتاق فلنیکن بیچاره. فلنیکن که روی تخت بوده و روزنامه میخونده و طبیعتا لم داده و پاهاش باز، تیر از وسط پاهاش و از نقطه بیضه وارد بدنش میشه و سر راهش همه چی رو سوراخ میکنه.

چون ضرب گلوله توسط دیوار گرفته شده، گلوله تو بدن فلنیکن آروم میگیره و از بدنش خارج نمیشه بخاطر همین هیچ جای سوراخی در بدنش دیده نشد جز ناحیه پوست بیضه. این مرد بیچاره که یکهو دنیا جلو چشماش تاریک میشه پا میشه بیاد دم در که همونجا با سیگار دستش می‌افته. در عرض چند ثانیه.

برنان مچ اینا رو گرفت و بالاخره پس از 7 ماه پرونده بسته شد. قاضی گفت شما وقت مست میکنی و مشغول کارهای خطرناک میشی باید از عواقبش هم مطلع باشی. ضربه‌ای که به فلنیکن خورده شبیه به یک ترومای شدید بوده که ممکنه تا حدود 30 ثانیه هم زنده باشه بعد جونش رو گرفته.

و اینکه چون پس از شلیک شما اسلحه رو بردی تو ماشین قایمش کردی و کسی رو از هتل مطلع نکردی، همین خودش به جرمت اضافه میکنه. در نهایت به حدود 20 سال زندان محکوم میشه که بعد از 10 سال میتونست درخواست عفو کنه. این بود ماجرای این مرد بیچاره که دچار تیر غیب شد.

منبع

------
@friedrish