در دانشگاه استیونس نیوجرسی اقتصاد درس میدهم. حوزه تخصصم اقتصاد خرد کاربردی، اقتصاد انرژی و منابع طبیعی، مدیریت ریسک و کنترل بهینه تصادفی است. به علوم انسانی هم علاقهمندم. مسایل توسعه و سیاستگذاری ایران را دنبال میکنم و گاهی چیزهایی مینویسم.
انحصار در بازار خودرو، تا کی؟
انحصار در بازار خودرو، تا کی؟
این هفته درگیر فروش ماشینم بودم: یک هوندای آکورد ۲۰۰۳ که دور و برش زدگی زیاد داشت -و در نتیجه خیال آدم را از تصادف و خطافتادگی راحت میکرد - ولی موتور و محرکهاش سالم و قابل اعتماد بودند. دادمش به یک دوست ایرانی و فکر می کنم اگر مشکل خاصی پیش نیاید، ۴-۵ سال دیگر راحت برای دوستم کار کند. چند فروختم؟ ۱۵۰۰ دلار که با نرخ دلار بازار آزاد میشود یک چیزی حدود ۱۵ میلیون تومان! یک ماشین دست دوم دیگر از دوستی خریدیم به قیمتی اندکی بیشتر از قیمت فروش این هوندا و فکر کنم ما هم بتوانیم چند سالی سوارش شویم.
این هوندا دومین ماشین عمر ما بود، یک ده سالی این وسط کلا ماشین نداشتیم و قبل از آن یک پراید داشتیم که از کارخانه تحویل گرفته بودیم و چند سالی در ایران سوارش شدیم. با تجربهای که از هر دو خودرو داشتم میتوانم مقایسه منصفانهای بین دو ماشین بکنم: فکر میکنم این هوندای ۱۶ ساله ما قابل اعتمادتر و راحتتر و کاراتر از پراید نویی بود که از کارخانه گرفتیم و همان اول مجبور شدم کلی هزینه کنم تا یک سری اجزایش را تعویض/تقویت کنم.
الان در خبرها دیدم که قیمت پراید نو چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان شده است. آن هوندایی که فروختیم و آن ماشین جدید دستدومی که خریدیم هر دو از قیمت یک پراید نو در ایران ارزانتر بودند. من شناختی از بازار ماشین دست دوم خارجی در ایران ندارم ولی حدس میزنم برای خرید همین ماشینهای قدیمی در بازار ایران باید چند برابر رقمی که گفتم را داد، آن هم در کشور ایرانی که درآمد سرانه و دستمزدها (با نرخ دلار PPP) چیزی نزدیک یک پنجم کشورهای توسعهیافته است.
ته صحبت این که مردم عزیز ما دارند از دو طرف از سیاستهای غلط و سوء مدیریت ضربه میخورند: بیش از یک دهه است که هم از مزایای رشد اقتصادی پایدار محروم هستند - و در نتیجه درآمد سرانه واقعیشان زیاد نمیشود- و هم به دلیل تحریمهای خارجی ظالمانه و انحصارها و تعرفهها و بازارهای بسته داخلی* از دسترسی به بازار رقابتی و ارزان برای محصولات مصرفی محروم هستند و باید قیمتی چندین برابر همان محصول مشابه در کشورهای دیگر بپردازند**. خیلی کشورهای دیگر اگر درآمد سرانه متوسط شبیه ما دارند، حداقل بازار رقابتی را بر روی مصرفکننده نبستهاند و در نتیجه دسترسی متوسط شهروندانشان به کالاهایی که نیازهای پایه آنان را برطرف کند راحتتر است.
* استدلال به نفع انحصار بیپایان خودروسازان نمونهای روشن از سیاستهایی است که از نگاه مهندسی صرف در سطح خرد برگرفته شده و حاضر نیست تبعات آن را در سطح کلان و برای رفاه متوسط شهروندان ببیند.
** یک مثال دیگر این موضوع مبلمان و تجهیزات منزل است که در کشورهای دیگر با رقم اندکی قبل خرید است و در ایران یک خرید اساسی سرمایهای حساب میشود.
بخش دوم مطلب
https://t.me/hamedghoddusi/550
تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi