🔴 یا Manipulation …. ✍ ترجمه:

🔴 #تاثیر_گذاری یا #اخاذی_احساسی Manipulation

#قسمت_دوم

✍ ترجمه: #دکتر_موریس_ستودگان

🔺 از روانشناسی امروز آلمانی چاپ نوامبر ۲۰۱۸ از Anne Otto و پروفسور راینر زاکسه و Alexandra Bielecke روانشناس


👈 سه قدم موثر برای مقابله با اخاذی احساسی

🔻۱. مرز بین محبت و تاثیرگذاری بسیار نزدیک است. الکساندرا بیلکه از انستیتو شولتز فن تون Schulz von Thun میگوید؛ فهمیدن مکانیزم احساسی خودش قدم بزرگی در رابطه هاست. درک اینکه هدف شخص مقابل محصور کردن است و احساس خود را جدی بگیریم. وقتی احساس نارضایتی و ناراحتی میکنیم و یا حس میکنیم شخص مقابل احساس ما را جدی تلقی نمیکند و فقط هدف خود را دنبال میکند یک نشانه از اخاذی احساسی میباشد. احساس های خودمان را باید خوب بشناسیم و اگر احساس میکنیم که حرف های گفته شده تکراری و آشناست و اکثرا در چنین مواردی بکار گرفته میشود، زنگ خطر برای ما میباشد.
خانم بیلکه میگوید یکی از نشانه های بارز اخاذی احساسی بکار گیری جملات احساسی در یک موضوع کاملا معمولی میباشد. مثلا؛ اگر مرا دوست داری اینکار را نکن.
یا مثلا در محل کار رئیس مان به ما کاری را میدهد که خودش نمی خواهد انجام دهد ولی مدام از ما تعریف میکند که چقدر ما آن کار را دفعه قبل خوب انجام دادیم. در صورتیکه احساس مان را تحت تاثیر میگذارد تا به هدف خود برسد.
یا مثلا دوستی در موقعیت نامناسبی هست و دوستان نزدیکتر از ما دارد و با آنها بیشتر صمیمی هست ولی به شیوه تاثیر گذاری ما را در زمان ناراحتی تسخیر میکند و اینجا میبایست زنگ خطر برای سو استفاده از ما را بشنویم.
چراکه با تعریف و تمجید ها اکثرا ما خود را مسئول میبینیم و میخواهیم به شرایط کمک کنیم گر چه میدانیم که ما پتانسیل کمک در اینجا نداریم و نیازی نیست چیزی به کسی ثابت کنیم. پس به خودمان و احساس مان وفادار بمانیم. هر گاه طرف مقابل مان از پیامهای احساسی استفاده میکند!
مثلا؛ من میدانم که تو فقط مرا درک میکنی...
من جز تو کسی را ندارم که مرا باور کند..
تو خوب میدانی که من در این زمان فقط به تو نیاز دارم...
و جملات مشابه که ما را به کمک مجبور میکند و حتی جای تصمیم گیری برای ما نمیگذارد که آیا مایل به کمک، گوش کردن، درک کردن هستیم یا خیر.

🔻۲. درک کنیم که چرا ما به این تله میفتیم. خانم بیلکه میگوید باید ما در اینگونه موارد حتما فقط به شخص مقابل و احساس آن فکر نکنیم. بلکه تمام موقعیت و هدف شخص مقابل را بسنجیم و از او مستقیم سوال کنیم؛
مثلا: چرا من؟
یا سعی کنیم موقعیت شخص سومی را به خود بگیریم و تمام موضوع را از بیرون نگاه کنیم. و داینامیک (پویایی) رابطه بین خود و شخص اخاذ را درک کنیم. یک اخاذی همیشه در یک رابطه بین فردی صورت میگیرد و همیشه دو نفر برای انجام این رفتار نیاز است. شخص اخاذ و کسی که آنرا میپذیرد خانم بیلکه میگوید.
بهتر است از خود سوال کنیم چه چیزی در گفته های شخص مقابل وجود دارد که مرا جلب، ساکت و ناتوان کرد. بیلکه میگوید در واقع این یک پارادوکس است ولی شخص اخاذی شده در واقع یک روان قوی دارد. کسی که مثلا به دوستانش در شرایط سخت کمک میکند و یا همسرش را راضی میکند خود را قوی تر می پندارد و کمی بالاتر از آنانی که مشکل دارند. در واقع تمرینی برای حل مشکلات میباشد و انبساط مهارت های حل مشکل.
یا مثلا کسی که شوهر اخاذی دارد میتواند مسئولیت بیشتری به او بدهد و خودش وارد منطقه خطر نشود.
زاکسه در کتاب پروتو تایپ اخاذ می نویسد که این بازی اخاذی دو نفره میباشد؛ یکی چیزی را مخفی میکند و تو آنرا نمی خواهی پیدا کنی بلکه به بازی ادامه میدهی. اگر پیدا کنی که هدف اخاذی چیست ممکن است ناخوشایند باشد...
افرادی که در این بازیها نقش تکراری به عهده میگیرند میبایست نقش خود را بازتاب کنند و مهم نیست در منزل یا محل کار.
مثلا اگر فکر میکنیم که کسی کمک نیاز دارد و ما تنها کسی هستیم که میتواند کمک کند و یا بهترین در این موقعیت، براحتی میتوانند از ما سو استفاده کنند.
حالا باید بدانیم کدام قسمت از ما براحتی قابل اخاذی میباشد.


🔻۳. دفاع از خود در قبال افراد تاثیر گذار
اگر طرحواره های خود را شناختیم و رفتار خود را در مواقع اینچنان که از ما استفاده میشود، بازتاب کردیم، میتوانیم با اخاذی مقابله کنیم. پروفسور زاکسه میگوید سه امکان برای مقابله وجود دارد.

👈الف) میتوانیم شخص اخاذ را نادیده بگیریم. گویی وجود ندارد.

👈ب) میتوانیم به او نشان دهیم که او اخاذی میکند و انهم با چند سوال ساده.

👈پ) یا اینکه داینامیک رابطه را تغییر دهیم و موضوع را کاملا عوض کنیم و مرزها را برای خودمان مشخص کنیم.
مثلا؛ به یک دوست در وقت نگرانی: من متاسفانه شخص xنیستم و شما میتوانید به یک مشاور مراجعه کنید.

مثلا به رییس؛ من مطمئن نیستم تنها شخصی هستم که اینکار را بخوبی انجام میدهد و بگذاریم دیگران هم تجربه کسب کنند‌.

ادامه دارد.