در باب بنزین (بخش چهارم): سهمیه‌بندی

در باب بنزین (بخش چهارم): سهمیه‌بندی

ظاهرا بحث‌هایی در مجلس طرح شده که سیاست افزایش قیمت بنزین را از طریق سهمیه‌بندی دنبال کنند. در نگاه اول - خصوصا از منظر روانی - ایده بدی نیست: به هر خودرو مقداری بنزین سهمیه‌ای یارانه‌ای می‌دهیم (مثلا ۵۰ لیتر در ماه) که کسی شکایت نکند که افزایش قیمت بنزین باعث افزایش هزینه‌های خانواده‌های کم‌درآمد شده است و بعد مصرف مازاد سهمیه را با نرخ آزاد یا حتی مالیات‌بندی شده می‌فروشیم (مثلا ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان برای هر لیتر) تا از مشترکان پرمصرف مالیات هم دریافت کنیم.

این سیاست به لحاظ بسته‌بندی و بازاریابی سیاسی هوشمندانه است و احتمالا فروختن آن به جامعه و نمایندگان مجلس و رسانه‌ها خیلی راحت‌تر از آزادسازی مطلق قیمت بنزین خواهد بود. ولی ببینیم به لحاظ اقتصادی چه خواهد شد؟

۱) سوال: آیا همه باید بنزین سهمیه‌ای‌شان را تا آخر مصرف کنند یا می‌توانند به غیر منتقل کنند؟ طبعا نمی‌خواهیم مردم بیهوده بنزین بسوزانند. پس باید راهی برای انتقال بنزین سهمیه‌ای شهروندان کم‌مصرف به پرمصرف باشد. این کار یا از طریق یک بازار الکترونیکی (شبیه ایده کوپن طرح ترافیک) و یا به صورت غیررسمی و حضوری (فروش سهمیه کارت در محل پمپ‌بنزین) صورت خواهد گرفت. به هر حال همه دارندگان بنزین سهمیه‌ای قادر خواهند تا سهمیه خود را به قیمتی اندکی پایین‌تر از قیمت بنزین غیرسهمیه‌ای بفروشند (به اصطلاح اقتصادی Limit Pricing) و این وسط به اندازه حجم سهمیه ضربدر (تفاوت قیمت بنزین آزاد و سهمیه‌ای) پول نقدی به دست بیاورند.

۲) سوال: سهمیه بنزین را باید به چه کسی بدهیم؟ همه شهروندان یا فقط صاحبان خودرو؟ اگر بخواهیم به همه شهروندان بدهیم که در آن صورت سوال می‌شود که کسی که خودرو ندارد باید سهمیه بنزینش را چه کار کند؟ اگر بخواهیم فقط به صاحبان خودرو و موتورسیکلت بدهیم که خب سوال کلیدی می‌شود که چرا باید یک یارانه نقدشونده درشت (مبادله بند یک) را به جیب صاحبان خودرو بریزیم و به طبقات محروم ندهیم؟ مثلا کسی که یک ماشین خوابیده در پارکینگ دارد به واسطه آن یک کارت سوخت (معادل چند ده هزار تومان رانت در ماه) دریافت خواهد کرد ولی همسایه‌اش که ماشین ندارد از این یارانه محروم خواهد بود. هر قدر فاصله قیمت بنزین یارانه‌ای و آزاد بزرگ‌تر باشد «رانت» تخصیص یافته به صاحبان خودرو بزرگ خواهد بود و سیاست درست عکس خود عمل خواهد کرد: به جای هدف گرفتن طبقات محروم به طبقات متوسط سود خواهد رساند.

۳) سوال: قیمت خدمات و کالاها در جامعه بر چه اساسی تعیین خواهد شد؟ نرخ بنزین سهمیه‌ای یا آزاد؟ نظریه اقتصاد خرد فورا به ما می‌گوید که «هزینه نهایی» تولید کالا قیمت تعادلی آن را در بازار تعیین می‌کند که این هزینه عمدتا نرخ بنزین آزاد خواهد بود. ذهنیت عمومی این است که متوسطی از قیمت یارانه‌ای و آزاد مبنای تعیین قیمت‌ها خواهد بود ولی اگر نمودار عرضه بنزین و تقاضای حمل و نقل را بکشید - با فرض وجود تقاضا برای بنزین مازاد سهمیه - می‌بینید که قیمت تعادلی روی شاخه قیمت آزاد تعیین خواهد شد.

بند یک و دو را کنار هم بگذاریم: کسانی که به سهمیه بنزین نیاز برای تردد ندارد نهایتا آن را در بازار سیاه یا رسمی آب کرده و «پول نقدی» به جیب می‌زنند. شهروندانی هم که خودرو ندارند از این رانت محروم می‌شوند. کسانی که مصرف بنزین بالایی دارند باید واحد نهایی بنزین‌ را به قیمت بازار آزاد تهیه کنند.

خب به نظرتان «خروجی نهایی» این سیستم پس از این مبادلات چه خواهد بود؟ ایا نتیجه نهایی همان «یارانه نقدی» (برای شهروندان کم‌مصرف) در ترکیب با بنزین آزاد (برای شهروندان پرمصرف) نیست؟ با این تفاوت که یارانه نقدی نیازی به بند و بساط و هزینه‌های کارت سوخت و هزینه‌های مرده (Deadweight) مبادله سهمیه یا بنزین زدن با کارت بقیه و الخ ندارد. ضمن این‌که بحث این که به چه کسی کارت خودرو بدهیم و ندهیم هم در یارانه نقدی مطرح نیست.

این مثالی از سیاستی است که در نگاه اول هوشمندانه و متفاوت به نظر می‌رسد ولی وقتی اقتصاد آن را تحلیل کنیم نهایتا جذابیت اولیه دود شده و به هوا می‌رود و فقط مقداری اصطکاک و مبادلات نالازم اضافه در جامعه ایجاد می‌کند.

تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi